قرص جوشان مديريت
آوردهاند در روزهاي اولي كه قرصهاي جوشان ويتامين C به بازار آمده بود، چون در نوع خود يك نوآوري در بازارداني محصولات دارويي به شمار ميآمد، فرد ناآگاهي چند بسته از آن را يكجا خريده بود.
اين قرصها يك محصول سرگرمكننده براي بيمار بود، زيرا هم دارو به حساب ميآمد و خاصيت درماني داشت و هم روش مصرف و مراسم و آداب رسوم استفاده از آن خاص بود، به طوري كه بايد قرص را اول در آب سرد ميانداختي و پس از مدتي محصول آماده مصرف ميشد. ميگويند در نخستين روزهاي آمدن اين قرصها به بازار، فرد ناآگاهي ميشنود اين قرص فوايد زيادي دارد و به قولي جدول مندليف را در خود چال كرده است.
بنابراين چند بسته از اين قرص را يكجا ميخرد و چون ميخواسته به سرعت نتيجه بگيرد، هر 6 ساعت يك عدد قرص را مثل قرصهاي معمولي همراه با يك ليوان آب سرد ميبلعيده است. اين فرد كه در بلعيدن اين قرصهاي بزرگ مشكل داشته، پس از مدتي مشكلات گوارشي نيز پيدا ميكند و براي شكايت از اين مشكل خود به دكتر مراجعه ميكند.
حكايت، حكايت ما است
برخي درسخواندههاي مديريت يا حتي مديران قديمي ما نيز اين گونهاند. آنها ميشنوند روش تازهاي كشف شده كه ميتواند شركت و دادوستدشان را يك شبه از نقطه A- به نقطه B+ برساند و پس از شنيدن آمارهاي ياد شده و احتمالا خواندن چند نوشته در اينترنت و برخي روزنامهها، دستور ميدهند كه اين روش را براي شركت بخريد و بهكار گيريد كه بسيار سودمند است. همانطور كه ميدانيد بسياري از نظريهپردازها يا صاحبسبكها يا دارندگان روشها و مدلها هم از كار خود ايراد نميگيرند و نميگويند مدل من در برخي شرايط جوابگو نيست يا به لحاظ آماري مشكل دارد. خريدار هم بدون اينكه سوالي بپرسد، بسته خدماتي را يكجا خريده و هر 6 ساعت يك بار مانند داستاني كه در ابتدا ذكر شد شروع به مصرف ميكند. برخي مشاوران هم تضمين ميدهند كه بعد از استفاده از اين مدل، بعد از چند دوره حتما منحني X و Y شما به سرعت شروع به جهش ميكند.
به هر حال، پس از چندي كه به قدر كفايت زمان و پول و انرژي و... تلف شد و منحنيها و آمارها همچنان سر جاي خود بودند، به اين نتيجه ميرسند كه حتما حكمتي در كار است، وگرنه مدل كه خارجي است و مدل خارجي هيچ عيبي ندارد و به هر دري ميزنند كه اثبات كنند بستر كسبوكار در كشور مناسب نيست، وگرنه ما همه كوشش خود را به عمل آورديم و اكنون شركتي داريم كه نه تنها در همان وضعيت منفي پيش از بهكارگيري اين نسخهها نيست، بلكه بدتر است. در اين ستون بارها تكرار شده است كه آنچه مديريت ايران بسيار به آن نيازمند است، رويكرد خردمندانه براي حل مسائل و دوري از تحت تاثير قرارگرفتنهاي دورهاي و گاه مضحك نسبت به نسخهها و تجويزهاي گاه متضاد و غيرمنطقي در كار است. و با تاكيد ميگويم كه خودآموزي عميق از منابع و كتابهاي مورد اعتماد و اطمينان از يادگيري عميق مفاهيم مديريتي در شاخههايي كه در آن مشغول بهكار هستيم و دوري از مدزدگيهاي به اصطلاح عملي توصيه ميشود «انديشمندانه بينديشيد.»
بابك بهي
سه شنبه ۰۵ فروردین ۹۹ | ۱۲:۵۶ ۱۷۰ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد