من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

موانع اصلي عدم موفقيت

۸۱ بازديد

1)     پشت گوش‌ اندازي

افرادي كه علامت مزمن اين "بـيـمـاري" در آنها ديده ميشود، مايلند با اين جملات توجيه كننده كه         " تمام كردنش كاري نخواهد داشت" و يا "نگران نباش، وقت براي انجام دادنش بسيار است"، كارها و وظايف‌شان را براي هميشه از سر خود باز كرده و به تعويق بيندازند.

2)     ترس از موفقيت

مانع اصلي ديگر واهمه داشتن از موفقيت است. 

3)     وسواس

افراد موفق داراي خصوصيتي مشترك هستند و آن قابـليـت تمركز بر انديشه‌هاي بـزرگ مي‌باشد.

4)     ناامني

افراد ضعيف و سست بنيان بعلت داشتن احساس ناامني،در كارشان پيشرفتي حاصل نمي‌گردد.

5)     اطرافيان

ممكن است شما همه شرايط لازم براي منعكس نمـودن فردي موفق از خود را دارا باشيد، اما آيا دوستانتان شـما را در اين راه همراهي مي‌كنند؟

6)     فقدان منابع

رشد كـردن زيـر خـط فقر و يا تامين نمودن نزديكاني كه به شما نيازمند هستند، آينده را بسيار متفاوت از آن چـيـزي كـه در تصـورتـان بوده ترسيم خواهد نمود.

7)     نياز به ديدگاهي درون‌نگر

يك معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرايدار ميتوانند بطرق مختلفي مـوفق باشنـد.


120 قوانين موفقيت برايان تريسي

۸۱ بازديد

 

1- قانون علت و معلول

هر چيز به دليلي رخ مي دهد . براي هر علتي معلولي هست ، و براي هر معلولي علت يا علت هاي بخصوصي وجود دارد ، چه از آنها اطلاع داشته باشيد چه نداشته باشيد . چيزي به اسم اتفاق وجود ندارد .

 

2- قانون ذهن

همه ي علت ها و معلول ها ذهني هستند . افكار شما تبديل به واقعيت مي شوند . افكار شما آفريننده اند . شما تبديل به همان چيزي مي شويد كه درباره ي آن بيشتر فكر مي كنيد .

هميشه درباره ي چيز هايي فكر كنيد كه واقعا طالب آن هستيد و از فكر كردن درباره ي چيزهايي كه خواستار آن نيستيد اجتناب كنيد .

 

3- قانون عينيت يافتن ذهنيات

دنياي پيرامون شما تجلي فيزيكي دنياي درون شماست . كار اصلي شما در زندگي اين است كه زندگي مورد علاقه ي خود را در درون خود خلق كنيد .

زندگي ايده آل خود را با تمام جزئيات آن مجسم كنيد و اين تصوير ذهني را تا زماني كه در دنياي پيرامون شما تحقق پيدا كند حفظ كنيد .

 

4- قانون رابطه ي مستقيم

زندگي بيرون شما بازتاب زندگي دروني شماست . بين طرز فكر و احساسات دروني شما از يك طرف و عملكرد و تجارب بيروني شما از طرف ديگر رابطه مستقيم وجود دارد .

 

5- قانون باور

هر چيزي را كه عميقا باور داشته باشيد برايتان به واقعيت بدل مي شود . شما آنچه را كه مي بينيد باور نمي كنيد بلكه آن چيزي را مي بينيد كه قبلا به عنوان يك باور انتخاب كرده ايد . پس بايد :

- باور هاي محدود كننده اي را كه مانع موفقيت شما هستند شناسايي كنيد .

- آنها را از بين ببريد .

 

6- قانون ارزش ها

نحوه ي عملكرد شما هميشه با زيربنايي ترين ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است .

آنچه براستي ارزش هايي را كه واقعا به آن اعتقاد داريد بيان مي كند ادعاهاي شما نيست بلكه گفته ها ، اعمال و انتخاب هاي شما به ويژه در هنگام ناراحتي و عصبانيت است .

 

7- قانون انگيزه

هر چه مي گوييد يا انجام مي دهيد از تمايلات دروني ، خواسته ها و غرايز شما سرچشمه مي گيرد . اين كار ممكن است بصورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.

رمز موفقيت دو چيز است :

- تعيين اهداف و برنامه ريزي براي آنها .

- مشخص كردن انگيزه ها .

 

8- قانون فعاليت ذهن ناخودآگاه

ذهن ناخودآگاه شما موجب مي شود همه ي گفته ها و اعمالتان مطابق با الگويي انجام پذيرد كه با تصوير ذهني و باورهاي زير بنايي شما هماهنگ است .

ذهن ناخودآگاه شما بسته به اينكه چگونه آنرا برنامه ريزي كنيد مي تواند شما را به پيش ببرد و يا از پيشرفت باز دارد .

 

9- قانون انتظارات

اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چيزي را داشته باشيد در جهان پيرامورتان امكان وقوع پيدا مي كند .

شما هميشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل مي كنيد و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافيانتان تاثير مي گذارد .

 

10- قانون تمركز

هر چيزي كه ذهن خود را به آن مشغول سازيد در زندگي واقعيت پيدا مي كند .

هر چيزي كه روي آن تمركز كنيد و مرتبا به آن فكر كنيد در زندگي واقعي شكل مي گيرد و گسترش پيدا مي كند . بنابراين بايد فكر خود را بر چيزهايي متمركز كنيد كه در زندگي واقعا طالب آن هستيد .

 

11- قانون عادت

حداقل 95% از كارهايي كه انجام مي دهيد از روي عادت است ، خواه عادت هاي مفيد و خواه عادت هاي مضر .

شما مي توانيد عادت هايي را كه موفقيتتان را تضمين مي كند در خود پرورش دهيد . به اين صورت كه تا هنگامي كه رفتار مورد نظر به صورت اتوماتيك و غير ارادي انجام نشوند تمرين و تكرار آگاهانه و مدام آنرا ادامه دهيد .

 

12- قانون جذب

شما مرتبا افكار ، ايده ها و موقعيت هايي را كه با افكار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب مي كنيد ، خواه افكار منفي خواه افكار مثبت .

شما مي توانيد بهتر از اينكه هستيد باشيد ، ثروتمند تر از اكنون باشيد و توانايي هاي بيشتري داشته باشيد چون مي توانيد افكار غالب خود را تغيير دهيد .

 

13- قانون انتخاب

زندگي شما نتيجه ي انتخاب هاي شما تا اين لحظه است .

چون هميشه در انتخاب افكار خود آزاد هستيد ، كنترل كامل زندگي تان و تمامي آنچه برايتان اتفاق مي افتد در دست شماست .

 

14- قانون تفكر مثبت

 براي موفقيت و شادي در تمام جنبه هاي زندگي تفكر مثبت امري ضروري است .

شيوه ي تفكر شما نشان دهنده ي ارزش ها ، اعتقادات و انتظارات شماست .

 

15- قانون تغيير

تغيير غير قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تكنولوژي رو به پيشرفت هدايت مي شود با سرعتي غير قابل قياس با گذشته در حال حركت است .

كار شما اين است كه استاد تغيير باشيد نه قرباني آن .

 

16- قانون كنترل

اين كه تا چه حد در مورد خودتان مثبت فكر مي كنيد بستگي به اين دارد كه فكر مي كنيد تا چه حد زندگي تان را تحت كنترل داريد .

سلامتي ، شادي و عملكرد عالي از طريق كنترل كامل افكار ، اعمال و شرايط پيرامونتان به وجود مي آيد .

 

17- قانون مسئوليت

هر جا كه هستيد و هر چه كه هستيد بخاطر آن است كه خودتان اينطور خواسته ايد .

مسئوليت كامل آنچه كه هستيد ، آنچه كه بدست آورده ايد و آنچه كه خواهيد داشت بر عهده ي خود شماست .

 

18- قانون پاداش

عالم در نظم  و تعادل كامل به سر مي برد . شما هميشه پاداش كامل اعمالتان را مي گيريد .

هميشه از همان دست كه مي دهيد از همان دست مي گيريد . اگر از عالم بيشتر دريافت مي كنيد به اين دليل است كه بيشتر مي بخشيد .

 

19- قانون خدمت

پاداش هايي كه در زندگي مي گيريد با ميزان خدمت شما به ديگران رابطه مستقيم دارد .

هر چه بيشتر براي بهبود زندگي و سعادت ديگران كار و مطالعه كنيد و توانايي هاي خود را افزايش دهيد ، در عرصه هاي مختلف زندگي خود نيز پيشرفت بيشتري به دست مي آوريد .

 

20- قانون تاثير تلاش

همه ي اميدها ، روياها ، هدف ها و آرمان هاي شما در گرو سخت كوشي شماست .

هر چه بيشتر تلاش كنيد ، بخت و اقبال بهتري پيدا مي كنيد .

هيچ راه ميانبري وجود ندارد .

 

21- قانون آمادگي

شانس در واقع به هم پيوستن موقعيت و آمادگي است . عملكرد خوب نتيجه ي آمادگي كامل است كه مراحل كسب آن اغلب از هفته ها ، ماه ها و سال ها قبل آغاز مي شود .

در هر حوزه اي موفق ترين افراد آنهايي هستند كه همواره در مقايسه با افراد نا موفق وقت بيشتري را صرف كسب آمادگي براي انجام كار مي كنند .

