
به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس در كابل، 14 ارديبهشت سالروز درگذشت شاعر و پژوهشگر پرآوازه افغانستان استاد خليل الله خليلي است كه 25 سال پيش در سال 1366 در پاكستان در گذشت.
خليلي در دوران حيات خود به عنوان نماينده فرهنگي افغانستان سفرهاي زيادي به ايران داشت و با شاعران و پژوهشگران نامي اين كشور مراودات بسياري انجام داد.
خليلي در سال 1286 شمسي در كنار رودخانه كابل و در محلي به نام باغ "شهر آرا" كه روزگاري تفريحگاه شاهان مغول بود به دنيا آمد.
پدرش "ميرزا محمد حسين خان" نام داشت و در ميان مردم به "مستوفي الممالك" مشهور بود و در عين حال از مهمترين رجال عصر خود شناخته ميشد.
مادر خليلي دختر يكي از خانهاي كوهستان "پروان" و خواهر "عبدالرحيم خان"، نايبسالار هرات بود.
كشته شدن پدر خليلي
خليلي هنوز هفت ساله نشده بود كه مادر خود را از دست داد و در يازده سالگي پدرش به دستور "امان الله خان" به دار آويخته شد.
خليلي آن دوران را چنين روايت ميكند:
بهار هفتم عمرم نگشته بود پديد
كه رفت از سر من مادر ملك سيرم
هنوز گرم بود جاي بوسهاي كه زلطف
نهاده مادر مشفق به روي چشم و سرم
جبين عجز سرشتم رهين منت اوست
اگر به خاك نشينم وگر به چرخ پرم
به سال يازدهم شد مرا شهيد پدر
پدر كه بود به صد افتخار تاج سرم
يتيم كرد مرا اين سپهر مردم كش
اسير و بي كس و بي خانمان و در بدرم
تبعيد خليلي به فرمان امان اللهخان
با كشته شدن پدر، تمام دارايي او ضبط شد و خليلي به قلعه "صدقآباد" كه ملك دايي او بود تبعيد شد.
خليلي در آن روزگار با مشكلات بسياري درس خواند و به تدريج ادبيات فارسي، تفسير، منطق و حديث را از استادان عصر خود آموخت.
هم نوايي خليلي با "حبيبالله كلكاني"
با روي كار آمدن دولت حبيبالله كلكاني و سقوط سلطنت امانالله خان، وضعيت خليلي تغيير كرد، از آنجايي كه پدر خليلي به دست امان اللهخان كشته شده بود، وي يكي از هم نوايان حبيبالله كلكاني شد.
برخي معتقدند كه وابستگي منطقهاي نيز بر اين دوستي بي تأثير نبوده است زيرا حبيبالله كلكاني از منطقه كوهستان پروان بود و اغلب اقوام خليلي نيز از اين منطقه بودند.
"محمد يوسفخان" كه عموي خليلي بود در دولت جديد به سمت سرمنشي مقام صدارت و سلطنت رسيد و خود خليلي نيز مدتي به عنوان مستوفي و بعد از آن به عنوان والي "مزارشريف" به مردم خدمت كرد.
تبعيد دوباره خليلي
با روي كار آمدن دولت "نادرخان" و سقوط دولت چندين ماهه كلكاني، خليلي به "تاشكند" پناه برد در آن زمان "عبدالرحيم خان نايب سالار" دايي خليلي "نايب الحكومه" هرات بود، برخي معتقدند كه شايد عبدالرحيم خان سبب معافيت خليلي از تبعيد شده باشد.
بازگشت خليلي از تاشكند به هرات و مسائلي چون اقامت چند ساله در اين شهر و نوشتن كتاب "آثار هرات" به خواست نايب سالار، اين دليل را تقويت ميكند.
پس از كشته شدن نادرخان، در زمان صدارت "هاشمخان" برادر نادرخان و عموي "محمد ظاهرشاه"، مردم "صافي" عليه دولت دست به قيام زدند و هاشمخان پس از سركوب اين قيام تعداد زيادي را به زندان انداخت.
هاشمخان كه خليلي را نيز از خويشاوندان مردم صافي ميدانست او را زنداني كرد.
جايگاه خليلي در دولت شاهي
با روي كار آمدن شاه محمودخان عموي ديگر محمد ظاهرشاه، خليلي از زندان آزاد شد و از آن به بعد به تدريج مراحل رشد و پيشرفت را پيمود.
او توانست يكي از مقربين دولت ظاهرشاه شود و در همان ابتدا به معاونت رياست دانشگاه كابل منصوب و در سال 1328 شمسي به سمت منشي مجلس عالي وزرا دست يافت.
او مدتي در سمت رياست مستقل مطبوعات باقي ماند و از سال 1332 به عنوان مشاور مطبوعاتي ظاهرشاه فعاليت كرد.
در اين دوران چند سمت ديگر نيز به خليلي واگذار شد كه سفير شدن وي در عراق و عربستان از مهمترين آنها است.
سفرهاي خليلي به ايران
خليلي در دوران ظاهرشاه به عنوان نماينده فرهنگي افغانستان، سفرهاي زيادي به ايران انجام داد و با شاعران و پژوهشگران اين كشور از نزديك آشنا شد و اين آشنايي تا پايان عمر وي ادامه داشت.
"محمد كاظم كاظمي"، شاعر و پژوهشگر معاصر افغان در رابطه با سفرهاي خليلي به ايران در گفتوگو با فارس، اظهار داشت: خليلالله خليلي از دهه 30، رفت و آمد خود را به ايران آغاز كرد و به عنوان نماينده فرهنگي افغانستان سفرهاي زيادي به اين كشور داشت.
وي با بيان اين كه خليلي در نشستهاي فرهنگي و ادبي زيادي در شهرهاي مختلف ايران حضور داشت، گفت: او با چهرههاي مطرح ادبي آن زمان چون استاد "بديع الزمان فروزانفر" و "استاد سعيد نفيسي" و بسياري از چهرههاي مطرح ادبي آن روزگار آشنا شد.
خليلي و قصيدهاي براي امام رضا(ع)
خليلي در يكي از سفرهاي خود در سال 1339 شمسي كه همزمان با ميلاد امام رضا(ع) بود در حرم آستان قدس رضوي، قصيدهاي براي حضرت رضا(ع) سرود:
فرخنده كشوري كه تويي شهريار آن
آسوده مردمي كه تويي غمگسار آن
گلزار شرق را نبود تا ابد خزان
اي رحمت خدا! چو تويي نو بهار آن
رخشنده خاتمي است در انگشت مرتضي
نازد به نام تو گهر آبدار آن
شادم زبخت خويش كز اين آستان برم
امروز بر جبين ارادت غبار آن
تبريك عيد مولد فرزند مصطفي
تا صبح حشر بس بودم افتخار آن
همسايگان كوي رضاييم، اي خدا!
رحمي نما به ما به طفيل جوار آن
از ما درود باد به اين مرجع اميد
تا هست چرخ و گردش ليل و نهار آن
"سرود شهيدان"، قصيدهاي براي امام خميني(ره)
منظومه "سرود شهيدان" عنوان قصيدهاي است كه خليلي براي امام خميني(ره) سروده است.
كاظمي در مقدمه ديوان خليلي از اين منظومه نام برده و چنين مينويسد، سرود شهيدان در سال 1364 در اسلام آباد منتشر شد.
قصيدهاي كه با مطلع "آيت الله خميني اي امام مسلمين" آغاز ميشود.
اشعار خليلي در رثاي چهرههاي ادبي ايران
خليل الله خليلي در ديوان خود اشعار فراواني براي شاعران و پژوهشگران ايراني سروده است.
"قافله سالار ادب" عنوان غزلي است در رثاي "بديع الزمان فروزانفر" در سال 1349 در بغداد سروده شده است:
استاد فضلا رفت فروزانفر و حيف
كه جهان خالي از آن عارف والا باشد
بلخ تا قونيه بر مرگ كسي مينالد
كه به راز دل اين طايفه بينا باشد
وصف اين شيخ گرانمايه نيابد پايان
مژه گر خامه شو، ديده چو دريا باشد
پيام به ملت بزرگ ايران: دو بازويي كه بود متصل به يك اندام
"از برادر به برادر" عنوان قصيدهاي است كه خليلي خطاب به ملت بزرگ ايران در دوران جهاد و مقاومت بر عليه روسها سروده است:
به پيشگاه تو اي ملت خجسته! سلام
زملتي كه شده صبح روشنش چون شام
سلام كشورآتش گرفته محروم
سلام ملت در خون تپيده ناكام
سلام ملت همدر و همدل و هم كيش
شريك شادي و انبار محنت و آلام
دو شاخهاي كه بر آورده سر ز يك گلشن
دو بازويي كه بود متصل به يك اندام
به بام خانه همسايه چون فتد آتش،
به حرم كيش و خرد خواب غفلت است حرام
خليلي در نگاه شاعران و پژوهشگران ايراني
نوشتهها و اشعار فرواني از چهرههاي مطرح ادبي ايران در دوران حيات خليلي، در تجليل از وي و در تحليل و نقد آثار او منتشر شد كه حكايت از تأثير خليلي و شناخت جامعه ادبي ايران از او دارد.
