وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي عنوان كرد: هرچه ادبيات ما غنيتر باشد، به كل فعاليتهاي فرهنگي ما در كشور كمك ميشود.
سيدمحمد حسيني در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه ارزيابي شما از ادبيات در سالي كه گذشت، چيست و چقدر حركت ادبيات را در سالي كه گذشت، رو به جلو ميدانيد، گفت: نقشي كه كتاب ميتواند در پيشبرد ادبيات در كشور داشته باشد، قطعا نقش قابل توجهي است كه ما داريم تلاش ميكنيم انشاءالله بحث كتاب به عنوان يك مسألهي جدي در زندگي همهي مردم، بويژه جوانان و دانشجويان، باشد و به اين مسأله توجه كنند. برنامههاي ديگري هم راجع به ادبيات هست. برنامههاي شعري كه الآن در كشور برگزار ميشود، توجه جوانان را به اين مسأله جلب ميكند. بنياد ادبيات داستاني هم بعد از مدتها الآن شكل گرفته است و انشاءالله ميتواند خود محوري باشد براي كارهاي خوبي كه در اين زمينه لازم است.
او در ادامه اظهار كرد: هرچه ادبيات ما غنيتر باشد، حالا چه در قالب شعر و داستان و چه رمان و حكايتهاي مختلفي كه نوشته ميشود، به كل فعاليتهاي فرهنگي ما در كشور كمك ميشود. الآن در همين جشنوارهي فيلم و تئاتر امسال، يكي از بحثهاي محوري و جدياي كه همه بر آن تأكيد داشتند، اين بود كه هرچه فيلمنامهها قويتر و بهتر باشد، در نهايت، فيلمي كه ارائه ميشود، بيشتر مورد توجه مردم قرار ميگيرد. نميخواهيم عوامل ديگر را ناديده بگيريم؛ آنها هم تأثير دارند. شكل، قالب، ظاهر و جاذبههاي ديگر هم ميتواند مؤثر باشد؛ اما در هر صورت، محتواي يك مسأله بسيار مهم است. از اين جهت اگر در زمينهي ادبيات، بتوانيم تأليفات مناسبي داشته باشيم، قطعا در زمينههاي ديگر هم رشد و پيشرفت خواهيم داشت.
در ادامه، وزير ارشاد در پاسخ به پرسش ديگري دربارهي مهمترين هدفگذاريهاي وزارت ارشاد در سال آينده، گفت: انشاءالله اگر فرصتي بشود، در پايان اسفند و يا اوايل سال آينده، به برنامههاي سال 91 اشاره خواهيم كرد. اما آنچه كه هست، كارهاي خوبي است كه اكنون در دست اقدام است و همهي اينها انشاءالله با قوت ادامه خواهد داشت و با اعتبارات بيشتري كه اميدواريم اختصاص پيدا كند، ميتوانيم خيلي از طرحها را اجرا كنيم. چه در تهران و چه در شهرستانها، خوشبختانه زمينهي كار بسيار فراهم است و نيروهاي مستعد در كشور فراوان هستند كه اينها بايد حمايت شوند. اكنون كارهاي سنگيني در دست اقدام است و اينها كارهاي ماندگاري در كشور خواهد بود كه به حمايت بيشتري نياز دارد.
حسيني افزود: اگر ما بتوانيم اين اقدامات را انجام دهيم، حتما ميتواند مؤثر باشد. حتما ميتوانيم در نمايشگاههاي خارج از كشور و برنامههاي هفتههاي فرهنگي حضور داشته باشيم. ممكن است در سالي كه گذشت، برخي اشكالات وجود داشته؛ اما چون حضور در عرصهي بينالمللي بايد جديتر باشد، به اين مسأله توجه بيشتري خواهد شد.
فتحالله بينياز: براي نويسندهها شناسنامه صادر نشده است
اين داستاننويس و منتقد ادبي گفت: من قبل از سال 89، روزي 15 تا 16 ساعت مطالعه داشتم، خصوصا در ادبيات ايران؛ اما اكنون به خاطر عمل چشم، روزي پنج تا شش ساعت بيشتر مطالعه نميكنم و بيشتر زمانم را صرف زبان لاتين ميكنم. در اين يك سال در ميان داستانها و رمانهاي ايراني كه خواندهام، جهش آنچناني را در ادبيات نديدهام و حتا به نظر ميرسد در برخي جهات يك نوع عقبگرد هم داشتهايم. برخي رمانها به سوي رمانهاي عام رفتهاند؛ عام نه به معناي عامهپسند؛ يعني كارها از نظر تكنيك و از نظر معنا به سوي رمانهاي عام رفتهاند.
او در ادامه افزود: برخي رمانها شما را درگير پرسشهاي معرفتشناسانه يا هستيشناسانه ميكند و اين سؤالها ذهن شما را درگير ميكند. حتا رمانهاي رئاليستي استعلايي مانند « همسايهها»ي احمد محمود و يا «شب هول» هرمز شهدادي شما را درگير پرسشهاي زندگي ميكند. حتا رمان جديد يوسا، «دختري از پرو»، شما را درگير خود ميكند؛ اما من رماني را به اين شكل در سال 90 نخواندم كه به اعتقاد من، خواننده را از نظر معرفتشناختي درگير پرسشهاي عميق كند. از نظر تكنيك هم من نوآوري ادبي نديدم، شايد هم بوده و به چشم من نخورده و يا من آن را درك نكردهام.
بينياز همچنين بيان كرد: داستان كوتاه هم در حد سالهاي گذشته است. البته تعدادي داستان كوتاه بسيار خوب خواندم؛ اما رمان آنچنان تأثيرگذاري نخواندم كه فكر كنم داريم به آمريكاي لاتين نزديك ميشويم. در مجموع، ميتوان گفت تفاوت چشمگيري با سالهاي 88 و 89 وجود نداشته است. من در ادبيات سال گذشته چيزي را نديدم كه بتوان گفت جهش آنچناني در آن بوده است.
او در جواب اين سؤال كه تا چه اندازه حركت ادبيات را حركتي رو به جلو ديده است، گفت: بعضي وقتها درجا زدنهايي هست تا امري رو به جلو خيز بردارد. من حركت رو به جلويي نديدم. شايد اكنون يك حالت درجا زدن است كه به وضع اجتماعي و روحي نويسندگان برميگردد و شايد وقت هم ندارند. نويسنده براي اينكه خوب بنويسد، بايد بيش از آنكه مينويسد، بخواند؛ اما نويسندهي ما درگير مسائل روزمره است و نميرسد آنطور كه بايد و شايد، بخواند و روي اثرش كار كند.
اين نويسنده در ارزيابي كار نويسندگان جوان نيز عنوان كرد: بدياي كه متأسفانه كار جوانترها دارد، اين است كه ميخواهند مثل هم بنويسند و اين يك نقطه ضعف و پاشنهي آشيل براي كار آنهاست. مثلا وقتي كتابي از ميان اين نويسندگان جوان مطرح ميشود يا نقد مثبتي بر آن نوشته ميشود، نويسندگان بعدي هم ميخواهند مانند او بنويسند؛ اما نويسندگان نسل جوان قبل از اينكه آثار همنسلهاي خود را بخوانند، بايد به سراغ نويسندگان قوي غرب بروند. داستانهاي غرب و آمريكاي لاتين آنقدر قوي است كه نظريهپردازان، نظريههاي ادبيشان را از درون اين رمانها بيرون ميكشند. در ادبيات، نظريهي ادبي بعد از نوشتن متن تدوين ميشود. بدبختانه من نميبينم كه نسل جوان ما آنقدرها بخواند. ما البته نقادان كتابخواني داريم كه كتابهاي جهان را خوب ميخوانند و برداشتهاي خوب و تحسينبرانگيزي از آنها دارند؛ اما در كل، آنها خيلي آثار را نميخوانند.
