من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

تبريك سال جديد

۷۳ بازديد



يا مقلب القلوب والابصار؛

پروردگارا تو مقلب القلوب و الابصاري كه قلب‏ها را به سمت كمال دگرگون مي‌‏سازي و چشم‏ها را به سوي خود مي‌‏دوزي. قلب‏ها چون كرات دگرگون مي‌‏شوند؛ ولي پس از دگرگوني، بايد استواري يابند؛ اگر قلوب دگرگون شدند و سپس بر دين الهي استوار گرديدند، ابصار نيز چنين مي‌‏شوند؛ زيرا ابصار فرمانبردار قلوبند، پس مددمان كن.

 

يا مدبر اليل و النهار؛

ليل و نهار نماد ظلمت و نورند. اگر تو شب و روز را تدبير مي‌‏كني، ظلمت و نور را هم مي‌‏آفريني. پس فقط تو مي‌‏تواني چنان تدبير كني كه پرده ظلمت از روي دل كنار رود و نور معرفتش بر آينه قلب بتابد.

 

 يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال؛

پروردگارا؛ تحويل حال به احسن الحال همان تغيير سوء حال انسان به حسن حال الهي تو است؛ و اين تغيير وقتي تحقق مي‌‏يابد كه:

از پليدي گناه رهايي‌مان دهي، زيرا بدترين حال انسان و پست‏‌ترين مقام آدم هنگامي است كه در باتلاق گناه فرو مي‌‏رود.

انجام واجبات را چون چراغي فرا راه ما قرار دهي تا ما را به سوي حسن حال الهي رهنمون شود. زنگار صفات پليد را از آينه دلمان بزدايي تا سوء حال ما به حسن حال نگار تبديل شود.

 

خدايا شكر ايام شادي و نشاط را نصيبم كن.

 

/* /*]]>*/

دوست داشتن

۸۳ بازديد
/* /*]]>*/

دوست داشتن

مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله‌اش  تكه سنگي را برداشت و  بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت.

مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد بدون آنكه متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده.

در بيمارستان به سبب شكستگي‌هاي فراوان چهار انشگت دست پسر قطع شد

وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كي انگشت‌هاي من در خواهند آمد" !

آن مرد آنقدر مغموم بود كه هچي نتوانست بگويد به سمت اتومبيل برگشت و چندين بار با لگد به آن زد!!

حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش روي آن انداخته بود  نگاه مي كرد . او نوشته بود:

 " دوستت دارم پدر"

روز بعد آن مرد خودكشي كرد...

*********************************************

خشم و عشق حد و مرزي ندارند

دومي را انتخاب كنيد تا زندگي دوست داشتني داشته باشيد و اين را به ياد داشته باشيد كه اشياء براي استفاد شدن و انسانها براي دوست داشتن مي‌باشند.

در حالي كه امروزه از انسانها استفاده مي‌شود و اشياء دوست داشته مي‌شوند.


پرواز بوفالوها

۷۶ بازديد

/* /*]]>*/

پرواز بوفالوها

"جين بلانكو" در كتاب "پرواز بوفالوها" ويژگيهاي اجتماع بوفالوها و غازها را به اين شكل توصيف مي‌كند:

 

ويژگي بوفالوها:

  • آنها به يك رهبر پايبند هستند و همه از او تبعيت مي‌كنند.
  • آنها درست همان كاري را مي‌كنند كه به آنها دستور داده شده است.
  • آنها هرگز تصميم نمي‌گيرند و تا دستور نرسد، هيچ كاري نمي‌كنند و هيچ كجا نمي‌روند.
  • هيچ كس جاي ديگري را پر نمي‌كند و جلو نمي‌افتد و مسؤوليت نمي‌پذيرد.

 

ويژگي غازها:

  • هر غاز مسير پرواز دسته جمعي گروه را مي‌داند.
  • رهبري و جلودار بودن نوبتي است.
  • هر غاز، زمان در نوك پرواز قرار گرفتن و هدايت گروه را خود انتخاب مي‌كند.
  • همه غازها تمايل به پذيريش مسؤوليت جلودار بودن را دارند.
  • غازها در طول پرواز مراقب يكديگر هستند.
  • بررسي ثابت كرده كه غازها در پرواز گروهي، 70 درصد بيشتر از مسافتي را كه انفرادي مي‌توانند طي كنند، مي‌پيمايند.

 

بلانكو مي‌گويد وقتي از مطالعه نظام هماهنگ و زندگي گروهي غازها آگاه شدم، به داخل شركت خود برگشتم و به همه همكارانم دستور پرواز دادم و از آنها خواستم از امروز غازهايي باشند كه هم خود از پروازشان لذت ببرند و هم من سازمان كمال يافته‌تري را اداره كنم. آري من به آنها اختيار و آزادي پرواز دادم و گفتم بوفالوهاي من پرواز كنيد. غافل از اينكه بوفالوها نمي‌توانند پرواز كنند. به خود گفتم بلاسكو سازمان تو، يك سازمان بوفالويي است. مگر خود تو اين طور نخواستي كه همكاراني مطيع و بي چون و چرا داشته باشي؟ پس اگر غير از اين مي‌خواهي، خود تو اول بايد تغيير كني و در اينجا بود كه دريافتم ديدگاه من مدير هم بايد تغيير كند. من بايد بوفالوها را تبديل به غاز كنم، طبيعت آنها را تغيير بدهم، با آموزش، پرورش، رشد، ايجاد انگيزش، روحيه، اختيار، مسؤوليت،‌ اعتماد، صداقت و ...


محدوديت‌هايتان را بشناسيد

۸۱ بازديد
/* /*]]>*/

محدوديت‌هايتان را بشناسيد

اين يكي از مهمترين مفاهيم در مديريت مدرن است. تئوري محدوديت‌ها مي‌گويد بين شما و هر هدفي كه مي‌خواهيد به آن برسيد، محدوديت خاصي هست كه سرعت دستيابي‌تان به هدف، به آن بستگي دارد. معمولاً به اين محدوديت گلوگاه يا انسداد مي‌گويند. گاهي مي‌توان اين محدوديت را مثل عامل بازدارنده‌اي ديد كه بين جايي كه مي‌خواهيد برسيد قرار گرفته است.

مثلا اگر مي‌خواهيد حجم فروشتان را اضافه كنيد، تعداد مشتري‌هايي كه به حجم كسب و كارتان جذب مي‌كنيد محدوديت اساسي است، شايد هم نوع مشتري‌هايي كه جذب مي‌كنيد محدوديت اساسي باشد؛ يا شايد وفاداري مشتري‌هايي كه جذب مي‌كنيد محدوديت اساسي باشد؛ شايد هم محدوديت؛ تعداد فروش‌هاي مجدد و معرفي‌هايي باشد كه از مشتري‌هايي كه جذب مي‌كنيد نصيبتان مي‌شود. در هر كدام از اين حالتها يك رويكرد متفاوت و يك روش متفاوت لازم است تا اين محدوديت را برطرف كند.

محدوديت‌ها از قانون20 /80  تبعيت مي‌كنند. % 80 محدوديت‌ها بر سر راه دستيابي شما به هدف‌هاي شخصي يا كاريتان، درون شما يا سازمانتان و فقط % 20 بيروني هستند. و اين فرق بين مديران با كارايي بالا و مديران با كارايي پايين است: مديران با كارايي بالا هميشه با نگاه كردن به درون شروع مي‌كنند؛ با نگاه كردن به كارمندان‌شان، ساختار سازماني‌شان، محصول‌شان، خدمات‌شان، روند كاريشان، تبليغات‌شان، فروش‌شان، بازاريابي‌شان و اينطور موارد. از طرف ديگر مديران درجه دو هميشه مشكلات دروني‌شان را به گردن محدوديت‌هاي بيروني مي‌اندازند؛ ولي به ندرت مسأله اين است.

اين سؤال را هم داشته باشيد « كدام محدوديت است كه اگر بتوانيد كاملاً برطرف كنيد، مي‌تواند بيشتر از هر چيز ديگري به شما كمك كند كه سريع‌تر به سمت هدف‌تان حركت كنيد »

جوابتان به اين سؤال هر چه هست، همين امروز شروع كنيد به متمركز كردن تمام انرژي‌تان روي كاهش اين محدوديت. همين به تنهايي مي‌تواند تمام آينده كسب و كارتان را عوض كند.


نجات غريق

۷۷ بازديد

نجات غريق

 

مردي در كنار رودخانه‌اي ايستاده بود. ناگهان صداي فريادي را مي‌شنود و متوجه مي‌شود كه كسي در حال غرق شدن است. فوراً به آب مي‌پرد و او را نجات مي‌دهد. اما پيش از آن كه نفسي تازه كند فريادهاي ديگري را مي‌شنود و باز به آب مي‌پرد و دو نفر ديگر را نجات مي‌دهد. اما پيش از اين كه حالش جا بيايد صداي چهار نفر ديگر را كه كمك مي‌خواهند مي‌شنود. او تمام روز را صرف نجات افرادي مي‌كند كه در چنگال امواج خروشان گرفتار شده‌اند غافل از اين كه چند قدمي بالاتر ديوانه‌اي مردم را يكي يكي به رودخانه مي‌انداخت.

 

 

برخي مديران و سازمانها اين گونه عمل مي‌كنند. در اين سازمانها به جاي درمان ريشه، به كندن برگ هاي زرد رغبت بيشتري نشان داده مي‌شود. به عبارت ديگر به جاي علت يابي و رفع مشكلات، صرفاً به اصلاح آنها مي‌پردازند. آيا بهتر نيست ضمن چاره‌جويي براي عوارض و مسائل پيش‌آمده، بر روي علل هم تأثير گذاشت تا مسئله به طور همه جانبه حل شده و از اتلاف سرمايه ها و منابع با ارزش جلوگيري شود؟

/* /*]]>*/


وضوح واجب است

۷۹ بازديد
/* /*]]>*/

وضوح واجب است

حداقل % 80 موفقيت‌تان در كنار و در زندگي، بستگي به ميزان وضوح‌تان در هر زمينه دارد. مديران مؤثر دقيقاً مي‌دانند كه دارند سعي مي‌كنند به چه چيزي برسند و براي همه زيردستان آنها هم كاملاً واضح است كه از آنها توقع مي‌رود چه كاري بكنند تا به هدف كلي برسند. مديران نامؤثر مسؤليت‌هايشان را به طور واضح نمي‌دانند و در نتيجه زيردستان‌شان هم دچار ابهام هستند. اين موضوع منتهي به مقدار عظيمي اتلاف وقت و زحمت مي‌شود.

اين دو سؤال عالي را بارها و بارها از خودتان بپرسيد: سؤال اول اين است كه « دارم سعي مي‌كنم چه كار كنم » . روي كاغذ فكر كنيد. وقت بگذاريد كه بنشينيد و بفهميد به چه نتيجه‌هايي مي‌خواهيد برسيد. تا حد امكان دقيق باشيد تصور كنيد داريد جواب‌هاي امتحاني را مي‌دهيد كه آينده شغلي‌ تان به آن بستگي دارد چون واقعاً همينطور است. سؤال دوم هم اين است « دارم سعي مي كنم چطور آن را انجام بدهم » از چه روند يا روشي استفاده مي‌كنيد تا از جايي كه هستيد به جايي برسيد كه مي‌خواهيد برويد؟ آيا مي‌توانيد راه بهتري هم باشد؟ هر وقت در خودتان نسبت به دستيابي به هدفتان احساس مقاومت يا درماندگي كرديد، دست نگه داريد و از خودتان اين دو سؤال را بپرسيد دارم سعي مي‌كنم چه كنم » و « دارم سعي مي‌كنم چطور آن را انجام بدهم »

طي 3300 پژوهش درباره رهبري كه در طول سالها انجام شده، معلوم شد رهبران در طول تاريخ يك خصوصيت مشترك داشته‌اند كه اين است .« رهبران داراي يك تصوير ذهني هستند».