 

22- قانون حد توانايي

هيچ وقت براي انجام همه ي كارها وقت كافي وجود ندارد ولي هميشه براي انجام مهمترين كارها وقت كافي است .

هر جه بيشتر كار كنيد كارايي بيشتري پيدا مي كنيد . اما اگر بخواهيد بيش از حد حد توانتان انجام امور مختلف را به عهده بگيريد نتيجه اي جز اين نخواهد داشت كه بفهميد توانايي شما براي انجام كارها حدي دارد .

 

23- قانون تصميم

مصمم بودن از ويژگي هاي اساسي افراد موفق است .

در زندگي شما هر جهشي در جهت پيشرفت ، هنگامي حاصل مي شود كه در موردي تصميم روشني گرفته باشيد .

 

24- قانون خلاقيت

ذهن شما مي تواند به هر چيزي كه برايش قابل درك باشد و آن را باور داشته باشد دست يابد .

هر نوع پيشرفتي در زندگي تان با يك ايده آغاز مي شود و چون توانايي شما در خلق ايده هاي جديد نا محدود است آينده ي شما نيز محدوديتي نخواهد داشت .

 

25- قانون انعطاف پذيري

در تعيين اهداف خود قاطعيت داشته باشيد ، اما در مورد روش دستيابي به آنها انعطاف پذير باشيد .

در عصر تحولات سريع ، رقابت شديد و كهنه شدن مدام همه چيز ، انعطاف پذيري و سازگاري از شرايط اساسي موفقيت است .

 

26- قانون استقامت

معيار ايمان به خود ، توانايي استقامت در برابر سختي ها ، شكست ها و نا اميدي هاست .

استقامت ويژگي اساسي موفقيت است . اگر شما به اندازه ي كافي استقامت كنيد ، طبيعتا سرانجام موفق مي شويد .

 

27- قانون صداقت

خوشبختي و داشتن عملكرد عالي هنگامي به سراغ شما مي آيد كه تصميم بگيريد هماهنگ با والاترين ارزش ها و عميق ترين اعتقادات خود زندگي كنيد .

هميشه با آن بهترين ِ بهترين ها كه در درون شماست صادق باشيد .

 

28- قانون احساس

شما در فكر كردن ، درك كردن و تصميم گرفتن صددرصد احساسي عمل مي كنيد . با احساستان تصميم مي گيريد و با عقلتان توجيه مي كنيد .

از آنجايي كه كنترل افكارتان در دست خودتان است ، خوشبختي شما نيز بستگي به ميزان اراده ي شما در كنترل افكارتان دارد .

 

29- قانون خوشبختي

كيفيت زندگي تان را احساس شما در هر لحظه تعيين مي كند و احساس شما را تفسير شما از وقايع پيرامونتان تعيين مي كند نه خود وقايع .

هرگز براي اينكه تجربه ي خوشي از دوران كودكي داشته باشيد دير نيست . كافي است گذشته را مرور كنيد و روشي را كه براي تفسير تجربيات خود داشته ايد تغيير دهيد .

 

30- قانون جايگزيني

ذهن خودآگاه شما در آن واحد فقط مي تواند يك فكر را در خود جاي دهد ، يا مثبت يا منفي . شما مي توانيد با جايگزين كردن افكار مثبت به جاي افكار منفي به خوشبختي دست پيدا كنيد .

ذهن مانند باغي است كه در آن يا گل مي رويد يا علف هرز .

 

31- قانون اظهار

هر گفته اي تاثيري به جا مي گذارد . وقتي چيزي را با حالتي سرشار از احساس به خودتان مي گوييد ، افكار ، ايده ها و رفتارهايي هماهنگ با همان كلمات بوجود مي آيد .

فقط راجع به چيز هايي فكر كنيد كه طالب آن هستيد و راجع به آنچه كه طالب آن نيستيد فكر نكنيد .

 

32- قانون عكس العمل

افكار و احساسات شما تعيين كننده ي اعمال شماست و اعمال شما نيز به نوبه ي خود تعيين كننده ي افكار و احساسات شماست .

اگر برخوردي مثبت ، خوشايند و خوش بينانه داشته باشيد ، فردي مثبت ، خوشايند و خوش بين خواهي شد .

 

33-  قانون تجسم

دنياي پيرامون شما تصويري از دنياي درون شماست . تصاوير ذهني كه به آن مشغول هستيد افكار ، احساسات و رفتار شما را تحت تاثير قرار مي دهد .

هر چيزي كه به روشني و با تمام وجود تجسم كنيد نهايتا در زندگي شما به واقعيت مي پيوندد .

 

34- قانون تمرين

هر چيزي را كه مرتبا تمرين كنيد تبديل به يك عادت جديد مي شود . شما مي توانيد رويكرد ها ، توانايي ها و كيفيات خوشبختي و موفقيت را در خود بپرورانيد ، به اين صورت كه قوانين موفقيت را براي خود آنقدر تكرار كنيد تا جزئي از شخصيت شما شوند .

 

35- قانون تعهد

كيفيت عشق و طول مدت يك دوستي رابطه ي مستقيم با عمق تعهد هر دو نفري دارد كه مي خواهند با يكديگر رابطه ي موفقي داشته باشند .

نسبت به كساني كه برايشان اهميت زيادي قايل هستيد از صميم قلب و بي قيد و شرط متعهد باشيد .

 

36- قانون ارزش

شما هميشه به سوي كساني كه با شما ارزش ها ، باورها و اعتقادات مشتركي دارند و با آنها توافق داريد ، جذب مي شويد .

عشق كور نيست .

 

37- قانون تفاهم

ميزان تفاهم شما با هر كس بستگي به اين دارد كه تا چه حد ارزش ها ، رويكردها ، هدف ها و باورهاي مشتركي داريد .

 

38- قانون ارتباطات

كيفيت روابط شما را ، كيفيت و كميت ارتباطات شما با ديگران تعيين مي كند .

ايجاد و حفظ روابط خوب نياز به صرف وقت دارد .

 

39- قانون توجه

شما به چيزي توجه مي كنيد كه آن را بسيار دوست داريد و برايش ارزش قائل هستيد .

با دقت گوش كردن به ديگران باعث مي شود بفهمند كه شما آنها را دوست داريد و اين كار باعث ايجاد اطمينان مي شود ، يعني همان چيزي كه اساس يك ارتباط دوستانه است .

 

40- قانون عزت نفس

هر كاري كه در زندگي انجام مي دهيد براي حفظ يا افزايش عزت نفس است . شما در كنار كسي احساس خوشبختي مي كنيد كه باعث مي شود احساس كنيد فردي ارزشمند و مهم هستيد .

هر چه بيشتر سعي كنيد كه عزت نفس را در ديگران افزايش دهيد خودتان را نيز بيشتر دوست خواهيد داشت و براي خودتان احترام بيشتري قائل خواهيد شد .

 

41- قانون تلاش غيرمستقيم

در روابط با ديگران غير مستقيم عمل كردن بيشتر باعث موفقيت مي شود . براي اينكه يك دوست خوب داشته باشيد بايد يك دوست خوب باشيد . اگر مي خواهيد روي ديگران تاثير بگذاريد بايد شما هم از ديگران تاثير بگيريد .

براي ايجاد و حفظ روابط دوستانه بايد اول خودتان يك فرد دوست داشتني باشيد .

 

42- قانون تلاش معكوس

هر چه بيشتر تلاش كنيد كه به زور رابطه ي خوبي با ديگران ايجاد كنيد كمتر موفق خواهيد شد .

براي ايجاد يك رابطه ي خوب كافي است فقط راحت باشيد ، خودتان باشيد و از لحظاتي كه با ديگران هستيد لذت ببريد .

 

43- قانون هويت

حساسيت بيش از حد يا شخصي كردن مسائل يكي از دلايل اصلي بروز مشكل در برقراري روابط با ديگران است .

فقط از طريق غيرشخصي كردن ، جدا كردن خود از مسائل و داشتن يك نگرش عيني و واقع بينانه مي توانيد خوب عمل كنيد و با ديگران روابط موثر برقرار سازيد .

 

44- قانون بخشش

سلامت رواني شما دقيقا بستگي دارد به اينكه تا چه حد مي توانيد كساني را كه با اعمالشان به نحوي به شما آسيب رسانده اند براحتي ببخشيد .

بسياري از ناراحتي ها و بدبختي ها ناشي از ناتواني در بخشيدن ديگران است . اين عدم توانايي منجر به مقصر شمردن ديگران و احساس كينه و نفرت نسبت به آنها مي شود .

 

45- قانون پذيرش واقعيت

مردم تغيير نمي كنند . آنها را همان طور كه هستند بپذيريد. سعي نكنيد ديگران را عوض كنيد يا انتظار داشته باشيد تغيير كنند . شما نتيجه ي نگرش خودتان را مي بينيد .

كليد داشتن روابط خوب با ديگران ؛ پذيرش آنها به همان صورتي است كه هستند .

 

46- قانون كم كوشي

بشر سعي مي كند آنچه را كه مي خواهد با كمترين تلا ش ممكن بدست آورد . همه ي پيشرفت هاي بشر در زمينه ي تكنولوژي در واقع راه هاي دستيابي به بيشترين برون داد با كمترين درون داد است .

بنابراين همه ي افراد بشر اساسا تنبلند و همواره به دنبال آسان ترين راه ممكن براي انجام كارها هستند .

 

47- قانون حداكثر

بشر هميشه سعي مي كند در قبال صرف وقت ، پول ، تلاش يا احساس خود بيشترين نتيجه را حاصل كند . در انتخاب بين كمتر يا بيشتر ، ما هميشه بيشتر را انتخاب مي كنيم .

بنابراين ، ما مردم اصولا در انجام هر كاري حريص هستيم . اين ويژگي في نفسه نه خوب است و نه بد . اين فقط يك واقعيت است .

 

48- قانون مصلحت

شما هميشه سعي مي كنيد در سريعترين زمان ممكن و با آسانترين راه به هدف هايتان برسيد و كمتر به عواقب اين كار توجه داريد .

شما در هر كاري كه انجام مي دهيد تمايل داريد كه از روشي استفاده كنيد كه دردسر و مشكلات كمتري ايجاد كند .

 

49- قانون دوگانگي

شما براي هر كاري كه انجام مي دهيد هميشه يكي از اين دو دليل را ارائه مي دهيد :

- دليلي كه درست به نظر مي رسد

- دليل واقعي

دليلي كه درست به نظر مي رسد دليلي احترام برانگيز و ظاهرا شرافتمندانه است . اما دليل واقعي اين است كه راهي كه انتخاب كرده ايد در حال حاظر سريعترين و آسان ترين راه براي رسيدن به اهداف شماست .

 

50- قانون انتخاب

هر كاري كه انجام مي دهيد بر اساس ارزش هاي غالب در آن لحظه است . حتي هيچ كاري نكردن هم نوعي انتخاب است .

هر جا كه هستيد و هر كسي كه هستيد به دليل انتخاب ها و تصميم هايي است كه تا اين لحظه گرفته ايد .

 

51- قانون ارزش واقعي

ارزش هر چيز در چشم بيننده است . براي هيچ چيز ارزش از پيش تعيين شده اي وجود ندارد . ميزان ارزش هر چيز بهايي است كه كسي حاضر است برايش بپردازد .

كسي كه حاضر است در مقايسه با ديگران بالاترين بها را براي چيزي بپردازد ارزش نهايي آنرا تعيين مي كند .

 

52- قانون تعجيل

شما هميشه ترجيح مي دهيد كه زودتر به آرزوهايتان برسيد تا ديرتر .

به همين دليل است كه در تمام عرصه هاي زندگي تان بي قرار هستيد .

 

53- قانون ارزش نهايي

تعيين كننده ي بهاي اصلي هر محصول اينست كه آخرين مشتري ها براي آخرين اقلام باقي مانده ي آن ، چقدر حاضرند بپردازند .

 

54- قانون عرضه و تقاضا

هنگامي كه مقدار كالا يا مواد اوليه محدود است ، افزايش قيمت منجر به كاهش تقاضا مي شود و برعكس .

تشويق باعث افزايش و تنبيه باعث كاهش مي شود . در فعاليت هاي توليدي ، ماليات و مقررات در حكم تنبيه عمل مي كنند و در فعاليت هاي غير توليدي ، سود و مزايا به عنوان پاداش عمل مي كند .

 

55- قانون كهن (Kohen)

همه چيز قابل بحث و مذاكره است .

چه در خريد و چه در فروش ، هر پيشنهاد قيمت يا شرايطي از سوي يكي از طرفين معامله در صورتي بهترين پيشنهاد است كه بازار ، آنرا بپذيرد .

هميشه براي رسيدن به قيمت بهتر صحبت كنيد .

 

56- قانون داوسن (Davson)

اگر بدانيد چگونه به بهترين نحو وارد مذاكره شويد ، هميشه مي توانيد معامله ي بهتري انجام دهيد .

هميشه بيشتر از آنچه در نظر داريد مطالبه كنيد . هرگز اولين قيمت پيشنهادي را نپذيريد . عجله نكنيد و سپس قيمت بهتري را درخواست كنيد .

 

57- قانون تعيين مهلت

تعيين مهلت يكي از جنبه هاي ضروري معامله است . هرگاه پيشنهادي مي دهيد ، براي رد يا قبول آن مهلتي تعيين كنيد .

اما اگر طرف مقابل براي شما مهلتي تعيين كند ، كافي است بگوييد : " اگر فقط همين قدر وقت دارم جواب من منفي است " .

 

58- قانون شرايط پرداخت

شرايط پرداخت يك معامله از ساير شرايط ، حتي از قيمت مهمتر است .

شما معمولا مي توانيد هر قيمتي را بپذيريد اگر شرايط پرداخت مطلوب باشد .

 

59- قانون آمادگي

80% موفقيت در معاملات بستگي به اين دارد كه تا چه حد از قبل خود را آماده كنيد .

قبل از معامله حتما اطلاعات لازم را جمع آوري كنيد ، كارهاي مقدماتي را انجام دهيد و از صحت فرضيات خود اطمينان حاصل كنيد .

 

60- قانون جابجايي

قبل از معامله خود را به جاي طرف مقابل بگذاريد و پيش بيني كنيد كه او قصد دارد چگونه معامله را پيش ببرد .

هنگامي كه از موقعيت طرف مقابل درك درستي پيدا كرديد ، بهتر خواهيد توانست معامله را به نفع خود به انجام برسانيد .

 

61- قانون اشتياق

از طرفين معامله ، آنكه از خود اشتياق بيشتري نشان مي دهد امكان كمتري براي بدست آوردن بهترين قيمت دارد .

شما تنها در صورتي مي توانيد معامله را انجام دهيد كه بتوانيد در صورت نامطلوب بودن قيمت از خير معامله بگذريد .

 

62- قانون عمل متقابل

مردم ذاتا عادل هستند و حاضرند در مقابل لطفي كه به آنها مي كنيد متقابلا پاداش شما را بدهند .

در معامله با دادن امتيازات كوچك مي توانيد در عوض امتيازات بزرگتري بدست آوريد .

 

63- قانون عدم ختم معامله

هيچ معامله اي تمام شده نيست . اگر اطلاعات جديدي بدست آورديد كه باعث شد از شرايط معامله راضي نباشيد از طرف ديگر معامله بررسي مجدد شرايط را تقاضا كنيد .

 

64- قانون وفور نعمت

ما در جهاني سرشار از نعمت زندگي مي كنيم ، جهاني كه در آن گنجينه ي عظيمي از ثروت براي تمام كساني كه طالب آن هستند وجود دارد .

براي دستيابي به استقلال مالي همين امروز براي افزايش ثروت خود تصميم بگيريد و سپس همان كاري را انجام دهيد كه ديگران پيش از شما براي رسيدن به همين هدف انجام داده اند .

 

65- قانون معاوضه

پول وسيله ي معاوضه ي خدمات و توليدات يك نفر است با خدمات و توليدات شخص ديگر .

ميزان درآمد شما در هر زمان بازتاب ارزشي است كه ديگران براي كار شما قائل هستند .

 

66- قانون سرمايه

سرمايه عبارت از دارايي هايي است كه مي توان براي توليد پول نقد از آن استفاده كرد . باارزش ترين دارايي شما توانايي كسب درآمد است .

منابع جسماني ، ذهني و عقلاني شما كه مرتبا در حال رشد و تغيير است سرمايه ي شخصي شماست .

 

67- قانون پس انداز

هميشه اول از همه حق خودتان را بدهيد . آزادي مالي از آن كساني است كه هميشه حداقل ده درصد از درآمد خودرا پس انداز مي كنند .

اگر نمي توانيد پول پس انداز كنيد ، استعداد ثروتمند شدن نداريد .

 

68- قانون نگهداري

اينكه چقدر درآمد داريم مهم نيست ، بلكه نكته ي مهم اينست كه چه مقدار از آن را مي توانيد نگه داريد .

افراد موفق وقتي كه درآمد خوبي دارند پس انداز مي كنند و در نتيجه وقتي درآمد كمي دارند پشت گرمي مالي دارند.

 

69- قانون پاركينسون

مخارج معمولا آنقدر افزايش پيدا مي كند تا اينكه به ميزان درآمد برسد.به همين دليل است كه اكثر مردم هنگام بازنشستگي فقير هستند.

براي اينكه ثروتمند شويد بايد مخارجتان كمتر از درآمدتان باشد و باقيمانده را پس انداز كنيد.

 

70- قانون سرمايه گذاري

قبل از سرمايه گذاري تحقيقات لازم را به عمل آوريد.هنگامي كه مشغول انجام تحقيقات مقدماتي براي سرمايه گذاري هستيد وقت كافي صرف اين كار كنيد،

درست همانطور كه پس از سرمايه گذاري براي پول درآوردن وقت صرف مي كنيد.

هرگز خود را بطور ناگهاني درگير يك سرمايه گذاري غير قابل برگشت نكنيد.

 

71- قانون بهره ي مركب

جمع آوري پول و افزايش دادن آن از طريق بهره ي مركب، كه هم به اصل سرمايه و هم به سود آن تعلق مي گيرد، شما را ثروتمند مي كند.

رمز دست يابي به استقلال مالي از طريق پس انداز اين است كه پول را كنار بگذاريد و هرگز به هيچ دليلي به آن دست نزنيد.

 

72- قانون برآيند

موفقيت مالي بزرگ برآيند صدها، بلكه هزارها، تلاش كوچك است كه ممكن است هرگز توسط كسي ديده يا تحسين نشده باشد.

براي ثروتمند شدن هيچ راه سريع يا آساني وجود ندارد.

 

73- قانون جذب

جمع آوري پول موجب مي شود كه پول بيشتري به سوي شما جذب شود.

در حين جمع آوري پول ، تفكر مثبت در مورد آن شما را تبديل به چيزي شبيه آهن ربا مي كند، با اين تفاوت كه شما پول را به سوي خود جذب مي كنيد.

 

74- قانون اشتياق

براي ثروتمند شدن بايد اشتياق شديدي براي اين كار داشته باشيد . اشتياقي اندك يا علاقه اي مختصر كافي نيست.

شدت علاقه ي خود را مي توانيد با مشاهده ي فعاليتهاي خود بسنجيد . آيا اين فعاليتها با ثروتمند شدن هماهنگي دارد يا نه؟

 

75- قانون هدف

قطعيت هدف نقطه ي آغاز ثروتمند شدن است. براي ثروتمند شدن بايد تصميم بگيريد كه دقيقا چه مي خواهيد. آن را يادداشت كنيد و سپس براي دست يابي

به آن برنامه ريزي كنيد . تمام مردمان موفق افكارشان را روي كاغذ مي آورند.

 

76- قانون ثروتمند كردن

تمام ثروت هاي پايدار از طريق ثروتمند كردن ديگران از راه هاي مختلف بوجود مي آيد.

هر چه بيشتر تمرين كنيد كه در بالا بردن كيفيت زندگي ديگران سهيم شويد ثروتمند شدن شما بيشتر تضمين مي شود.

 

77- قانون كارآفريني

مطمئن ترين راه براي ثروتمند شدن اين است كه كار موفقي را براي خود طرح ريزي كنيد و به مرحله ي اجرا درآوريد . هيچكس با كار كردن براي ديگران ثروتمند

نمي شود. توليدات يا خدمات شما كافي است تنها ده درصد بهتر از رقيبانتان باشد تا راه را براي ثروتمند شدن شما هموار كند.

 

78- قانون خودساختگي

بهترين و مطمئن ترين راه براي راه اندازي يك كار جديد اين است كه بدون سرمايه يا با مقدار اندك شروع كنيد ، و سپس مرحله به مرحله با استفاده از سود

حاصله پيش برويد. كساني كه با پول خيلي كم شروع مي كنند در مقايسه با كساني كه با پول خيلي زياد شروع مي كنند احتمال موفقيت بيشتري دارند.

 

79- قانون آمادگي براي شكست

آمادگي شما براي شكست خوردن ، تنها معيار واقعي تمايل شما براي ثروتمند شدن است.

شكست پيش نياز موفقيت بزرگ است . اگر مي خواهيد سريع تر موفق شويد آمادگي شكست خود را دو برابر كنيد.

 

80- قانون ريسك

در هر كاري ، بين ميزان ريسك پذيري و احتمال شكست رابطه ي مستقيم وجود دارد.

كارآفرينان موفق كساني هستند كه براي سود بيشتر خطرات كار را تجزيه تحليل مي كنند و به حداقل مي رسانند.

 

81- قانون خوش بيني نابجا

خوش بيني بيش از حد مانند شمشير دو دم است كه ميتواند هم به شكست و هم به موفقيت منجر شود.

در تجارت ، هر كاري دو برابر آنچه فكر مي كنيد هزينه دارد و سه برابر مدت زماني كه پيش بيني مي كنيد به طول مي انجامد.

 

82- قانون ثبات قدم

اگر در راه ثروتمند شدن به اندازه ي كافي ثبات قدم داشته باشيد، بدون ترديد موفق خواهيد شد.

موانعي كه در حين كار ظاهر مي شود پلكان موفقيت شما است به شرط آنكه از هر نااميدي و شكستي درس بگيريد.

 

83- قانون هدف تجارت

هدف اساسي تجارت پيدا كردن و حفظ مشتري است و در هر تجارتي كليه ي فعاليتها بايد بر اين هدف متمركز باشد.

سود نتيجه ي پيدا كردن و حفظ مشتري با روشي مقرون به صرفه است.

 

84- قانون سازمان

يك موسسه ي تجاري مركب از گروهي از افراد است كه براي تنها هدف خود كه همان پيدا كردن و حفظ مشتري است تشكيل شده است .

وجود هر كدام از كاركنان بايد براي انجام وظايف موسسه ضروري باشد.

 

85- قانون رضايت مشتري

در تجارت هر كسي مشغول حفظ رضايت مشتري است و هميشه حق با مشتري است.

مشغوليت ذهني تاجران موفق ارائه ي خدمات بهتر به مشتري است.

 

86- قانون مشتري

مشتري هميشه به دنبال بهترين و بيشترين است با پايين ترين قيمت ممكن.

يك برنامه ريزي خوب تجاري ايجاب مي كند كه شما همواره به منافع شخصي مشتري توجه و بر آن تاكيد داشته باشيد.

 

87- قانون كيفيت

كيفيت آن چيزي است كه مشتري مي گويد و مشتري است كه در مورد ارزش كالا يا خدمات تصميم مي گيرد.

توانايي شما در افزودن ارزش به محصولات و يا خدمات خود تعيين كننده ي موفقيت شما در بازار است.

 

88- قانون كهنگي

هر چيزي كه مورد استفاده قرار گيرد كهنه خواهد شد.

محصولات يا خدمات امروز بدليل تكنولوژي پويا و رقابت از همان ابتدا در فرآيند كهنه شدن قرار مي گيرد.

معجزه ي جديد يا محصول جديد شما كه قرار است به بازار بيايد چيست؟

 

89- قانون ابتكار

براي شروع راه موفقيت ، داشتن يك ايده ي خوب تنها چيزي است كه به آن نياز داريد.

پيشرفت در تجارت نتيجه ي يافتن راههاي سريع تر ، ارزان تر ، بهتر و آسانتر براي انجام يك كار است.

 

90- قانون عوامل ضروري موفقيت

هر كار يا تجارتي بيش از پنج تا هشت عامل ضروري براي موفقيت ندارد . اين عوامل، تعيين كننده ي چگونگي عملكرد شما هستند.  

كارهايي را كه منجر به موفقيت يا شكست شما مي شوند تعيين كنيد و سپس با بهره گيري از اين اطلاعات ، براي داشتن عملكرد بهتر در هر زمينه برنامه ريزي كنيد.

 

91- قانون بازار

قيمت واقعي هر كالا بهايي است كه مشتري حاضر است براي آن كالا در بازار آزاد و رقابتي ، كه در آن ساير كالاهاي مشابه نيز وجود دارد ، بپردازد .

هميشه حق با بازار است .

 

92- قانون تخصصي كردن

براي موفقيت در تجارت ، بايد ابتدا محصول يا خدمات بخصوصي را انتخاب كنيد و سپس تمام توانايي خود را براي انجام كار با بهترين روش به كار گيريد .

يكي از دلايل اصلي شكست در تجارب غير تخصصي كار كردن است .

 

93- قانون تمايز

در يك بازار رقابتي ، محصولات يا خدمات براي كسب موفقيت بايد در نوع خود ويژگي منحصر به فردي داشته باشند تا از ساير محصولات و خدمات مشابه متمايز گردند .

براي رقابت در بازار ، برتري كالاي شما بايد قابل توجه و قابل تبليغ كردن باشد و چيزي باشد كه بازار حاضر باشد به خاطر آن پول پرداخت كند .

 

94- قانون تعيين خريدار

موفقيت در تجارت در گرو تعيين گروه هايي است كه در بازار ، خريدار توليدات يا خدمات شما هستند .

- مشتريان شما دقيقا چه كساني هستند ؟

- كجا هستند ؟

- علت خريد آنها چيست ؟

 

95- قانون تمركز بازار

موفقيت در بازار در گرو تمركز كامل بر روي مشتريان بخصوصي است كه مي توانند از ويژگي هاي خاص كالا يا خدمتي كه ارائه مي دهيد بيشترين استفاده را ببرند .

تعيين و متمركز كردن تلاش هايتان روي اين گروه خاص و اصلي ، رمز سوددهي است .

 

96- قانون برتري

بازار تنها براي عملكرد برتر ، توليدات برتر يا خدمات برتر بهاي عالي مي پردازد .

اولين كار در مديريت ، تعيين و بهبود بخشيدن به حوزه اي است كه مي توانيد در آن برتر باشيد .

 

97- قانون احتمالات

هر رخدادي به ميزان معيني احتمال وقوع دارد . براي افزايش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود ، تعداد موارد را افزايش دهيد .

هر چقدر كارهاي بيشتري را به دفعات بيشتر امتحان كنيد ، احتمال موفقيت شما نيز بيشتر مي شود .

 

98- قانون وضوح اهداف

هر چقدر با وضوح بيشتري بدانيد كه چه مي خواهيد و حاضريد چه اقداماتي براي دستيابي به آن انجام دهيد احتمال موفق شدن و رسيدن به آنچه مي خواهيد بيشتر مي شود .

روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطيسي عمل مي كند كه اقبال را به سوي شما مي كشد .

 

99- قانون جذب

شما در زندگي ، افراد ، ايده ها و موقعيت هايي را به سوي خود جذب مي كنيد كه با افكار غالب شما هماهنگ هستند .