مرحوم سيعد نفيسي اديب و پژوهشگر ايراني از مصاحبت خود با خليلي در افغانستان چنين ميگويد: "از نخستين روزي كه با او روبه رو شدم، لطف طبع، سيماي جذاب، مردمي و مردانگي، كرامت نفس، قريحه سرشار و روي گشاده وي چنان مرا فريفت كه وي را در عداد مردان نادري كه در اين سوي و آن سوي جهان ديدهام ميشمارم"
نفيسي در مقدمهاي كه بر يكي از ديوانهاي خليلي نوشته است وي را از سخن سرايان تواناي چيره دست روزگار مي شمارد و قصايد وي را در اوج بلاغت ميداند كه كمتر كسي را دسترسي به آن است.
بديع الزمان فروزانفر نيز در "تقريظ" ديوان خليلي وي را از سخنسرايان و دانشمندان عصر حاضر ميداند و تأكيد دارد كه وي "استادي و چيره زباني او در نظم دري از مطالعه ديوان وي به خوبي آشكار است".
آوارگي در دوران جهاد
به دنبال تجاوز ارتش سرخ شوروي به افغانستان و روي كار آمدن حزب خلق و پرچم خليلي كه در آن زمان سفير بود ديگر به افغانستان برنگشت و به صف مخالفان دولت "هفت ثور" پيوست و مدتي در آمريكا و چند كشور ديگر به سر برد و سپس به پاكستان برگشت.
خليلي در پاكستان و در كنار نيرويهاي مجاهدين به فعاليت فرهنگي مشغول شد و آثار زيادي نيز از او در اين دوران توسط مجاهدين در پاكستان به چاپ رسيد.
خليلي اگر چه آثار زيادي با حمايت مجاهدين در پاكستان منتشر كرد ولي گويا در آن جا بر او چندان خوش نميگذشت و روزگار بر وفق مرادش نبود.
خليلي در ابياتي آن دوران را چنين شرح ميدهد:
در اين حديقه يكي نيست تا نمايد فرق
نواي بلبل و قمري زشور زاغ و زغن
نه آن حريف كه گويد به نظم من به به
نه آن رفيق، كه خواند به نثر من احسن
نه چون تو شاعر باريك بين كه بشناسد
مفاعلن فعلات از مفاعلن فعلن
آثار ادبي و فرهنگي خليلي
خليلي شاعر و نويسنده توانايي بود كه به زبانهاي اردو، پشتو و عربي تسلط داشت.
او در نثرنويسي بيشتر به شيوه بيهقي و قائم مقام گرايش داشت.
وي در طول دوران زندگي فرهنگي خود مدالهاي زيادي دريافت كرد كه از مهمترين آنها ميتوان از نشان درجه يك معارف افغانستان و نشان درجه يك فرهنگستان فرانسه نام برد.
وي مدتي نيز عضو نويسندگان بينالمللي آسيايي- آفريقايي و عضو افتخاري فرهنگستان تاريخ افغانستان بود.
سبك شعري خليلي
خليلي بيشتر به سبك خراساني شعر ميگفت و گاهي نيز به سبك عراقي گرايش پيدا ميكرد.
شعرهاي خليلي در قالبهاي گوناگون، قصيده، غزل، مثنوي، دوبيتي، قطعه، مسدس، مخمس و تركيب بند است.
غروب شاعر درغربت
خليل الله خليلي در 14 ارديبهشت 1366 شمسي در پاكستان درگذشت و در همان جا دفن شد.
شگفت اين كه پدر خليلي نيز 64 سال قبل يعني 14 ارديبهشت 1298 شمسي به دار آويخته شد.
تأليفات
از خليل الله خليلي بيش از 57 اثر به نشر رسيده است كه از مهمترين آنها ميتوان به آثاري چون "هرات"، "شرح احوال حكيم سنايي غزنوي"، "از بلخ تا قونيه"، "اياز از نگاه صاحبدلان"، "از سجاده تا شمشير"، "آرامگاه بابر"، "بهشتي كه در آتش سوخت"، "پيام سلطان محمود"، "پيوند دلها"، "سلطنت غزنويان"، "از محمود تا محمود"، "سرود شهيدان"، "زمرد خونين"، "ليمگان عياري از خراسان"، "ابن بطوطه فيافغانستان"، "به بارگاه سعدي"، "غوث الاعظم"، "قهرمان كوهستان"، "نمازعاشقان"، "درويشان چرخان"، "ترجمه تفسير مولانا شبير احمد"، "پنجشير و قهرمان مسعود" اشاره كرد.
ديوان خليل الله خليلي تاكنون در چند نوبت به چاپ رسيده است كه كاملترين و كم نقصترين آن ديوان شعرهاي او است كه در سال 1385 به كوشش محمد كاظم كاظمي شاعر و پژوهشگر افغان در ايران منتشر شده است.
منبع : سايت فارس نيوز
براي مشاهده اشعار خليل الله خليلي كليك كنيد