آنها مي توانند از برابر كارشان عقب بايستند و ببينند آخرش مي‌خواهند سر از كجا در بياورند. يكي از بهترين تمرينهايي كه در زمينه وضوح مي‌توانيد انجام بدهيد، ايده‌آل‌سازي نام دارد. در هر موقعيتي كه هستيد، عقب بايستيد و آينده ايده‌آل‌تان را در ذهن‌تان خلق كنيد. مشخص كنيد اگر همه چيز از همه نظر عالي باشد، چطور به نظر خواهد آمد. به جاي گير افتادن در مشكلات، درماندگي‌ها و جزييات كوتاه مدت، تصوير ذهني تان را روي اين نتايج ايده‌آل آينده متمركز كنيد. دائماً كاري كه امروز مي‌كنيد را با جايي كه مي‌خواهيد در نهايت برسيد مقايسه كنيد.

اين روش خيلي قوي است و شما را سريعتر به طرف هدفهاي دلخواهتان مي‌برد. شايد بهترين تعريف مديريت « نتيجه گرفتن از طريق ديگران » باشد. مديريت اين نيست كه كار را خودتان با كمك گرفتن از افراد اطرافتان انجام بدهيد. مديريت اين است كه كار را از طريق ديگران به انجام برسانيد. بزرگترين انگيزش در عملكرد انساني هم اين است كه دقيقاً بدانيد چه انتظاري مي‌رود. همانطور كه خودتان هم مي‌توانيد حدس بزنيد، بزرگترين سرد كننده انگيزه هم بر عكس آن است: اينكه ندانيد چه انتظاري مي‌رود.

مسؤليت اصلي شما به عنوان يك مدير اين است كه برايتان كاملا واضح باشد كه داريد سعي مي‌كنيد چه كار كنيد و داريد سعي مي كنيد چطور آن را انجام بدهيد. بعد كاري كنيد وظيفه كاري تمام كساني كه زير دست شما كار مي‌كنند هم كاملاً واضح باشد. در مديريت زمان قتنوني هست كه مي‌گويد.« هر يك دقيقه‌اي كه صرف برنامه‌ريزي بشود، ده دقيقه در اجرا صرفه‌جويي مي‌كند » هر يك دقيقه‌اي كه براي بررسي و ايجاد وضوح كامل در هدف‌ها و مقصدهايتان و بعد انتقال آنها به ديگران از طريق تبادل نظر و بازخورد وقت صرف بكنيد، برايتان ده دقيقه در گرفتن نتيجه‌هايي كه مي‌خواهيد صرفه جويي مي‌كند.

وضوح، اساسِ مديريت برجسته است.


شايستگي ضروري است

۷۱ بازديد
/* /*]]>*/

شايستگي ضروري است

شايستگي داشتن يعني در تمام كارهايي كه مي‌كنيد مقيد مي‌شويد عالي باشيد. براي خودتان و براي اطرافيانتان معيارهاي خيلي بالا مي‌گذاريد. با سخت‌گيري افراد نالايق را منضبط و تصفيه مي‌كنيد. خودتان و سازمانتان را مقيد مي‌كنيد در زمينه‌هاي حياتي كه براي مشتري‌هاي‌تان مهمتر است بهترين باشيد. اين علامت مشخصه مدير برجسته است. او خود را كاملاً وقف اين مي‌كند كه كار را به نحوي عالي انجام بدهد. ما امروز در رقابتي‌ترين محيط تجاري كل تاريخ بشري زندگي مي‌كنيم و فقط اشخاص و سازمانهايي دوام مي‌آورند كه محصول يا خدمات را به روشي عالي توليد بكنند. اين بايد تمركز اصلي شما باشد. باز هم بايد از ابزار ذهني ايده‌آل‌سازي استفاده كنيد.(توضيحات ايده‌آل سازي در پست قبلي وبلاگ)

از خودتان بپرسيد از نظر مشتري‌تان چه چيزي كاركرد عالي محسوب مي‌شود. بهترين مديران هميشه در حال بازخورد خواستن و نظر خواستن از مشتري‌هايشان هستند. هم تحسين‌ها و هم شكايتهاي مشتري ارزش زيادي دارند كه به شما بگويند چه كاري را بيشتر و چه كاري را كمتر انجام بدهيد.