بينياز در ادامه با بيان اينكه شاهد هيچ اتفاق چشمگير ادبي در سال 90 نبوده است، گفت
: مهمترين چيزي كه اكنون ديده ميشود، اين است كه ادبيات معاصر ايران جزوي از جامعهي ايران نشده است. ادبيات داستاني ما و نويسندگان و شاعران در راديو و تلويزيون انكار شدهاند؛ آنها نه تنها در نبود ما حرف نميزنند؛ بلكه راجع به ما اصلا حرفي نميزنند و براي ما شناسنامه صادر نشده است. مردم ما را نميشناسند. در كتابهاي درسي هم حرفي از ادبيات معاصر زده نميشود و اين سبب ميشود مردم با ما و ادبيات معاصر آشنا نباشند؛ در حاليكه ادبيات معاصر براي كودكان اروپا و آمريكا بسيار مهم است. به كودكان ادبيات را ميآموزند و آنها را با قصه و شعر بزرگ ميكنند؛ براي همين است كه در كشوري مانند فرانسه كه 80درصد ما جمعيت دارد، تيراژهاي پانصد ـ ششصدهزارتايي را ميبينيم. در اينجا تيمهاي فوتبال درجهي چهار ـ پنج ايتاليا شناسانده ميشوند؛ اما از ادبيات حرفي زده نميشود. بازيگر فوتبال را همه خوب ميشناسند؛ اما نويسندهاي با 20 كتاب را هيچكس نميشناسد.
او همچنين اظهار كرد: ادبيات معاصر ما به دليل نداشتن هويت در بين مردم شناختهشده نيست و هيچ رابطهاي بين ادبيات معاصر و مردم وجود ندارد.
اين نويسنده و منتقد ادبي در پاسخ به اين سؤال كه جاي چه مسائلي را در ادبيات امروز خالي ميبيند، گفت: در ادبيات ما جاي مطالعه خالي است. تخيل بر سه ركن متكي است: اطلاعات، تجربهي زيسته و دانش. اينكه نويسنده بايد جاهاي مختلفي را ببيند و اطلاعات عمومي داشته باشد، دو ركن اول است؛ اما دانش از طريق مكتوبات به ما ميرسد. تا شما آثار نويسندگان بزرگ را نخوانيد، كلاسيكها، مدرنها و پستمدرنها را نخوانيد، دانش ادبي كسب نميكنيد و دانش مربوط را براي امر خلاق كسب نميكنيد. اين يك حقيقت است. شما براي نوشتن بايد از نشانهشناسي اطلاع داشته باشيد؛ چنانكه نويسندگان شاخص جهان مطالعات بسيار عظيمي داشتهاند.
بينياز همچنين در ارزيابي خود از عملكرد جايزههاي ادبي در سالي كه گذشت، بيان كرد:جايزههاي ما ـ چه دولتي و چه خصوصي ـ تعدادي كمي دارند. كشورهاي خارجي جايزههاي ادبي فراواني در كودكستان تا بزرگسالي قرار ميدهند كه در ژانرهاي مختلف برگزار ميشود؛ اما جوايز ادبي خصوصي و دولتي ما فكر نميكنم به 30 تا برسد. ما بايد حداقل 500 جايزهي ادبي داشته باشيم كه در سطح مناطق، مدارس و دانشگاهها باشد. اين جايزهها بايد در زمينهي شعر و داستان برگزار شوند تا دورهي انكار نويسنده و شاعر به سر بيايد.
محمدعلي بهمني: جوانان شعر را باور كنيم
اين شاعر پيشكسوت در ارزيابي از وضعيت شعر در سالي كه گذشت، عنوان كرد: حركت ادبيات را به طور كلي در زمان و تاريخ خودش نميتوان قضاوت كرد. دربارهي كارهايي كه در گوشه و كنار انجام ميشود، وقتي من الآن اظهارنظر ميكنم، حس شخصيام را ميگويم؛ در حاليكه اين خرد و پسند جمعي است كه برخي كارها را به آينده ميكشاند؛ بنابراين از نظر شخصي من، جوانان شعر امروز از نسل خود من كوشاتر هستند. من در جواني اين افقهايي را كه اين جوانان در شعر ديده و فضاهايي را كه براي شعر تجربه كردهاند، نديدهام. من جوانان نسل امروز را بسيار قبول دارم و آنان را بسيار كوشا ميدانم.
او در ادامه دربارهي كيفيت آثار منتشرشده در سال 90 بيان كرد: شعر هميشه از آنچه در پيرامون خودش رخ ميدهد، اثر ميگيرد و راوي زمانهي خودش است. شاعر يعني استنتاج. استنتاج، برداشت از پيرامون است و شاعر هرچه ميگويد، وضعيت جهان خودش است. در گذشته هم شاعران از امروز خود ميگفتند. حالا ممكن است جهاني كه شاعر امروز از آن ميگويد، با گذشته تفاوتهايي داشته باشد و نگاه و قضاوت ما از اين شعر به برداشت ما و علايقمان به شعر بستگي داشته باشد و اين قضاوتها سليقهيي است. من اگر حرفي ميزنم، صددرصد نيست و حرف ديگري نيز صددرصد نيست. اما به نظر من، بچههاي نسل امروز جهانيتر فكر ميكنند و گسترهي بيشتري را در شعر خود دارند.
بهمني در پاسخ به اين سؤال كه آيا اتفاق ادبي خاصي در سال 90 رخ داده است، گفت: سال 90، سال پركاري براي شاعران بوده و هيچ اتفاقي بهتر از اين نيست. همچنين در سال 90 براي اولينبار ترانه را به جشنوارهها راه دادند. ترانه كه همه فكر ميكنيم به طرف تخريب خود رفته است، در جشنوارهها، نمونه كارهايي از آن ديديم كه آنقدر برجسته بود كه آبروي ترانه را حفظ كرد و ما متوجه شديم كه ترانههاي بسيار خوبي در سال 90 منتشر شده و اين يكي از اتفاقهاي بسيار خوب براي يكي از گونههاي شعر است.
اين شاعر همچنين دربارهي ضرورت نقد در شعر، عنوان كرد: جاي نقد و بررسي به معناي ذاتي و بدون پسند شخص كه علمي هم باشد، هميشه خالي بوده و نقد و بررسي مقولهاي است كه هر اندازه هم به آن پرداخته شود، هميشه جاي كار بيشتر دارد.
بهمني در پاسخ به اين سؤال كه جاي چه مسائلي را در ادبيات خالي ميبيند، بيان كرد: باور كردن جوانان مهمترين اتفاقي است كه اگر رخ بدهد، بسيار مناسب است. ما هنوز همزبانان خودمان را قبول نداريم و هنوز با چشم حس، جوانان را بررسي ميكنيم و نه با چشم نقد و اگر آنها را ميپذيريم و يا رد ميكنيم، براساس احساس است؛ در حاليكه بايد براي آن دليل علمي داشته باشيم.
او همچنين در ارزيابي خود از عملكرد جايزههاي ادبي در سال 90 عنوان كرد: ما در شرايطي زندگي ميكنيم كه اگر همين وضعيت را هم نفي كنيم، انگار فضا را براي بسته شدن دريچهها باز كردهايم. ما بايد مديريت فرهنگي و هنري كشور را تشويق كنيم كه به فكر جريانهاي ادبي باشند؛ اين جريانها حيثيت كشور را شكل ميدهند.
منبع : سايت تبيان
براي مشاهده اشعار محمدعلي بهمني كليك كنيد