من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

مراقب نيازهاي سازمان خود باشيد

۷۹ بازديد


پيام

۸۳ بازديد

آنگاه كه غرور كسي را له مي‌كني،

آنگاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي‌كني،

آنگاه كه شمع اميد كسي را خاموش مي‌كني،

آنگاه كه بنده‌اي را ناديده مي‌انگاري،

آنگاه كه حتي گوش‌هايت را مي‌بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي،

آنگاه كه خدا را مي‌بيني و بنده خدا را ناديده مي‌گيري، مي‌خواهم بدانم، دستانت را بسوي كدام آسمان دراز مي‌كني تا براي خوشبختي خودت دعا كني؟.

بسوي كدام قبله نماز مي‌گزاري كه ديگران نگزارده‌اند؟


دعا

۷۵ بازديد

‎‎ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً


متفاوت اما هماهنگ

۸۳ بازديد


ايجاد راهكار

۷۹ بازديد


مديريت در ايران

۸۳ بازديد


نكاتي براي مديران

۸۰ بازديد

1)     نقاط ضعف و قوت خود را كشف كنيد.

2)     حس ششم خود را ناديده نگيريد .

3)     آرام و شمرده صحبت كنيد.

4)     كارمندان را تشويق كنيد تا با ابتكار در انجام كارهاي‌شان راه‌هايي براي صرفه‌جويي و پايين آوردن هزينه‌ها پيدا كنند.

5)     زماني كه از كسي اشتباهي سر مي‌زند، با رفتار صحيح و منطقي او را شرمنده كنيد، نه با توهين و ناسزا.

6)     با توجه بيش از حد به افراد خاص، حسادت ديگران را برانگيخته نكنيد .

7)     به ديگران فرصت جبران اشتباهات‌شان را بدهيد.

8)     با اولين برخورد؛ در مورد كسي قضاوت نكنيد.

9)     هر كسي را فقط با خودش مقايسه كنيد، نه با ديگران.

10) اعجاز عبارات تاكيدي و مثبت را ناديده نگيريد.

11) اگر در جمعي هستيد كه موضوع مورد بحث را نمي‌دانيد روشن شدن اين امر به اعتبار علمي شما لطمه خواهد زد، لازم نيست با اظهار نظر در مورد آن، عدم آگاهي خود را عيان سازيد. مي‌توانيد سكوت كنيد تا در اولين فرصت به تكميل اطلاعات خود بپردازيد.

12) هر از چند گاهي جلسه‌اي به منظور پرسش و پاسخ با حضور سرپرستان و مسئولين ترتيب دهيد تا از صحت عملكرد و برنامه‌هاي آنان مطمئن شويد.

13) سرپرستان و مسئولين‌، پل ارتباطي مديريت و كارمندان هستند‌، تا از استحكام اين پل مطمئن نشده‌ايد بي محابا گام برنداريد، چون در غير اينصورت ممكن است سقوط كنيد.

14) به اندازه كافي استراحت كنيد و اجازه ندهيد خستگي و استرس به سلامت روحي شما لطمه وارد كند.

15) مطمئن شويد هيچ منبع انرژي بيهوده به هدر نمي‌رود. براي مثال كسي را موظف كنيد تا از خاموش بودن چراغ‌ها و بسته بودن شيرهاي آب پس از اتمام ساعات اداري و خروج نيروها اطمينان حاصل كند.

16) براي هر بخش، يك جعبه كمك‌هاي اوليه تهيه كنيد.

17) راحت‌ترين مبلمان و چشم‌نوازترين وسايل را براي اتاق خود تهيه كنيد و براي استفاده بهينه از فضا و زيبايي محيط از طراحان داخلي كمك بگيريد.

18) كتاب قانون تجارت را در دسترس داشته باشيد .

 


كليدهاي طلايي در مديريت پروژه

۷۸ بازديد

پيش از آن كه محكوم به مديريت پروژه شويد بهتر است با دوازه قانون طلايي مديريت پروژه آشنا شويد! اين 12 قانون بر مبناي تجربيات ساليان مديران مختلف پروژه‌هاي كوچك و بزرگ تهيه شده و صيقل خورده است.

كل اصول مديريت پروژه بر مبناي همين 12 قانون بنا نهاده شده است. با عمل به اين قوانين از مرحله آغازين پروژه تا انتهاي آن، نتايج بهتري حاصل خواهد شد.

 

1) روي نتايج پروژه به اجماع برسد!

اگر ندانيد كه قرار است چه چيزي را به اتمام برسانيد، چه چيزي بايد تحويل شود، بعيد است كه خروجي ارزشمندي ارائه دهيد. پروژه‌اي كه نتايج آن شفاف نيست محكوم به شكست است.

اولين قدم در راه موفقيت پروژه، تعريف و تعيين دقيق اهداف پروژه است. اهدافي كه همه افراد مهم درگير در پروژه روي آن اتفاق‌نظر داشته باشند. اين تنها كافي نيست كه شما بدانيد چه كاري مي‌خواهيد انجام دهيد. افراد كليدي، حاميان پروژه و اعضاء پروژه نيز بايد به آنچه مي خواهند انجام دهند، معتقد و آن را پذيرفته باشند.

 

2) بهترين تيم پروژه را مي‌توانيد بسازيد!

 گروهي از افراد ماهر، شايسته و خوب سازماندهي شده، كليد موفقيت پروژه است. تشكيل تيم خوب پروژه با انتخاب افرادي توسط مدير پروژه آغاز مي‌شود.در انتخاب افراد به خصوص در مورد پروژه‌‌هاي بديع بايد به هوش، قدرت و سرعت يادگيري آنان بيش از تجربه بها داد. بايد توان كار كردن در تيم را داشته باشند و به جايگاهي مناسب در تيم دست يابند. آنان در حين كار، تنها متوجه كار باشند نه درگيري‌هاي شخصي.

 

3) برنامه‌اي فراگير مناسب رشد و ترقي بسازيد و آن را به روز نگه‌داريد!

يك برنامه كامل، مركز موفقيت پروژه است. اين سند، محل ارتباط و فرماندهي كل نيروها، منابع و زمان هاي پروزه است. بدون برنامه نمي توان يك تيم را براي دستيابي به اهداف راهبري كرد. بي شك ساخت يك برنامه به تنهايي كافي نيست چرا كه مدير نمي‌تواند آينده را پيش بيني كند، از اين رو است كه برنامه پروژه، ممكن است بارها و بارها تغيير يابد و دلايل اين تغييرات، كشف حقايق جديد نسبت به واقعيات پروژه به مرور زمان و تغيير ذهن و نيازهاي افراد مهم باشد. گاهي نيز تغيير محدود پروزه يا تغيير سطح سبب اين اصلاحات مي شوند.

 

4) ميزان منابع مورد نياز انسان و تجهيزات را محاسبه كنيد!

بدون نفرات، تجهيزات، ابزار و سرمايه كافي هيچ راهي براي انجام تعهدات در موعد مقرر وجود ندارد. مدير بايد توانايي تامين منابع انساني مورد نياز پروژه خود را داشته باشد. در غير اينصورت بايد اثرات ناشي از كمبود منابع را بررسي كرده، آنها را به اطلاع افراد كليدي پروژه برساند. تامين منابع كافي براي يك پروژه، يكي از سخت‌ترين وظايف مديران پروژه‌ها در ايران است.

 

5) زمانبندي واقع بينانه‌اي را تهيه كنيد!

بدون زمانبندي مناسب، قبل از آنكه كاري انجام شده باشد، به موعد تحويل مي‌رسيد! مدير مي‌تواند با صرف هزينه‌هاي بيشتر، منابع، انسان و ابزار بيشتري تامين كند.اما زمان را نمي‌تواند به هيچ شكلي تهيه كند. تقريباً اغلب مديران ناموفق پروژه‌ اعتبار خود را به دليل رعايت نكردن زمان و تحويل ندادن به موقع نتايج، از دست داده‌اند.

 

6) سعي نكنيد بيش از آنچه قرار است انجام شود انجام دهيد!

البته اين به معناي آن نيست كه مدير كمتر از آنچه انتظار مي‌رود، تحويل دهد، بلكه بايد دقيقا چهارچوب‌هاي محدوده پروژه را در زمان، كيفيت و هزينه، رعايت كند مدير در ابتدا به تعريف دقيق محدوده پروژه پرداخته، آن را به تاييد افراد كليدي مي‌رساند.

پيش از آغاز هر پروژه، اهداف و نتايج پاياني بايد به تاييد همگان برسد. كليه افراد درگير در پروژه بايد نسبت به آنچه كه انجام مي‌دهند اطلاعات كافي داشته باشند تا بتوانند به درستي وظايف‌شان را به انجام برسانند. طراحي شيوه و روشي براي گردش مناسب اطلاعات در پروژه بين كليه افراد درگير، يكي از وظايف مهم مدير پروژه است.

 

7) نظر مردم را به خاطر داشته باشيد!

برخي مديران پروژه، در طول اجراي پروژه فراموش مي‌كنند كه اساساً پروژه براي مردم انجام مي‌شود و نتايج آن قرار است در خدمت مردم باشد موفقيت پروژه بستگي به نظر مردم دارد، براي آنكه مدير پروژه موفقي باشيد بايد خود را مطابق نظر مردم و با اولويت‌هاي آنها هماهنگ سازيد. فراموش نكنيد كه مردم پروژه را مديريت مي‌كنند، آنها قسمت اعظم كار را انجام مي‌دهند و مردم هستند كه از نتايج پاياني خوشحال يا ناراحت مي‌شوند.

 

8) حمايت مداوم مديريت سازمان و افراد كليدي را به‌دست آوريد!

لازم است مديريت پيش از آغاز كار حمايت افراد مهم درگير پروژه را به‌دست آورد. مهارت كلامي و قدرت چانه‌زني بالا، اين‌جا است كه خودنمايي مي‌كند. مدير در اينجا نه تنها نظر مثبت را جلب مي‌كند، بلكه آنها را راضي مي‌كند كه گاهي از نفوذ خود براي پيشبرد كارهاي پروژه ‌اش استفاده كند.

 

9) منتظر تغييرات نباشيد!

اين قانون، در كنار قانون سوم معنا دارد. پرژوه همواره در معرض تغييرات گوناگون است. مدير نبايد منتظر تغييرات بماند و پس از رخ دادن، نسبت به آنها واكنش نشان دهد بهتر است مديران بياموزند كه نسبت به تغييرات، پيش‌دستي كنند. مديران موفق، خود عامل ايجاد تغيير هستند.

 

10) افراد را از آنچه تاكنون انجام داده‌ايد مطلع كنيد!

مدير بايد تمامي افراد مهم درگير در پروژه را از پيشرفت، مشكلات و تغييرات پروژه آگاه سازد او بايد از اين قانون ساده پيروي كند: آگاه‌سازي افراد از همه چيز!

مهمترين قانون در نياي كار، راستگويي و صداقت است. بهتر است در مواجه با مشكلات ، حقيقت را با افراد كليدي در ميان بگذاريد و از آنان در حل مشكلات، راهنمايي و حمايت بخواهيد.

 

11) مبدع كارها و روشهاي نو باشيد!

پروژه يعني كارهاي نو! از آنجا كه تقريباً تمامي پروژه‌ها در نتايج، تيم پروژه، اهداف، انتظارات و زمان متفاوتند بايد مترصد استفاده از روشهاي نو، ابزار نو، نرم‌افزارهاي جديد و افراد و متخصصين جديد بود. روشهايي كه در گذشته موجب رشد و پيشرفت شده‌اند، ممكن است نتوانند راهگشاي مشكلات حال شما باشند.

 

12) رهبر پروژه باشيد!

راهبري پروژه، كار سختي است. رهبري افراد در ميان مسير نو و نا آشنا به سوي اهداف نو، بسيار مشكل است. رهبري، هنري است به شكل ذاتي در برخي وجود دارد. تنها مطالعه كتاب‌هاي مديريت كافي نيست. مديريت تنها خواندن گزارش‌هاي نظارتي، تاييد يا رد پيشنهادات يا صدور فرمان‌هاي لازم در قبال تغييرات نيست. مديريت فراتر از اينها، در همراه بودن با تيم پروژه و ايجاد انگيزه در آنها نهفته است. مدير بايد بتواند افراد مختلف با سليقه‌ها و افكار مختلف را براي دستيابي به يك هدف واحد، گرد هم آورد و تا پايان پروژه در كنار يكديگر نگاه دارد. شايد تشكيل تيم آسان باشد اما نگهداري تيم تا پايان پروژه است.


نقش مدير در گروه‌هاي كاري پربازده

۸۸ بازديد

نقش مدير يا سرپرست در تعيين فضاي مناسب براي پيشرفت گروه‌ها اهميت چشمگيري دارد .

نقش مدير نه تنها از اهميت زيادي برخوردار است بلكه در طول روند گروه‌سازي، دستخوش تغيير نيز مي‌گردد. در آغاز روند مزبور، اعضاي گروه ممكن است براي انجام رسالت و هدف خود و مشخص ساختن آنچه مي‌خواهند به انجام برسانند و از همه مهمتر‌، گسترش مهارت‌هاي بين فردي و گروهي نظير: حل اختلاف، مديريت جلسه و غيره نيازمند ياري باشند. اين حالت تا وقتي ادامه مي‌يابد كه گروه به رشد و بالندگي مي‌رسد. در اين شرايط مدير ممكن است به عضوي هم تراز با ديگر اعضاي گروه تبديل شود يا ممكن است اين موضوع را دريابد كه گروه نيازي به دخالت پيوسته ندارد و يا عكس اينها .

عواملي كه در مديريت برفرآيند گروه سازي و موفقيت آن تاثيرگذار خواهند بود، عبارتنداز:

 

1)     دارا بودن مهارت‌هاي بسيار پيشرفته درباره ارتباطات ميان افراد

مدير بايد از ويژگي‌هاي رواني اوليه در خصوص آنچه موجب مي‌گردد انسان‌ها تعهد نشان دهند و انجام وظيفه نمايند، آگاه باشد .

 

2)     دارا بودن توازن تشخيص اهميت توازن بين وظايف (انجام كار) و افراد گروه

مدير بايد اطمينان يابد كه اعضاي گروه از روند انجام كار خشنود هستند .

 

3)     تمايل به امر گوش فرادادن و توانايي برقراري ارتباط

سرپرستان بايد براي گوش فرادادن به مسايل و درك آنها نسبت به دو عمل كنترل و گفتگو اولويت قائل شوند.

 

4)     نشان دادن تداوم و ثبات در عزم و اراده

سرپرستان بايد نسبت به گروه ، خود را متعهد نشان دهند و وقتي پيمودن مسير دشوار مي‌گردد يا كسب موفقيت با كندي روبه رو مي شود، تن به تسليم ندهند .

 

5)     الگو قرار دادن رفتار تيمي مطلوب

گروه، سرمشق‌هاي خود را از سرپرست خود يا مدير كسب مي‌كند‌، بنابراين شما نمي‌توانيد قوانين بين فردي را نقض كنيد‌، از گوش فرا دادن دوري كنيد و از امتيازات انحصاري استفاده ببريد و در عين حال از اعضاي گروه خود انتظار داشته باشيد كه باور نمايند شما واقعاً براي همكاري جمعي ارزش قائل هستيد .

 

6)     توانايي رويارويي با اعضاي مشكل ساز گروه

برخي اوقات يك گروه با عضوي كه فاقد حس همكاري يا در چارچوب رفتار گروهي بي‌مهارت است، رويارو مي‌شود كه سدي در برابر مشكلات تلقي مي‌شود.

در اين حالت مدير بايد در امور: آموزش‌دهي، مساله گشايي، ايجاد اتفاق نظر و ميانجي‌گري توانا باشد.

 


چگونه حرفه‌اي بينديشيم؟

۸۳ بازديد

نحوه صحبت كردن، لباس پوشيدن، نوشتن، رفتار كردن و كار كردن شما تعيين مي‌كند كه آيا يك حرفه‌اي مي‌باشيد و يا يك آماتور. با آنكه اغلب افراد آماتور بودن را عادي مي‌پندارند اما شما هرگز طوري رفتار نكنيد كه آماتور بنظر آييد. هر كاري را كه انجام مي‌دهيد، مانند يك حرفه‌اي انجامش دهيد مطابق با معيارهاي حرفه‌اي.

 

1)      يك حرفه‌اي تمام جوانب شغل خود را آموزش مي‌بيند.

 يك آماتور از هر فرصتي استفاده مي‌كند تا از روند يادگيري طفره رود.

 

2)      يك حرفه‌اي به دقت در مي‌يابد كه به چه چيزهايي نياز و احتياج است.

يك آماتور نيازها و احتياجات ديگران را حدس مي‌زند.

 

3)      ظاهر و طرز بيان يك حرفه‌اي همانند يك حرفه‌اي مي‌باشد.

 يك آماتور ظاهر و گفتار به هم ريخته‌اي دارد.

 

4)      يك حرفه‌اي محيط كار خود را پاكيزه و منظم نگه مي‌دارد.

 يك آماتور يك محيط كار شلوغ، آشفته و كثيفي دارد.

 

5)      يك حرفه‌اي متمركز و مدبر است.

 يك آماتور سردرگم و پريشان خاطر.

 

6)      يك حرفه‌اي از اشتباهات خود درس مي‌گيرد.

 يك آماتور اشتباهات خود را ناديده گرفته و يا پنهان مي‌كند.

 

7)      يك حرفه‌اي از وظايف و ماموريت‌هاي دشوار استقبال مي‌كند.

 يك آماتور تلاش مي‌كند از كارهاي دشوار خود را رهايي بخشد.

 

8)      يك حرفه‌اي در اسرع وقت پروژه‌ها را به انجام مي‌رساند.

 يك آماتور در ميان انبوه كارهاي ناتمام احاطه گشته است.

 

9)      يك حرفه‌اي همواره خوشبيني و خونسردي خود را حفظ مي‌كند.

 يك آماتور از كوره در مي‌رود و بدترين وضعيت را متصور مي‌شود.

 

10)   يك حرفه‌اي پول و حساب‌هاي بانكي خود را به دقت مديريت مي‌كند.

 يك آماتور پول خود را بي‌حساب خرج مي‌كند.

 

11)   يك حرفه‌اي سعي مي‌كند مشكلات و ناراحتي‌هاي ديگران را رفع كند.

 يك آماتور از مشكلات ديگران اجتناب مي‌ورزد.

 

12)   يك حرفه‌اي از لحن احساسي مثبت استفاده مي‌كند: اشتياق، خوشي، علاقه، رضايت.

 يك آماتور از لحن احساسي منفي استفاده مي‌كند: خشم، خصومت، ترس، نفرت، قرباني.

 

13)   يك حرفه‌اي آنقدر پافشاري مي‌كند تا به مقصود خود برسد.

 يك آماتور در ابتداي كار شانه خالي مي‌كند.

 

14)   يك حرفه‌اي بيش از انتظار بهره‌وري دارد.

 يك آماتور تا اندازه‌اي كه كارها پيش رود.

 

15)   يك حرفه‌اي خدمات و فرآورده‌هاي مرغوب و با كيفيت بالا ارائه مي‌دهد.

 يك آماتور خدمات و محصولات با كيفيت پايين.

 

16)   يك حرفه‌اي آينده‌اي نويد بخش دارد.

 يك آماتور آينده‌اي مبهم و نامشخص.

 

نخستين گام براي حرفه‌اي شدن شما آنست كه: باور كنيد حرفه‌اي هستيد.