يكي از نشانه‌هاي كارايي بالا اين است كه بازخوردها را بپذيريد و خودتان را اصلاح كنيد. دائماً مثل يك رادار محيطتان را بگرديد و به دنبال راه‌هايي باشيد تا بتوانيد كاري كه مي‌كنيد را بهبود بدهيد. دنبال راه‌هايي بگرديد كه هر روز ارزش موجود را بيشتر كنيد. يادتان باشد هر چه كه امروز باعث رضايت مي‌شود، فردا يك توقع همگاني خواهد بود.

رقيبانتان هم تمام مدت به فكر هستند كه چطور با راضي كردن مشتري شما از طريق ارايه سطوح بالاتر كيفيت شما را شكست بدهند. براي كارايي خودتان هم معيارهاي بالا بگذاريد. با الگو شدن، ديگران را رهبري كنيد. از زيردستان‌تان فقط كارهايي را بخواهيد كه نشان داده‌ايد خودتان حاضر به انجامش هستيد.

اين سؤال كليدي را هم داشته باشيد كه در باقي مانده دوران كاريتان بپرسيد و جواب بدهيد « كدام كار است كه اگر به نحوي عالي انجام بدهيم، بزرگترين تأثير مثبت را روي كسب و كارمان مي گذارد»

جواب‌تان به اين سؤال هر چه هست، آن را بنويسيد، برنامه‌ريزي كنيد، معيار بگذاريد، سازماندهي كنيد و دست به كار شويد تا هر روز آن كار را به نحوي برجسته انجام بدهيد. همين يك تعهد به تنهايي مي‌تواند تمام زندگي‌تان و تمام آينده كسب و كارتان را تغيير بدهد.


خلاقيت در مديريت

۸۴ بازديد

خلاقيت در مديريت

خلاقيت داراي سه مؤلفه است: تخصص، تفكر خلاق و انگيزش كه مي‌تواند دروني و بيروني باشد، مديران روي هر سه اين خصوصيات مي‌توانند اثر گذارند ولي بر روي انگيزش كاركنان بيشتر از دو مؤلفه ديگر تأثير گذار هستند .

افزايش خلاقيت در سازمانها مي‌تواند به ارتقاي كميت و كيفيت خدمات، كاهش هزينه‌ها، جلوگيري از اتلاف منابع ، كاهش بورو كراسي، افزايش رقابت، افزايش كارايي و بهره‌وري، ايجاد انگيزش و رضايت شغلي در كاركنان منجر گردد.

نقش مدير در پرورش خلاقيت، تحريك و تشويق كاركنان، تفويض اختيار به كاركنان، پيدا كردن ذهنهاي خلاق و استفاده از خلاقيت ديگران است. نظام مديريت مشاركتي با تكيه بر خود كنترلي كاركنان، مشورت، تشويق به ابتكار و احترام به افراد، نقش مهمي در پرورش خلاقيت كاركنان ايفا مي‌كند. تكنيك‌هاي خلاقيت گروهي شامل تحرك مغزي، گردش تخيلي، تفكر موازي، ارتباط اجباري، شش كلاه تفكر، از تكنيكهاي مؤثر در تقويت تفكر خلاق هستند.


چگونه به ايده‌اي جديد مي‌رسيم

۷۲ بازديد

چگونه به ايده‌اي جديد مي‌رسيم

يكي از راه‌هاي افزايش دقت پيش‌بيني و رمز موفقيت آساني كه مي‌خواهند آينده‌پژوه شوند، اين است كه بر اكتشاف تمركز كنند و از ابداع خودداري نمايند.

ابداع يك فناوري جديد معمولاً ظهور پديده‌اي در مقياس وسيع را امكان‌پذير مي‌كند. بنابراين مسير حركت پديده‌ها را پيدا كنيد و منطق نهايي حاكم بر آنها و نتيجه غايي حاصل از آنها را شناخته و تشريح و تبيين نماييد. چنانچه مثال‌ها و نمونه‌هاي اوليه پيش‌بيني خود را در دور و اطراف مشاهده كرديد، مطمئن باشيد كه پيش‌بيني‌تان درست است. شما آفرينندة جهت حركت نيستيد، بلكه تنها قبل از ديگران به كشف آن موفق مي‌شويد. دو روش مشخص كه در كشف ايده‌هاي جديد مورد استفاد قرار مي‌گيرد، قوانين مربوط به سادگي و اكتشاف است.

يكي از خواص قطعي اين قوانين اين است كه به شما ياد مي‌دهد به خودتان اعتماد داشته باشيد. شما به خودتان متعلق مي‌شويد. در مورد گزينش‌هاي خود از جمله پرسش‌هايي كه در محيط كار مي‌كنيد، ايده‌ها و مسائلي هستند كه در نظر داريد دنبال كنيد، و چيزهايي كه بايد امتحان كردنش را كنار بگذاريد، آگاه‌تر مي‌شويد. اين گفته به معناي آن نيست كه شما روشن‌تر شده و يا آزادي بيشتري به دست مي‌آوريد، بلكه به معناي اين است كه بيش از گذشته به دلخواه خود اقدام مي‌كنيد.


عوامل مؤثر بر تحقق هدف‌ها

۷۸ بازديد

عوامل مؤثر بر تحقق هدف‌ها

 بزعم E.Gustafson  منشاء تفاوت رفتار انسانها را بايد در هدفهاي آنها جستجو كرد. وي يازده عامل عمده را كه بر تحقق هدفها تأثير مي گذارند بصورت زير طبقه بندي كرده است:

1-      پيش از تعيين هدفها، به آنچه در زندگي خود بدنبال آن مي‌باشيد، فكر كنيد تا به هدفهايتان متعهد باشيد.

2-      هدفهايتان را بر اساس اولويت‌هاي زندگي‌تان، مرتب كنيد تا دچار سستي و تنبلي در تحقق هدفها نشويد.

3-      از واقع بينانه بودن و قابل تحقق بودن هدفها مطمئن شويد، زيرا ناممكن بودن دستيابي به هدفها، بر سعي و تلاش فرد تأثير منفي مي‌گذارد.

4-      هدفها را بصورت مكتوب بر يك تكه كاغذ ثبت كنيد و اين تكه كاغذ را را در جايي قرار دهيد كه هر روز قابل رويت باشد. هدفهاي مكتوب، ضدفراموشي بوده و تعهد به هدفها را افزايش مي‌دهند.

5-      ايجاد تعهد به هدفها، افزايش تلاش براي دستيابي به آنها را بدنبال دارد.

6-      سعي كنيد نتايج مثبت منتج از هدفها را تجسم كنيد.

7-      منافع حاصل از دستيابي به هدفها را تشريح و مستند كنيد و هنگام تلاش براي دستيابي به هدفها، آنها را به ياد داشته باشيد.

8-      يك برنامه اجرائي تهيه كنيد. مراحل مختلف دستيابي به هدف را تعيين كنيد. انجام تدريجي هر يك از مراحل جزئي آسانتر از تحقق هدفهاي بزرگ بصورت آني است.

9-      براي دستيابي به هر يك از مراحل تحقق هدفها به خودتان پاداش دهيد.

10-   انعطاف‌پذير باشيد. با توجه به اهميت و فوريت هدفها،نسبت به تعديل اولويت‌بندي هدفها، انعطاف‌پذير باشيد.

11-   اگر اشتباه كرديد به خودتان اجازه دهيد كه از نو شروع كنيد. اشتباهات، فرصتي براي يادگيري مي‌باشند. اگر از خطا و اشتباه مي‌ترسيد هيچ كاري نكنيد!