دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۴ ۳۳ بازديد
موج است او كه از نفس افتاده
برخاستهست اگر سپس افتاده
غمگين نباش، بيشهي خالي! شير،
شير است اگرچه در قفس افتاده
بويي از او نبرده نسيم الّا
صدها غزال در هوس افتاده …
عشق اتفاق ِ ساكت و بيرحميست
هرجا دلي شكست پس افتاده
تقصير ِ او نبود دل از من برد
شهد است هركجا مگس افتاده
از سيبها بپرس به جز معشوق
عاشق به پاي هيچكس افتاده؟
از جا بلند ميشود او يك روز
مانند ِ موج ِ از نفس افتاده