هنگامي كه اهداف شما از مغناطيس اشتياق شما سر شار شد به چيزي دست پيدا مي كنيد كه مردم به آن شـــانس مي گويند .

 

100-  قانون توقعات

اگر مدام توقع داشته باشيد كه اتفاقات خوب برايتان رخ دهد ، ميزان شانس خود را در زندگي افزايش مي دهيد .

هر روزتان را ا اين جمله آغاز كنيد : " مي دانم امروز يك اتفاق عالي برايم مي افتد . "

 

101- قانون فرصت

بهترين فرصت ها اغلب در معمولي ترين موقعيت هاي پيرامون شماست .

بزرگترين فرصت شما ، به احتمال زياد درست پيش پاي شماست ، در كار ، حرفه ، تحصيل ، تجربه يا علايق فعلي شما .

 

102- قانون قابليت

شانس هنگامي رخ مي دهد كه آمادگي و موقعيت در يك جا جمع شود .

در هر زمينه اي ، هر چقدر توانايي هاي بيشتري داشته باشيد و آنها را بيشتر پرورش دهيد شانس رسيدن به موقعيت هاي مطلوب نيز براي شما بيشتر مي شود .

 

103- قانون دانش

در هر زمينه اي ، شخصي كه دانش و مهارت گسترده تري داشته باشد شانس موفقيت بيشتري نسبت به ديگران دارد .

دانش و مهارت گسترده ، فرد را آگاه ساخته و از چند و چون اوضاع با خبر مي كند و در نتيجه فرصت هايش را افزايش مي دهد .

 

104- قانون پيش فرض ها

پيش فرض هاي نادرست ريشه ي شكست ها هستند . شهامت محك زدن پيش فرض هاي خود را داشته باشيد .

پذيرش اينكه احتمال دارد پيش فرضتان اشتباه باشد ، راه را براي يافتن پيش فرض هاي جديد و دگرگوني هاي لازم باز مي كند ، چيزهايي كه در غير اين صورت بدست نخواهيد آورد .

 

105- قانون وقت شناسي

وقت شناسي همه چيز است . اگر آمادگي لازم را در خود ايجاد كنيد ، زمان مناسب براي شما فرا خواهد رسيد .

" در درياي پر تلاطم زندگي ، هميشه مي توان موجي را يافت كه اگر با آن حركت كنيد شما را به ساحل خوشبختي مي رساند ." (ويليام شكسپير )

 

106- قانون انرژي

هر چقدر انرژي و اشتياق بيشتري داشته باشيد ، احتمال اينكه موقعيت مناسب را تشخيص دهيد و از آن استفاده كنيد بيشتر مي شود .

بهترين ايده ها و افكار خلاق بعد از مدتي استراحت و آرامش بدست مي آيد .

 

107- قانون روابط

هر چه افراد بيشتري را بشناسيد كه ديد مثبتي نسبت به شما دارند موقعيت هاي بهتري به دست خواهيد آورد .

افرادي كه شما را دوست دارند به شما ايده هاي جديدي مي دهند و راه موفقيت را براي شما باز مي كنند .

 

108- قانون درك ديگران

وقتي از ديد فرد ديگري به موقعيتي نگاه كنيد ، اغلب اوقات به ايده و راه حل هايي دست پيدا مي كنيد كه قبلا به آنها پي نبرده بوديد .

مرتب از خودتان بپرسيد كه مردم به چه نياز دارند و چه مي خواهند و شما چطور مي توانيد نيازها و خواسته هاي آنها را برآورده كنيد .

 

109- قانون رشد

اگر در حال رشد فكري نيستيد پس داريد در جا مي زنيد . اگر روز به روز بهتر نمي شويد پس داريد بدتر مي شويد .

يادگيري دائمي و رشد مداوم فكري را جزئي از برنامه ي روزانه ي زندگي خود قرار دهيد .

 

110- قانون تكرار

تمرين و تكرار بهاي بدست آوردن مهارت است . چيزي را كه مدام و مرتب تكرار مي كنيد به صورت يك عادت جديد ذهني و عملي در مي آيد .

رشد فكري و احساس رضايت و خشنودي نتيجه ي كنار گذاشتن عادت هاي گذشته و جايگزين كردن تمرين ها و عادت هاي جديد است .

 

111- قانون پشتكار

يك زندگي خوب و درخشان مجموعه اي از هزاران تلاش و ايثاري است كه هيچ كس از آن باخبر نيست .

" مردان بزرگ از ارتفاعاتي كه فتح كرده اند حفاظت مي كنند ، جاهايي كه يك شبه به آن نرسيده اند . اما هنگام شب در حالي كه همراهانشان خفته اند باز هم به تلاش خود براي پيشروي ادامه مي دهند ." ( هنري وادزورث لانگفلو )

 

112- قانون خودشكوفايي

شما مي توانيد هر چه را كه براي رسيدن به اهداف تعيين شده ي خود به آن نياز داريد بياموزيد .

آنهايي كه مي آموزند توانا هستند .

 

113- قانون استعدادها

در درونتان مجموعه اي از استعدادها و توانايي ها نهفته است كه اگر درست شناسايي و به كار گرفته شوند شما را قادر مي سازند تا به هر هدفي كه در نظر داريد برسيد .

از چه قسمت هايي از كارتان بيشتر لذت مي بريد و آنها را خيلي خوب انجام مي دهيد ؟ اين سوال بهترين راهنما براي يافتن استعدادهاي واقعي شماست .

 

114- قانون كمال

موفقيت و خوشبختي هنگامي بدست مي آيد كه كاري كه از نجام آن لذت مي بريد ، بي عيب و نقص انجام مي دهيد .

" تعيين كننده ي كيفيت زندگي شما اين است كه تا چه حد به  كمال در زندگي اهميت مي دهيد و براي رسيدن به آن تا چه اندازه خود را مسئول و متعهد مي دانيد ." ( وينس لمباردي - مربي فوتبال )

 

115- قانون موقعيت

مشكلات مانع كار نيستند بلكه معلم ما هستند . در درون هر مشكلي بذر سود يا موقعيتي نهفته است ، برابر يا بيشتر از سود حاصل از  انجام كار مورد نظر .

در راه موفقيت مشكلات را تبديل به پله هاي صعود كنيد .

 

116- قانون شهامت

وجود شهامتي سنجيده و حساب شده براي دستيابي به موفقيت ضروري است . ترس بزرگترين مانع رسيدن به هدف است .

رويارويي با ترس هاي خود را جزئي از عادت هايتان كنيد و در هر شرايطي اين كار را انجام دهيد .

 

117- قانون سخت كوشي

موفقيت ها و دستيابي به اهداف با سخت كوشي بدست مي آيد .هنگامي كه شك داريد موفق مي شويد يا نه ، سخت تر تلاش كنيد و اگر به نتيجه نرسيديد باز هم بيشتر تلاش كنيد .

هنگامي كه مشغول كار هستيد ، تمام مدت كار كنيد و وقت تلف نكنيد .

 

118- قانون بخشندگي

هر چه بيشتر ، بدون انتظار پاداش ، به ديگران خدمت كنيد ، خير و نيكي بيشتري به شما مي رسد ، آن هم از جاهايي كه اصلا انتظار نداريد .

شما تنها در صورتي حقيقتا خوشبخت خواهيد بود كه احساس كنيد به دليل خدمت به ديگران انسان با ارزشي هستيد .

 

119- قانون پذيرش

اينكه چطور با خودتان حرف مي زنيد ، حداقل 95% از فكر و احساس شما را مشخص مي كند . ذهن ناخودآگاه گفته هاي دروني شما را به عنوان دستور مي پذيرد .

همواره با خودتان گفتگوهاي مثبت ، سودمند و موثر داشته باشيد ، حتي هنگامي كه احساس خوبي نداريد .

 

120- قانون خوش بيني

نحوه ي تفسير و توجيه تجربياتتان ، تفكرات و احساسات شما را شكل مي دهد .

اگر عادت كنيد در هر موقعيتي به دنبال يافتن نقاط مثبت باشيد موفق خواهيد شد كه يك نگرش فكري مثبت را براي خود پايه ريزي كنيد و سرانجام هيچ چيز نمي تواند سد راهتان شود .


موفقيت

۷۸ بازديد

نخستين كليد آن است كه بدانيد چگونه با ياس و دلسردي مبارزه كنيد.      

دومين كليد آن است كه از پاسخ منفي نهراسيد.                       

سومين كليد آن است كه بتوانيد فشارهاي مالي را تحمل كنيد.

چهارمين كليد اين است كه به آسايش خاطري كه بدست مي‌آوريد قانع نباشيد.

پنجمين كليد اين است كه هميشه بيش از آنچه مي‌گيريد بدهيد.

 

«قدم نخست: معيارهاي خود را بالا ببريد

قدم دوم: عقايد زيان‌آور را تغيير دهيد. 

قدم سوم: شيوه معمول كار را تغيير دهيد.» 

 

 «اگر فكر مي‌كنيد شكست مي‌خوريد و يا پيروز خواهيد شد در هر دو صورت درست انديشيده‌ايد.»

 

«ايجاد روند ها چيزي به جز رهبري نيست.»

 

«زندگي خود را به صورت شاهكاري بي‌همتا درآوريد.»

 

«آنچه سرنوشت ما را تعيين مي‌كند، شرايط زندگي‌مان نيست بلكه تصميم‌هاي ماست.»


الگوي نردبان موفقيت

۷۷ بازديد

ايجاد تغيير و تحول مثبت در زندگي فردي و بالارفتن از نردبان موفقيت در زندگي آرزوي هركسي است. اما به سلامت طي كردن پله هاي اين نردبان مستلزم رعايت شرايط ذيل است

(الف) روي هر پله نبايد بيش از حد معمول مكث كرد؛

(ب) پس از پيمودن پله اول، نوبت به پله دوم مي رسد؛

(ج) از نردباني كه پايه اش شكسته است نبايد استفاده كرد؛

(د) بايد ابتدا جاي پا را محكم كرد و سپس قدم بعدي را برداشت؛

(ه) پس از استفاده از نردبان نبايد آن راسرنگونش كرد.

 

و امــا نردبان موفقيت شش پله دارد كه گذراندن هريك از آنها اگر به درستي و با كيفيت مطلوب صورت گرفته باشد و شرايط پيش گفته رعايت شده باشد به تدريج شما را به پيروزي و كاميابي نزديك تر مي‌كند:

پله اول - خودشناسي و خودباوري

پله دوم – هدفگذاري

پله سوم – برنامه‌ريزي

پله چهارم - عمل و تلاش آگاهانه

پله پنجم - پشتكار و استقامت، صبر و انعطاف‌پذيري

پله ششم – نتيجه‌گيري

 

منبع اينترنت- مديران ايران

 


موفقيت

۸۱ بازديد

بالاترين آروزي بشر، كسب موفقيت است. موفقيت امري نسبي است و تعريف واحدي نيز ندارد. برخي معتقدند كه موفقيت رسيدن به آمال و آرزوهاست و رضايت خاطري است كه در رسيدن به هدفي پديد مي‌آيد. موفقيت هدف زندگي است. همه تلاش و كوشش مي‌كنند تا به موفقيت برسند و همه كس خواهان و طالب آن هستند. براي گام برداشتن در كسب موفقيت ابتدا بايد اهداف مشخص شوند. بدون تعيين هدف و برنامه‌ريزي نمي‌توان به موفقيت رسيد. موفقيت پايان كار نيست بلكه آغاز راه است. موفقيت از طريق شانس و اقبال يا به صورت تصادفي حاصل نمي‌شود بلكه مديون تصميمات و سعي و تلاش هر كسي است.

  • هيچ چيز به اندازه كاميابي، كاميابي نمي‌آورد.
  • اگر فكر كنيد موفق مي‌شويد، يا شكست مي‌خوريد در هر دو صورت درست فكركرده‌ايد.
  • كوشيدن، جستن، يافتن و هرگز تسليم نشدن، راز موفقيت است.
  • نقطه شروع هر موفقيت وجود يك نظريه يا نقطه نظر است كه خود ناشي از تصور مي‌باشد.
  • مشكلات افراد موفق كمتر از افراد شكست خورده نيست؛ تنها يك دسته از مردم هستند كه هيچ مشكلي ندارند: كساني در گورستان خوابيده‌اند.        
  • تنهاكسي موفق مي‌شود كه به انتظار ننشيند و همه چيز را از هوش و حواس خود بخواهد.
  • هر جا كه هستيد همان جا نقطه آغاز است تلاش بيشتر امروز، سازنده فرداي متفاوت شماست.
  • تلاش منظم و متوالي، پاداشي چند برابر دارد.
  • هفت خصلت مشترك بين انسان‌هاي موفق مي‌باشد: عشق، ايمان، برنامه‌ريزي، مشخص بودن ارزش‌ها، مصرف انرژي،
  • جلب دوستي، تسلط به فن ارتباط.

انواع اشخاص مسئله‌ساز و روش برخورد با آنها

۸۸ بازديد

 1- زورگو و متخاصم
اين شخصيت عصباني و متخاصم است و عصبانيت خود را با اعمال زور نشان مي‌دهد. خصومت، كينه‌‌توزي، استفاده از كلمات نيشدار، امتناع از كارهاي گروهي و خودپسندي و تكبر از جمله ويژگي‌هاي اين افراد است. آنها دلشان مي‌خواهد هميشه غالب و مسلط باشند و سعي مي‌كنند با توسل به هر شيوه و روشي به خواسته‌هاي خود برسند. 

راه حل: در مقابل آنها بايستيد، اما سعي نكنيد با آنها بجنگيد. هرگز رفتار آنها را تحمل نكنيد بلكه در مقابل آنها قاطع، محكم، جسور و با اعتماد به نفس باشيد.

 2- هميشه شاكي
از نظر اين افراد تنها چيزي كه زندگي به آنها عطا كرده، بدشانسي است. آنها به جاي پيدا كردن راه حل براي مسائل و مشكلات، عادت كرده‌اند كه شكايت كنند و بهانه بگيرند. نگرش‌هاي اين افراد مسموم و متاسفانه بيماري آنها واگير است. اين افراد بندرت سعي مي‌كنند شرايط ناخواسته را تغيير دهند، در عوض دائم دقيقا مثل بچه‌اي كه به او اجازه كاري داده نمي‌شود رفتار مي‌كنند. اجازه ندادن باعث منفي‌بافي او مي‌شود. جمله معروف آنها اين است: « هيچ كس مرا دوست ندارد».

 راه حل: به اين افراد نشان دهيد كه مسائل آنها را مي‌بينيد و مي‌شنويد، زيرا آنها به محيط حمايتي و تشويق احتياج دارند. همچنين بايد سطح فشار و استرس را براي اين افراد پايين آورد. علاوه بر اين به آنها اجازه شكايت كردن ندهيد، مگر زماني كه راه حلي براي مشكل پيش آمده داشته باشند.

 3- وسواسي و كمال‌گرا
اين افراد دلشان مي‌خواهد كارها به بهترين نحو ممكن انجام گيرد. چنين افرادي در عين حال كه ممكن است خسته‌كننده و ملال‌آور به نظر رسند، اما داراي مهارت‌هاي تجزيه و تحليلي‌اند كه مستلزم توجه زياد به جزئيات است. استانداردهاي عملكرد اين افراد در سطح بسيار بالايي قرار دارد. در برخي مواقع كار خوبي كه توسط ديگران مورد تمجيد واقع  مي‌شود از نظر اين افراد قابل قبول نيست. جمله معروف آنها اين است:« اين كار مي‌توانست بهتر انجام شود».

 راه حل: در صورتي كه در برخورد با اين افراد، واقعيتها و منطق را ارائه دهيد، مي‌توانيد بهترين بهره را از آنها ببريد. در عين حال حرفهاي اين افراد را درباره بهتر انجام شدن كارها جدي نگيريد. آنها معمولا نقاط ضعف خودشان را بيان  مي‌كنند  نه نقاط ضعف شما را. سعي كنيد با اين افراد به گونه اي كار كنيد تا بتوانند انتظارات واقعي براي خود و ديگران داشته باشند و مطابق انتظارات واقعي عمل كنند.

 4- افراد يخي
اين افراد براي تغيير آمادگي ندارند و هر تغييري – هر چند كوچك – مي‌تواند آنها را نگران و آشفته سازد و آغازي براي رفتار منفي در آنها باشد. جمله معروف آنها اين است:« راه قديمي بهتر است».

 راه حل: در مقابل اين افراد صبور باشيد، زيرا ممكن است در مسير انجام تغييرات مانع تراشي كنند. اين افراد را در تغيير درگير كنيد يا از تغييرات تدريجي براي ايجاد فرصت مناسب براي آنها استفاده كنيد.

 5- افراد بسته
راههاي برقراري ارتباط با اين افراد مسدود است. اين افراد بسيار تودار و ديرجوش هستند و تنهايي و خلوت را به بودن در ميان جمع ترجيح مي‌دهند. آنها هرگز درباره تفكرات و احساسات خود صحبت نمي‌كنند  و به همين دليل ارتباطات محدودي دارند. « حوصله ندارم» يا « فعلا وقت ندارم» از جملاتي است كه آنها براي فرار از جمع از آن استفاده  مي‌كنند .

 راه حل: براي برقراري ارتباط با اين افراد بايد حوصله كنيد. ممكن است مدتي طول بكشد تا اين گونه افراد احساس راحتي بكنند و با شما راحت‌تر و بهتر برخورد كنند. هنگام صحبت با اين افراد از سوالات باز استفاده كنيد و آنها را به شركت در بحثها تشويق كنيد.

 6- كم حرف و منفعل
اين افراد زياد سخن نمي‌گويند. حتي اگر اصرار كنيد، فرياد بكشيد يا از آنها خواهش كنيد، جوابي بيشتر از آري يا خير نخواهيد شنيد. اين افراد حتي زماني كه بايد از حقوق خود دفاع كنند، ساكت مي‌مانند. در نتيجه غالباً مورد ظلم قرار مي‌گيرند. فرد منفعل هميشه احساس ناامني مي‌كند و اعتماد به نفس بسيار پاييني دارد. آنها غالباً از شركت در تصميم‌گيريها امتناع مي‌كنند و يا نظري ارائه نمي‌دهند.

 راه حل: اين افراد شديداً به اعتماد به نفس و حمايت احتياج دارند و بايد بطور مستقيم از آنها انجام اموري را كه مي‌توانند انجام دهند خواسته شود. تشويق نيز در ايجاد اعتماد به نفس آنها بسيار موثر است.

 7- افرادي كه مي گويند: «كار من نيست»
اين افراد دائم از زير بار قبول مسئوليت‌هاي بيشتر شانه خالي كرده و منفي بودن خود را با رد كردن انجام كارهايي كه بايد برعهده بگيرند، ظاهر مي‌كنند . معمولاً دوستان و همكاران اين افراد بايد كارهاي مربوط به آنها را انجام دهند و اين در حالي است كه اين افراد انجام آن كارها را جزء وظايف آنها مي‌دانند نه وظايف خودشان_ جمله معروف آنها اين است: «‌اين كار جز وظايف و شرح شغلي كه من بايد انجام دهم نيست».

 راه حل: سعي كنيد شرح شغل اين افراد را واضح و روشن در اختيار آنها قرار دهيد، تا جايي براي توجيهات آنها باقي نماند. بازرسي و كنترل غير محسوس نيز در برخي مواقع مي تواند كارساز باشد.

8- شايعه پراكن‌ها
اين افراد از شايعه بعنوان سلاح قوي جهت كنترل روي ديگران و محيط استفاده  مي‌كنند . آنها با پخش شايعه و درگير كردن ديگران در مسائل مربوط به آن لذت مي‌برند و احساس مهم بودن  مي‌كنند . جمله معروف آنها اين است: « اجازه بده من بگويم چه اتفاقي دارد مي‌افتد».

 راه حل: بهترين راه جلوگيري از شايعه‌سازي در سازمان، دادن اطلاعات و حقايق لازم و كافي به افراد است. وقتي افراد سازمان از كليه اطلاعات مربوط به مسائل سازمان آگاهي داشته باشند، به شايعه و افراد شايعه‌پراكن توجهي نمي‌كنند. در نتيجه انگيزه‌اي براي اين افراد بمنظور ايجاد شايعه و پخش آن باقي نمي‌ماند.

9- افراد منفي گرا
اين افراد نگرش بدي نسبت به دنيا دارند. آنها فكر مي‌كنند  كه دنيا بر سرشان خراب شده است. آنها از شيوه انجام امور ناراضي هستنــد و مهم نيست شما چقدر تلاش كنيد تا كاري برايشان انجام دهيد. در واقع اين افراد هميشه نيمه خالي ليوان را مي‌بينند و براي انجـــام يك كار بيشتر بر عواقب منفي آن تأكيد دارند تا نتايج مثبت. اين افراد اعضاي خوبي براي كارهاي گــــروهي نيستند. جمله معروف آنها اين است:« من مي‌دانـم اين كار شدني نيست».

 راه حل: تغيير نگرش افراد منفي‌گرا كار آساني نيست. اما شما بايد آنها را مجبور به تطبيق با عادتهاي مثبت كنيد تا از عادتهاي منفي دور شوند. ايجاد تفكرات مثبت و نشان دادن نتايج خوب كارهايي كه او اميدي به انجام آنها نداشته است، مي‌تواند به اين اشخاص كمك كند.

 10- افراد غير متعهد
اين افراد آن‌قدر براي انجام كاري بهانه مي‌آورند تا شخص ديگري آن را انجام دهد و يا آن‌قدر در انجام تصميمي تعلل مي‌كنند كه ارزش آن از بين مي‌رود. آنها كار خود را بطور جدي انجام نمي‌دهند، زيرا كار براي آنها اولويت ندارد. انجام امور شخصي و پرداختن به مسائل غيركاري براي آنها مهمتر از انجام كارهاي سازماني است. جمله معروف آنها اين است: « او مي‌تواند منتظر شود».

راه حل: دليل اصلي تأخير و تعلل آنها را سوال كنيد. اين افراد معمولاً احتياج به اهداف و استانداردهاي واضح و انتظارات رسمي دارند و اينها بايد به او ابلاغ شود. همچنين آنها به يك سيستم نظارتي بسته نيازمندند تا نتوانند براحتي از زير كار شانه خالي كنند.

 11- افراد هميشه منتقد
اين افراد هميشه با كلمات نيشدار و انتقادات بي‌مورد خود، ديگران را آزار مي‌دهند.آنها درباره هر ايده‌اي، انتقادات خاص خود را دارند؛ چه آن ايده، خوب باشد يا بد_ هدف اين افراد مخالفت با تمام چيزهايي است كه گفته مي‌شود. آنها هر جا مي‌روند مشكلات را پيدا مي‌كنند. جمله معروف اين افراد اين است:«ايده بدي است».

 راه حل: در مذاكره و گفتگو با افراد انتقادكننده بر اطلاعات تمركز كنيد. از آنها درباره علت انتقاد و مخالفتشان سوال كنيد و هميشه آنها را براي اطلاعات بيشتر تحت فشار قرار دهيد. هرگز رفتارهاي نامناسب چنين افرادي را تأييد نكنيد.

 12- افراد خودخواه
افراد خودخواه، هميشه مي‌خواهند راه خود را ادامه دهند و فكر مي‌كنند  همه چيز را مي‌دانند. در واقع اين افراد مي‌خواهند نداشتن امنيت خود را به گونه‌اي پنهان كنند.

راه حل: با اين افراد تنها بر اساس حقايق و واقعيتها رفتار كنيد. قبل از ملاقات با آنها تمام اطلاعات مورد نياز را بدست آوريد و خود را براي پاسخ به سوالات آنها آماده كنيد. به ياد داشته باشيد برخورد تهاجم‌آميز يا تسليم در برابر آنها كارساز نخواهد بود.

13- افراد فداكار( قرباني)
اين افراد قلب خونين سازمان هستند. آنها زود سركار مي‌آيند و دير مي‌روند و يار و پشتيبان همكاران و دوستانشان هستند. از آنها هر كاري كه بخواهيد انجام مي‌دهند، زيرا اين افراد معمولاً به دليل مسائل شخصي ترجيح مي‌دهند بيشتر اوقات زندگي خود را در محيط سازمان بگذرانند. در صورتي كه از خدمات آنها قدرداني نكنيد، منفي‌گري آنها آغاز مي‌شود. جمله معروف افراد فداكار اين است:« من زندگي‌ام را وقف اين شركت كردم، ولي براي هيچ‌كس مهم نيست».

 راه حل: به حرفهاي اين افراد گوش دهيد و به آنها نشان دهيد كه وجودشان تا چه اندازه براي سازمان اهميت دارد. از تلاشها و همكاري آنها صميمانه قدرداني كنيد و اين كار را در حضور ديگر كاركنان انجام دهيد.

14- افراد خود سرزنش كن
اين افراد همواره كمبودهايي را در عملكرد كاري و رفتاري خود مي‌يابند و دائم خود را ملامت  مي‌كنند . آنها از هيچ يك از جنبه‌هاي زندگي شخصي و كاري خود راضي نيستند. جمله معروف آنها: « من توبيخ خواهم شد. من مي‌توانستم اين كار را بهتر انجام دهم».

 راه حل: اعتماد به نفس آنها را بالا ببريد و از كارهاي مثبت و خوب آنها قدرداني كنيد. به آنها نشان دهيد آن‌طور كه خودشان فكر مي‌كنند  بي دست و پا و كار خراب كن نيستند.

 15- افراد پرحرف
اين افراد به قدري حرف مي‌زنند كه اجازه صحــــبت به افراد ديگر نمي‌دهند. جالب اينجاست كـه بيشتر حرفهاي آنها اصلاً ربطي به موضوع مورد بحث ندارد و صرفاً از دست دادن وقت و زمان مفيد است.

راه حل: برخورد با اين افراد اين است كه به آنها تنها چند دقيقه فرصت صحبت كردن داده شود. در صورتي كه باز هم به حرف زدن ادامه دادند، به هيچ وجه رفتار آنها را تحمل نكنيد. به آنها بگوييد، بايد برويد و فرصتي براي گوش دادن به حرفهاي آنها نداريد.

16- افراد نامنظم
اين افراد در انجام وظايف و شركت در جلسات، نظم و ترتيب را رعايت نمي‌كنند و نوعي آشفتگي در رفتار و كردار آنها ديده مي‌شود. آنها دائم به دنبال وسائل خود مي‌گردند و هميشه در جلسات تأخير دارند.

راه حل: براي برخورد با اين افراد نظم و انضباط را عامل مهمي در ارزيابي عملكردشان اعلام كنيد و آنها را به مرتب بودن تشويق كنيد.

17- افراد بي مسئوليت
اين افراد تحمل قبول مسئوليت يا توبيخ بابت اشتباه را ندارند. آنها از زير بار مسائل شانه خالي مي‌كنند و انگشت اتهام خود را هميشه به سمت ديگران نشانه مي‌روند. جمله معروف آنها اين است: « من اين كار را نكردم، فلاني آن كار را انجام داد».

راه حل: با آنها قاطع برخورد كنيد و بطور مستقيم اشتباهشان را با دليل برايشان توضيح دهيد تا نتوانند اشتباه را به ديگري منتقل كنند.

18- افراد پوست تخم‌مرغي
اين افراد بسيار حساس هستند و بي‌اهميت ترين مسائل آنها را ناراحت مي‌كند. روحيه حساس آنها باعث  مي‌شود ديگران در برخورد با آنها بسيار محتاط باشند و از برقراري ارتباط با آنها احساس راحتي نكنند.

