غزل ببخش نگفتم تو را و رد كردم
به عذر پيش تو باز آمدم كه بد كردم
سپيد گفتم اما نه اين كه فكر كني
خدا نكرده گل سرخ را لگد كردم
سپيد گفتم اما نه روسياه نيم!
در آن سياق سخن هرچه مي شود كردم
سپيد گفتن من هم همه تغزل بود
به قصد صيد غزال آن كران رصد كردم
اگر چه با تو نبودم، هر آنچه بي تو گذشت
همه به حكم دل خويش مستند كردم
صنم پرست مخوانم! كه در كنشت سپيد
هر آنچه كردم با نيت صمد كردم
هنوز قافيه جز درس كودكيها نيست
كه زير سنگ زمانه "احد احد" كردم
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد