من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

مزرعه كوچك

۳۰ بازديد

 

خ كه ميشه با هر شب چشم تو
صد تا آسمون رنگ رويا كرد

صد تا آسمون رنگ روياها رو مي شه
با يه اشكت غرق دريا كرد

غرق درياي عشق تو شد
دلي كه تشنه مثل كويره

تشنه ي كوير
بوي دريا رو با ياد تو مي گيره

اسب باد رو زين كن
حالا كه دل من و تو پر تب كوچه

اسب نازنينم تو اين شهر شلوغ گم شدم ته كوچه

عاشق تو كه باشم
زندگي چه ساده است
تو غروب بيابون
آسمون ته جاده است

قصّه ي سفر
رفتن و رفتن
با پاي پياده است

اسب باد ر و زين كن
حالا كه دل من و تو پر تب كوچه

اسب نازنينم تو اين شهر شلوغ گم شدم ته كوچه

عاشق تو كه باشم
زندگي چه ساده است
تو غروب بيابون
آسمون ته جاده است

قصّه ي سفر
رفتن و رفتن
با پاي پياده است


شب دهم

۳۰ بازديد

 

مرز در عقل و جنون باريك است
كفر و ايمان چه به هم نزديك است

عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ويراني و بهت مردم

گيسويت تعزيتي از رويا
شب طولاني خون تا فردا

خون چرا در رگ من زنجير است
زخم من تشنه تر از شمشير است

مستم از جام تهي حيراني
باده نوشيده شده پنهاني
باده نوشيده شده پنهاني

عشق تو پشت جنون محو شده
هوشياريست مگو سهو شده

من و رسوايي و اين بار گناه
نو و تنهايي و آن چشم سياه

از من تازه مسلمان بگذر بگذر
بگذر از سر پيمان بگذر بگذر

دين ديوانه به دين عشق تو شد
جاده ي شك به يقين عشق تو شد

مستم از جام تهي حيراني
باده نوشيده شده پنهاني
باده نوشيده شده پنهاني


طعنه

۲۹ بازديد

 

خسته تر از صداي من گريه ي بي صداي تو
حيف كه مانده پيش من خاطره ات بجاي تو

رفتي و آشناي تو بي تو غريب ماند و بس
قلب شكسته اش ملي پاك و نجيب ماند وبس

طعنه به ماجرا بزن اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره كن دل به ستاره ها بزن

تكيه به شانه ام بده دل به ترانه ام بده
راوي آوارگي ام راه به خانه ام بده

يكسره فتح مي شوم با تو اگر خطر كنم
سايه ي عشق ميز شوم با تو اگر سفر كنم

شب شكن صد آينه با شب من چه مي كني
اين همه نور دالري و صحبت سايه مي كني

وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره كن
با تو طلوع مي كنم ولوله اي دوباره كن

با تو چه فرق مي كند زنده و مرده بودنم
كاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم


لبخند اجباري

۲۹ بازديد

 

خسته ام از لبخند اجباري خسته ام از حرفاي تكراري
خسته از خواب فراموشي زندگي با وهم بيداري

اين همه عشقاي كوتاه و اين تحمل هاي طولاني
سرگذشت بي سرانجام گمشدن تو فصل طوفاني

حقيقت پيش رومون بود ولي باور نميكرديم
همينه روز روشن هم پي خورشيد مي گرديم

نشستيم روبروي هم تو چشمامون نگاهي نيست
نه با ديدن نه با گفتن به قدر لحظه راهي نيست

من و تو گم شديم انگار تو اين دنياي وارونه
كه درياشم پر از حسرت هميشه فكر بارونه

سراغ عشقو مي گيريم تو اشك گريه ي آخر
تو درياي ترك خرده ميون موج خاكست


زمونه

۲۸ بازديد

 

چه رسمي داري اي دوره زمونه
كه هر روزت يه جا عاشق كشونه

هزاران سال كه ميجنگه آدم
نمي دونه گرفتار جنونه

زمونه آي زمونه آي زمونه

يكي با فرق زخمي توي محراب
يكي غرق به خون لب تشنه آب

يكي پاهاشو رو مين جا گذاشته
يكي پاشيده خونش روي مهتاب

نفسهاي بهار و گاز خردل
رو خاك آسمون رگبار تاول

هميشه عاشق از جونش گذشته
كه عشق آسان نبوداز روز اول

هنوزم كار دنيا غيل و غاله
هنوزم صلح آدمها محاله

هنوز آدم نميشناسه خدا رو
هنوزم قلب عاشق پايماله

زمونه آي زمونه آي زمونه

يكي با فرق زخمي توي محراب
يكي غرق به خون لب تشنه آب

يكي پاهاشو رو مين جا گذاشته
يكي پاشيده خونش روي مهتاب


ترانه خونه

۲۹ بازديد

 

تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بي تپش بمونه
دل لين ترانه خونه

وقتي آسمون قفس شد
باز هواي قصه پس شد
دم آخر سقوطم
يه ستاره هم نفس شد

ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو كوچه مون
دوباره مهتابي مي شه

تا به رويا دل سپردم
تورو تا خاطره بردم
شبا رو دونه به دونه
تو چشاي تو شمردم

نذار اين خار تو باشه
غصه دنبال تو باشه
اگه گاهي نگروني
دل من مال تو باشه

ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو كوچه مون
دوباره مهتابي مي شه

اگه بغضو بشه خنديد
ميشه پشت پرده رو ديد
مي شه دست غمو رو كرد 
اگه عشقو بشه فهميد

ميشه ترديدو سفر كرد
عمرو با حادثه سر كرد
وقتي با يه عشق ساده
بشه خستگي رو در كرد

ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو كوچه مون
دوباره مهتابي مي شه

تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بي تپش بمونه
دل لين ترانه خونه

وقتي آسمون قفس شد
باز هواي قصه پس شد
دم آخر سقوطم
يه ستاره هم نفس شد

ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو كوچه مون
دوباره مهتابي مي شه


انگار نه انگار

۳۱ بازديد

 

كنج خونه نشستي و
درو رو دنيا بستي و
از بس شكايت مي كني
به مردن عادت مي كني

هي ميگي تقدير منه
نميگي تقصير منه
تو اين وسط چي كاره اي
كه عمريه آواره اي

بهش ميگم بسه ديگه
چيكار داري كي چي ميگه
نذار خودتو سر كار انگار نه انگار

ميگم هنوز دير نشده
هنوز دلت پير نشده
پاشو و دست رو دست نذار انگار نه انگار

توي گذشته موندي و
هي دلتو سوزوندي و
هر چي ميگم بخند يه بار انگار نه انگار

انگار همه بيكارن و
دشمني با تو دارن و
همش باتو بد ميكنن
راه تو رو سد ميكنن

اينا همش بهونته
كاراي بچه گونته
چشم دلت تا نبينه
صد سال ديگم همينه

اين ديگه حرف آخره
عمر تو داره ميگذره
تموم كه شد به روت نيار انگار نه انگار


حس غريبي

۳۱ بازديد

 

بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا

با تو ميان آب و آ تش آشتي بود
در آ تش است از رفتنت دريا به دريا

يكبار د يگر عشق را با خون نوشتند
تعبير لبخند تو را گلگون نوشتند

يكبار د يگر عشق را با خون نوشتند
تعبير لبخند تو را گلگون نوشتند

تا د ست عشق از پيكر عاشق جدا شد
با د ست ليلا قصه مجنون نوشتند

اين كوچه ها بي تو هميشه بيقرارن
حس غريبي بين پا ييز و بهارن

رفتي ولي فكري به حال كوچه ها كن
بوي تو دارند و تو را اما ندارن

بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا

با تو ميان آب و آ تش آشتي بود
در آ تش است از رفتنت دريا به دريا

بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
از پيش چشمم مي روي دنيا به دنيا


من بي تو

۳۱ بازديد

 

تو شروع آسموني مي دونستم نمي موني
چشم تو آخر دنياس خودت اينو نمي دوني

داشتن و نداشتن تو گاهي سخته گاهي ساده
اگه راهي اگه بي راه منم و پاي پياده

آخ كه چه ساده گم شدم تو غربت چشاي تو
سكوت شيشه ي دلم شكسته با صداي تو

آخ تمام لحظه هام اسمت يادم نمي ره
گذشته ها گذشته ها هيچ كي گناهي نداره

وقتي با تمام قلبم واسه زندگي مي ميرم
تن من مي لرزه اما تو را از خودم ميگيرم

من بي من من بي تو من از سايه فراري
مي شم اون حادثه اي كه روزي بود و روزگاري

حالا من نه توي قصه نه تو آرزوم نه خوابم
اين سوال ساده ست چرا دنبال جوابم

آخ كه چه ساده گم شدم تو غربت چشاي تو
سكوت شيشه دلم شكسته با صداي تو

آخ تمام لحظه هام اسمت يادم نمي ره
گذشته ها گذشته ها هيچ كي گناهي ندار


ميوه ممنوعه

۳۱ بازديد
 

آزاد آزادم ببين
چون عشق درگير من است
ديگر گذشت آن دوره كه
تقدير زنجير من است
شايد نمي داني، ولي ، از خود خلاصم كرده اي
آيينه ي خالي فقط ، امروز تصوير من است
از عشق تو بر باد رفت ، آن آبروي مختصر
من روح بارانم ، ببين ، چون عشق تقدير من است