گرگ باران ديده و مهتاب

مشاور شركت بيمه پارسيان

گرگ باران ديده و مهتاب

۲۷ بازديد

 

فيلسوفند عده‌اي: سرمست از آموزه‌ها
زاهدند اما گروهي: روزها و روزه‌ها

حاجيان بسيار، اما اين كجا و آن كجا؟
بخت ِ بد: فيروزها و بخت ِ خوش: فيروزه‌ها

دور ِ عاشق‌ها گذشت و دوره‌ي سَيّاس‌هاست
مي‌شكانَد سنگ سرها را به جاي كوزه‌ها

من ولي از نسل شيرين، ليلي و عذرا و … نيست
بعدها مانند من حتا درون ِ موزه‌ها…

مي‌خورد آخر سرش بر سنگ و برمي‌گردد او
گرگ ِ باران‌ديده‌ با مهتاب دارد زوزه‌ها


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد