من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

اشعار مژگان عباسلو

۳۰ بازديد

مژگان عباسلو

لينك ورود به اشعار مژگان عباسلو

مژگان - عباسلو - مژگان عباسلو - مژگان عباس لو - اشعار مژگان - اشعارمژگان - اشعار عباسلو - اشعارعباسلو - اشعار عباس لو - اشعارعباس لو - اشعار مژگان عباسلو - اشعارمژگان عباسلو - اشعار مژگان عباس لو - اشعارمژگان عباس لو - وبلاگ شعر ايراني - وبلاگ شعر پارسي - شعر فارسي

لينك ورود به اشعار مژگان عباسلو


روزنامه هاي 15/12/1390

۴۰ بازديد
 

    
مشاهده روزنامه                                                                       مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                                       مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                                       مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                                       مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                                      مشاهده روزنامه


روزنامه هاي 15/12/1390

۳۲ بازديد

روزنامه

براي مشاهده روزنامه هاي ۱۵/۱۲/۱۳۹۰ كليك كنيد


گرگ باران ديده و مهتاب

۲۶ بازديد

 

فيلسوفند عده‌اي: سرمست از آموزه‌ها
زاهدند اما گروهي: روزها و روزه‌ها

حاجيان بسيار، اما اين كجا و آن كجا؟
بخت ِ بد: فيروزها و بخت ِ خوش: فيروزه‌ها

دور ِ عاشق‌ها گذشت و دوره‌ي سَيّاس‌هاست
مي‌شكانَد سنگ سرها را به جاي كوزه‌ها

من ولي از نسل شيرين، ليلي و عذرا و … نيست
بعدها مانند من حتا درون ِ موزه‌ها…

مي‌خورد آخر سرش بر سنگ و برمي‌گردد او
گرگ ِ باران‌ديده‌ با مهتاب دارد زوزه‌ها


زندگينامه مژگان عباسلو

۳۰ بازديد

"براي جستجو در اشعار مژگان عباسلو كليك كنيد"

مژگان عباسلو

زندگينامه مژگان عباسلو از زبان خودش : فارغ التحصيل رشته پزشكي هستم از دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي تهران. در حال حاضر همراه همسر و دخترم براي گذراندن دوره ي تخصصي رشته ي داخلي ، در ايالت ماساچوست آمريكا به سر مي برم. دو مجموعه شعر «مثل آوازهاي عاشق تو» و «شايد مرا دوباره به خاطر بياوري» از من تا كنون منتشر شده است. دو مجموعه شعر هم نيز در دست انتشار دارم.

  اشعار مژگان عباسلو


از سيب ها بپرس

۳۲ بازديد

 

موج است او كه از نفس افتاده
برخاسته‌ست اگر سپس افتاده

غمگين نباش، بيشه‌ي خالي! شير،
شير است اگرچه در قفس افتاده

بويي از او نبرده نسيم الّا
صدها غزال در هوس افتاده …

عشق اتفاق ِ ساكت و بي‌رحمي‌ست
هرجا دلي شكست پس افتاده

تقصير ِ او نبود دل از من برد
شهد است هركجا مگس افتاده

از سيب‌ها بپرس به جز معشوق
عاشق به پاي هيچ‌كس افتاده؟

از جا بلند مي‌شود او يك روز
مانند ِ موج ِ از نفس‌ افتاده


خرگوش مرده و لاك پشت

۲۹ بازديد

 

درد من و تمام تبرخورده‌ها يكي‌ست:
باور نمي‌كنيم كه مرديم مدتي‌ست

آنها در انتظار دوباره پرنده‌اي
من فكر بازگشت كسي كه نبود و نيست

از هركجا نرفته به من بازگشته‌اي
اي بومرنگ خسته‌ي من! يك نفس بايست!

يك عمر مي‌دويم و به جايي نمي‌رسيم
يك عمر مي‌دويم؟ دويدن براي چيست؟!

در پيله خوش‌تريم كه در چشم روزگار
كفتار و كرم و كفتر و پروانه هم يكي‌ست

بيچاره قلب من كه در اين جنگل شلوغ
خرگوش مرده زاده شد و لاك‌پشت زيست


سفر

۳۰ بازديد

 

سفر هركجا سايه گسترده‌ا‌ست
چه‌ها بر سرِ آدم آورده‌ا‌ست

كسي را كه يك عمر چشم‌انتظار…
به يك چشم‌برهم‌زدن برده‌ا‌ست

كسي را كه در ياد خواهي سپرد
كجا، كي خداحافظي كرده‌ا‌ست

توگويي كه ما را براي وداع
زمين راه و بيراه پرورده‌‌‌است

سفر هركه را ديده‌ام برده‌است
سفر هيچ‌كس را نياورده‌ا‌ست!


وطن

۳۱ بازديد

 

من كشوري نبوده‌ام، ايجاد كن مرا
در مرزِ من بيا، برو، آباد كن مرا

من مجمع‌الجزاير تنهايي و غمم
پهلو بگير پهلوي من، شاد كن مرا

من را كه ريشه‌هاي درختي شكسته‌ام
قايق بساز از تنش، آزاد كن مرا

بگذار با تو بگذرم از ساحل سكوت
دور از همه، همه، همه فرياد كن مرا

در جاي‌جاي خاكِ تنم ردِ پاي توست
گاهي تو هم به نام وطن ياد كن مرا


باز

۲۸ بازديد

 

موج مي‌داند ملال عاشق سرخورده را
زخم خنجرخورده حال زخم خنجرخورده را …

در امان كي بوده‌ايم از عشق، وقتي بوي خون
باز، وحشي مي‌كند باز ِ كبوتر خورده را

مرگ از روز ازل با عاشقان هم‌كاسه است
تا بلرزاند تنِ هر شام ِ آخر خورده را

خون دل‌ها خورده‌ام يك عمر و خواهم خورد باز
جام ديگر مي‌دهندش جام ديگر خورده را

شعر شايد يك زن زيباست، من هم سايه‌اش
عاشق خود مي‌كند هركس به من برخورده را