 راه حل: بازخورد، به اين افراد بايد سريع و مستقيم نباشد، بلكه به آرامي و با توجه به شخصيت آنها باشد. در برقراري ارتباط با آنها شخصيت حساسشان را در نظر بگيريد.

19- افراد ريزنگر
اين افراد همواره مي‌گويند:« من احتياج به چك كردن مجدد كار دارم، شايد چيزي از زير دستم رد شده باشد.» آنها به جزئي‌ترين و ريزترين موارد يك مسئله توجه مي‌كنند و گاهي به خاطر يك مسئله كوچك اوقات ديگران را تلخ مي‌كنند.

 راه حل: آنها را عادت دهيد در كنار توجه به جزئيات به مسائل كلي و اصلي توجه كنند. آنها بايد ياد بگيرند كليات و جزئيات را با هم در نظر بگيرند و به دليل مسائل جزئي كل پروژه را به تأخير و خطر نياندازند.

 20- افراد خيلي خوب
اين افراد به نظر مي رسد كه با شما موافق هستند، اما چنانچه كاري را كه آنها از شما خواسته اند انجام ندهيد، مسئله ساز مي‌شوند.

 راه حل: اين افراد به تأييد بسيار نياز دارند. به آنها نشان دهيد، دوستشان داريد و برايشان ارزش قائليد.


چند نكته در مورد مديريت زمان

۸۰ بازديد

1. به ديگران قول 100% بدهيد كه كاري را تا تاريخ معيني به اتمام خواهيد رساند. قول دادن به ديگران در شما انگيزه ايجاد مي‌كند.

2. در مطالعه مجلات، به منظور صرفه جويي در وقت، مقالات مورد نياز خود را جدا كنيد و براي مطالعه بعدي بايگاني كنيد.

3. تندخواني را ياد بگيريد تا بتوانيد در مدت كوتاهتري مطالب بيشتري را مطالعه كنيد.

4. هر فعاليتي در جهت تقويت انضباط فردي براي استفاده بهتر از وقت و مديريت زمان باعث تقويت ساير اصول انضباطي نيز ميشود.

5. با حذف تمام كارهايي كه انجام آنها از اهميت ناچيزي برخوردار است، مي توانيد كارهاي خود را با سرعت بسيار بيشتري به اتمام برسانيد.

6. پيش از آن كه يك كتاب را به طور كامل بخوانيد، با ورق زدن و مرور سريع مطالب، سرعت خود را در خواندن كتاب بالا ببريد.

7. از خواندن مطالب غيرضروري خودداري كنيد. اشتراك خود را با مجله ها و روزنامه هايي كه به آنها نياز نداريد قطع كنيد.

8. هنگامي كه بسيار خسته ايد، به خانه آمدن و زود به رختخواب رفتن يكي از بهترين راههاي استفاده از وقت است.

9. هر روز مقداري از وقتتان را به اين اختصاص دهيد كه در مورد هدف هاي اصلي و واقعي خود و راههاي بهتري كه از طريق آنها مي توانيد روز به روز به هدف هاي خود نزديك تر شويد فكر و تأمل كنيد.

10. رشد شخصيت، عامل اصلي صرفه جويي در وقت است. هر قدر انسان برتري شويد با صرف وقت كمتري مي توانيد به هدف هاي خود برسيد.

11. سعي كنيد در تنظيم وقت ماهرانه عمل كنيد.

12. هميشه براي انجام كارهايتان جدول زمان بندي شده داشته باشيد و تمام كارها و قرار ملاقات ها را در آن بنويسيد.

13. هر كاري كه انجام مي دهيد در واقع داريد وقتتان را ميفروشيد. آن را ارزان نفروشيد.

14. راهكارهاي مديريت زمان، قدرت قضاوت، پيش بيني، اطمينان و انضباط فردي را افزايش مي دهد.

15. مديريت زمان ( تنظيم وقت ) بيش از هر چيز نياز به انضباط فردي، خويشتن داري و تسلط بر نفس دارد. 

مي‌خواهيد جزء روسأي موفق باشيد.

۸۲ بازديد

رؤساي تقريباً كامل داراي اين ويژگي‌ها هستند:

  • اعتماد به نفس
  • كنترل طرز برخورد
  • پافشاري
  • مداومت در بهبود وضعيت
  • صداقت و پايبندي به اصول اخلاقي
  • اول انديشه وانگهي گفتار
  • خلاقيت
  • فروتني در انظار
  • سبك‌شناسي
  •  شهامت/ اندكي توحش
  • شوخ طبعي
  • كمي نقش آفريني
  • جزئي نگري
  • خوب بودن در كار و ميل به رهبري
  • جنگيدن به خاطر كاركنان
  • اشتياق به پذيرش اشتباهات در عين عدم شرمندگي
  • صراحت لهجه
  • مهرباني
  • كنجكاوي
  • رقابت جويي
  • انعطاف‌پذيري
  • مهارت در قصه‌گويي

  • 10 شيوه‌ مختلف تصميم‌گيري

    ۷۵ بازديد

     1- تصميم‌گيري احساسي:

    تبعيت از انگيزه‌هاي آني «چشم‌هايت را ببند، بعد بپر» بدون تأمل و آزمايش؛ انتخاب اولين راه‌حل يا راهكاري كه پيش رو قرار مي‌گيرد.

    2-  تصميم‌گيري شهودي:

    «بنظر درست مي‌آيد»؛ انتخابي خودكار و ناخودآگاه بر مبناي«هارموني دروني»؛

    3- تصميم‌گيري مطيعانه:

    «هرچه شما بفرماييد قربان»؛ عاري از اعتماد به نفس؛ «بگذار يكي ديگر تصميم بگيرد»؛ «طرحها و نقشه‌هاي كس ديگري را دنبال كن».

    4- تصميم‌‌گيري اجتنابي:

    به تعويق انداختن، «حالا بگذار، بعد از روي پل رد شو»؛ مسامحه‌كاري، اجتناب، اميد به اين كه كسي باعث شود يا اتفاقي بيافتد كه فرد مجبور نباشد تصميم بگيرد. پشت گوش انداختن، مهلت دادن بخود براي به تعويق انداختن تفكر و عمل.

    5- سرنوشت‌گرايي:

    «همه‌اش روي پيشاني نوشته شده، همانطور كه بايد بشود مي‌شود» يا همه چيز را به سرنوشت واگذار كردن.

    6- تصميم‌گيري گوش به زنگي:

    خود را معذب ديدن، «اگر فلان طور شد چه كار كنم؟»؛ نگراني درباره اينكه تصميم گرفته شده تصميم اشتباهي خواهد بود. فرد به قدري براي تصميم‌گيري دچار اضطراب مي‌شود كه كارآيي‌اش براي يك تصميم خوب كاهش مي‌يابد.

    7- فلج شدن:

    «نمي‌توانم با شهامت با مسئله رو به رو شوم»؛ يا در مرحله شديدتر: «اگرفلان طور شد؟»؛ بي‌تصميمي و ترس كامل. اين كه شخص با وجود قبول مسئوليت نتواند به آن نزديك شود.

    8- تصميم‌گيري منطقي:

    نقشه‌كشي، «سبك و سنگين كردن حقايق»؛ در نظر گرفتن ارزشها، اهداف عيني، اطلاعات ضروري، راهكارها و پيامدها و رويكردي منطقي همراه با ايجاد تعادل بين تفكر و احساس.

    9- تصميم‌گيري تكانه‌اي:

    فرد به سرعت و بر مبناي اتفاقات ناگهاني تصميم مي‌گيرد و هيچ‌گونه ارزيابي منطقي از حقايق ندارد.

    10- تصميم‌گيري اخلاقي:

    مبناي تصميم يك منبع اخلاقي است كه مي‌تواند به تعليمات مذهبي مربوط باشد يا اگر فرد مذهبي نباشد بر اساس اصول اخلاقي شخصي تصميم‌گيري مي‌شود.


    چند توصيه ويژه

    ۸۲ بازديد

    ۱- فعالانه خواستار دريافت واكنش ها نسبت به ارتباط شخص خود و نيز ارتباط موجود در داخل سازمان باشيد . براي اين منظور ، سئولاتي را مطرح كنيد .


    ۲- دانش و درك ارتباطي خود را مورد ارزيابي قرار دهيد .


    ۳- در ضمن همكاري با كاركنان خود ، نحوه ارتباط لازم در سازمان را مشخص سازيد و در خصوص موارد زير توافق عمومي ايجاد نماييد:

    الف) نحوه رويارويي با اختلاف

    ب) نحوه عملكرد ارتباط افقي (كاركنان با كاركنان)

    د) نحوه عملكرد ارتباط عمودي (مدير با كاركنان ، كاركنان با مدير)

    ج) نوع اطلاعات قابل دسترسي و زمان دسترسي به آنها .


    ۴- تاثير ساختار سازماني خود و چگونگي اثرگذاري آن بر ارتباط را بررسي كنيد . به همين منظور ، افزايش ارتباط مستقيم را مد نظر قرار دهيد .


    ۵- از روشهاي شنيداري فعال آگاه شويد و آنها را به كار گيريد ، اين امر ايجاد كننده و افزايش دهنده روح كلي فضاي سازنده ارتباطي است.