من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

يا علي (ع)

۲۷ بازديد

 

به خدايي كه آفريده علي

هست برتر ز نور ديده علي

آفتابي ست در قلمرو عشق

كه به صبح ازل دميده علي

شب تاريك جهل را به جهان

هست پيغمبر سپيده علي

بوسه هر بار مي زند خورشيد

به مقامي كه آرميده علي

جانشين خود و برادر خود

مصطفي بين كه برگزيده علي

هست تورات را خلاصه ي كل

هست انجيل را چكيده علي

هله بنگر عروس قرآن را

كه نقاب از رخان كشيده علي

رتبه را بين مقام را بنگر

اي كه ملك دلت خريده علي

كه محمد به ليله ي اسرا

يا علي گفته يا شنيده علي

به حقيقت اگر چه نيست خدا

به خدا تا خدا رسيده علي


يا علي مدد

۲۷ بازديد

 

به دامن تو زدم دست يا علي مددي

دلم به سينه خراب است يا علي مددي

به پيشگاه رفيع تو قدر يك ارزن

گر اعتبار مرا هست يا علي مددي

دعاي نيمه شب و ورد صبحگاهم اگر

به خاك پاي تو پيوست يا علي مددي

دري كه لطف تو وا كرده بود روي دلم

فلك به توطيه اي بست يا علي مددي

هماي بخت فراسوي بام خانه ي من

رسيد و پر زد و ننشست يا علي مددي

دل مرا كه بود جايگاه عشقت خصم

به تيغ كينه ي خود خست يا علي مددي

به دام نفس خود افتاده ام بگيرم دست

كه دست توست خدا دست يا علي مددي

شراب عشق تو ساقي به جام جانم ريخت

كه از ازل شده ام مست يا علي مددي

دعاي عهد امام زمان خود عباس

نه ترك كرد و نه بشكست يا علي مددي


زن

۲۹ بازديد

 

زير گامهاي مرد دون

مثل دانه ي انار

له شده ست زن

***

روز مادر است

يك دريچه آرزو براي او خريده ام

هديه مي دهم به او

مرد بر دريچه مشت مي زند

سنگ مي زند

مرده است زن


ماهي...آزادي

۲۹ بازديد

 

ماهي حوض كوچكم ديري است

روح دريا به خواب مي بيند

نقشه هايي كه مي كشد هرچند

همه نقش بر آب مي بيتد

***

ماهي از اشتياق وافر خود

حرفها در سكوت مي گويد

مي جهد روي آب و پنداري

راه بيرون حوض مي جويد

***

طفلكي با حبابهاي تهي

گرم در گفتگوي آزاديست

گوييا اين اسير هم چون من

سخت در جستجوي آزاديست


پلنگ

۳۰ بازديد

 

پلنگ پير كوه كركسم مو

ملامتخوار هر خارو خسم مو

مگه ماه منو توو چاه كردن

كه ايطو بخته كور و بي كسم مو؟


شعرك ها

۲۹ بازديد

 

(۱)

داده لم روي ماسه هاي كبود

روح دريا به خواب مي بيند

بلم خسته در كرانه ي رود

(۲)

سيبهاي كال شعر من

در شعاع آفتاب چشم تو

تا حقيقت بلوغ مي رسند...


سلام

۳۰ بازديد

 

اي شكيبايي ترد احساس در لحظه هاي ثقيلم

دستهاي اهورايي تو

مرهم زخمهاي غريبي است

كز شانه هايم به دل مي خرامد

نامت آيينه و آب را اعتبار است

در قحطسال كرامت

آفتابي ترين روزهايي كه در خاطرم هست

تقديم نامت

***

اي گوارايي سبز تاريخ بر بام تقديس

با تو بودن طلوعي دوباره ست

در واپسين لحظه هاي حياتم

صبح هر صبح

از من سلامت


سه سه گاني

۳۰ بازديد

 

دراين دشتهاي پر از پونه ي ترد

جهان مال خرگوش شوخي ست

كه يك هيچ از مارها برد

***

دف زني با دف خود روروكي ساخته بود

گام در جاده ي ابريشم ادراك نهاد

به يكي شاعر در قونيه دل باخته بود

***

وقتي كه قناريي نخواند

گيرم كه درخت مي زند زار

ديگر قفسي به جا نماند


برسه

۳۰ بازديد

 

در كتاب خاطرات يك شهاب سنگ خوانده ام

آسمان هميشه چون برنده اي رموك

حسرت شكار خويش را

بر دل شكارچي نهاده است

آن زمان كه ماه فتح شد

بغض كهكشان شكست

خنده از لب ستاره محو شد

***

زير بلكهاي ماه

وحشتي هنوز برسه مي زند!


چهار هايكو

۲۹ بازديد

 

(۱)

كلاغ پير

كابوس مترسك است

جاليز

روياي كلاغ

(۲)

ماديان پير

در حصار خاطره هايش

روياي اسب جوان را

شيهه مي كشد

(۳)

توفان كه مي وزد

روز كوير

آبستن هزار شب يلداست

(۴)

قاصدك

روياي كوير را

گره مي زند

به چشمه اي كه به خوابش ديد