من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

ادبيات جهان در سالي كه گذشت

۲۹ بازديد

  ادبيات جهان در سالي كه گذشت

در فاصله 20 مارس سال 2011 تا زمان تهيه اين گزارش، ادبيات جهان مثل ديگر چيزهاي جهان حركت پويايش را داشت و سال خوبي را تجربه كرد. انتشار آثار متعدد از نويسندگان بزرگ، يكي از مشخصه‌هاي اين سال بود. جان بارت، هاروكي موراكامي، دن دليلو، جويس كرول اوتس، امبرتو اكو، ايزابل آلنده و... ازجمله نويسندگان برجسته‌اي بودند كه در اين سال آثار جديدي را منتشر كردند. همچون سال‌هاي گذشته نيز در بسياري از كشورها به بهانه اعداد، بزرگداشت‌هايي براي چهره‌هاي ادبي برجسته‌شان برگزار كردند كه آخرينش جشن 20 سالگي چارلز ديكنز بود كه در انگليس برگزار شد اما مهم‌ترين اخبار ادبي جهان براي ما ايراني‌ها شايد خبر جايزه‌‌هاي بزرگ ادبي باشد. پس برويم سراغ جايزه‌ها:

جوايز ادبي

نوبل: اكتبر يا همان مهرماه كه فرا مي‌رسد، نگاه علاقه‌مندان ادبيات به مهم‌ترين و معتبرترين جايزه ادبي دنيا يعني جايزه نوبل معطوف مي‌شود. در اين بين بازار پيش‌بيني‌ها هم داغ بود و حتي در انگليس و بعضي از كشورهاي آسياي جنوب شرقي بر سر برنده احتمالي جايزه نوبل ادبيات سال 2011 شرط‌بندي كردند. بخت اول دريافت جايزه نوبل هم، آدونيس، شاعر سوري بود. با توجه به وقوع انقلاب در كشورهاي عربي تصور مي‌شد، به اين بهانه جايزه نوبل را به او بدهند. از طرفي از سال 1996 كه ويسواوا شيمبورسكا جايزه نوبل را دريافت كرده بود، نوبل را به يك شاعر نمي‌دادند. آخرين باري كه يك نويسنده عرب جايزه نوبل را دريافت كرده بود، به سال 1988 برمي‌گشت كه نجيب محفوظ به اين افتخار دست پيدا كرد. هاروكي موراكامي، نويسنده ژاپني، پيتر ناداس، نويسنده مجارستاني، زهرا ايماليان، نويسنده الجزايري، كوآن، شاعر كره‌اي و لس موراي شاعر ژاپني و فيليپ راث، نويسنده آمريكايي ديگر شانس‌هاي برنده جايزه نوبل بودند.

اما 14 مهرماه، آكادمي سوئدي نوبل اعلام كرد توماس ترنسترومر، شاعر سوئدي به‌خاطر اينكه «با تصاوير موجز و نيمه‌شفافش كه دسترسي تازه‌اي از واقعيت را به ما مي‌دهد» جايزه نوبل ادبيات سال 2011 را دريافت كرد.

البته در پيش‌بيني‌ها ترنسترومر، پس از آدونيس، شانس دوم محسوب مي‌شد. او بيش از 15 مجموعه شعر نوشته كه بسياري از آنها به زبان‌هاي ديگر ترجمه شده است. رسانه‌هاي آمريكا در واكنش به اين اتفاق، كميته نوبل را به طرفداري از نويسندگان اروپايي و بي‌توجهي به نويسندگان آمريكايي متهم كردند. آخرين‌بار كه يك آمريكايي جايزه نوبل را دريافت كرد، مربوط مي‌شد به سال 1983 كه اين جايزه به توني موريسون تعلق گرفت.

از ترنسترومر در ايران مجموعه شعري با عنوان «مجمع‌الجزاير رويا» توسط مرتضي ثقفيان ترجمه شده و نشر ديگر آن را چاپ كرده است.

من بوكر: جايزه من بوكر كه بيشتر به جايزه بوكر مشهور است، در سال 2011 به جوليان بارتر، نويسنده 65 ساله انگليسي رسيد. او به‌خاطر كتاب «حسي از يك پايان» اين جايزه را دريافت كرد. در حالي‌كه در چند سال گذشته، رقابت سختي بين نويسندگان مطرح در جريان بود، امسال بارتر رقباي قدرتمندي را در كنار خود نداشت. جايزه ادبي بوكر هر سال به بهترين رمان انگليسي‌زبان به قلم نويسندگان بريتانيا، جمهوري ايرلند و كشورهاي مشترك‌المنافع داده مي‌شود.

گنكور: معتبرترين جايزه ادبي فرانسه، گنكور، امسال به يك دبير زيست‌شناسي به نام آلكسيس جني رسيد. او با اولين رمانش، «هنر فرانسوي جنگ» موفق به دريافت اين جايزه شد. جالب است بدانيد كه از نظر مادي، گنكور يكي از كم‌ارزش‌ترين جوايز ادبي دنياست. چراكه به برنده فقط 10 يورو پرداخت مي‌شود، اما ارزش معنوي اين جايزه به حدي است كه فروش بسيار بالايي را براي كتاب يا كتاب‌هايش به ارمغان خواهد آورد.

ادبي گوته: جايزه ادبي گوته، شاعر آلماني 28 آگوست 2011 به آدونيس رسيد تا او اولين نويسنده يا شاعر عرب باشد كه اين جايزه را دريافت كرد. جايزه 50 هزار يورويي گوته هر سه سال يك بار در زادروز گوته به شاعر و نويسنده‌اي كه اثرش روح اين شاعر برجسته آلماني را بازتاب مي‌دهد، اهدا مي‌شود. زيگموند فرويد و هرمان هسه از مشهورترين برندگان جايزه گوته بوده‌اند.

ملي كتاب آمريكا: 16 نوامبر سال 2011، مراسم پاياني اهداي جوايز كتاب ملي آمريكا برگزار شد. اين جايزه در چهار رشته شعر، داستان، غيرداستان و چهره تازه ادبيات اهدا مي‌شود. اين جايزه‌ در سال 2011 در بخش داستان به جاسمين وارد به‌خاطر كتاب «استخوان‌ها را نجات بده» و جايزه بخش غيرداستاني «انحراف جهان» به استفان گرين بالت رسيد. در بخش شعر، به نيكي فيلي با مجموعه‌ شعر «سرش را ببر و بشكاف» تعلق گرفت. تاتها لاي، نيز به‌عنوان چهره تازه ادبيات معرفي شد و جايزه ملي كتاب آمريكا را دريافت كرد.

پن فاكنر: جايزه ادبي پن فاكنر كه به بهترين داستان كوتاه تعلق مي‌گيرد، در سال 2011 به اديت پيرلمن تعلق گرفت.

پوليتزر: جايزه پوليتزر يك ويژگي منحصربه‌فرد دارد و آن اينكه در رشته‌هاي متعددي در حيطه‌هاي روزنامه‌نگاري، ادبيات و موسيقي برگزار مي‌شود.

امسال در بخش داستان، جايزه پوليتزر 2011، به جنيفر ايگان به خاطر رمان «بازديدي از جوخه دست و پا چلفتي‌ها» اهدا شد.

در بخش شعر، اين جايزه به كي ران تعلق گرفت. بروس نوريس هم به خاطر نمايشنامه «پارك كلي بورن» برنده جايزه پوليتزر در بخش نمايش شد.

سروانتس: جايزه ادبي سروانتس نيز در سال 2011 به شاعر رياضي‌دان، نيكانورپارا ساندوال از كشور شيلي اهدا شد. اين جايزه‌ كه از سال 1976 راه‌اندازي شد، هر ساله به يك نويسنده اسپانيايي‌زبان به پاس يك عمر تلاش حرفه‌اي‌اش تعلق مي‌گيرد. امسال ساندوال جايزه 125 هزار يورويي سروانتس را برد.

اتفاقات قابل‌توجه

اينكه كتابفروش‌هاي آمريكا ماه اكتبر مجبور بودند مغازه‌هاي‌شان را تا نيمه‌هاي شب باز نگه دارند تا ترجمه رمان 1Q84 هاروكي موراكامي را پيش‌فروش كنند، اتفاق ويژه‌اي است. چون رمان سه‌گانه تقريبا هزار صفحه‌اي موراكامي ديگر شباهتي به هري پاتر ندارد كه اين استقبال را بتوان با نياز جامعه مصرفي به كالاي سرگرمي توضيح داد يقينا استقبال از اثري كه به گفته يكي از دوستان در حد صد سال تنهايي گابريل گارسيا ماركز است، حيرت‌انگيز است.

جين آستين، نويسنده انگليسي نزديك به 200 سال پس از مرگش در سال 2011 دو بار خبر‌ساز شد. پنجم دسامبر دكتر پائولا بايرن، نويسنده زندگينامه آستين اعلام كرد كه تصويري از اين نويسنده پيدا كرده است. پيش از اين تنها تصوير بجا مانده تاييدشده از جين آستين، طرحي بود كه خواهرش كاساندرا در سال 1810 از او كشيده بود. خانم آستين در 41 سالگي درگذشت. درباره علت مرگ زودهنگام او تحقيقات زيادي شده و غالبا گفته شده كه او به‌خاطر ابتلا به سرطان درگذشته بود. اما نوامبر امسال ليندسي آشفورد، يك نويسنده ژانر جنايي مدعي شد كه با تحقيقي كه در نامه‌هاي آستين انجام داده به اين نتيجه رسيده كه اين احتمال وجود دارد كه او با سم آرسنيك به قتل رسيده باشد.

كورت وونه‌گات، نويسنده پست‌مدرن آمريكايي كه چهار سال پيش درگذشت، در سال 2011 دوبار سوژه خبرها شد. يكبار در ماه جولاي وقتي كه يك مدرسه در ايالت ميسوري وجود رمان مشهور او «سلاخ‌خانه شماره پنج» را كه هجويه‌اي بر جنگ جهاني دوم بود، ممنوع كرد. اين اتفاق پس از آن رخ داد كه يك پروفسور محلي با طرح شكايتي ادعا كرد كه اين كتاب، كودكان را در معرض مطالب شوك‌آور قرار مي‌دهد. در واكنش به اين اقدام، كتابخانه يادبود وونه‌گات در ماه آگوست اعلام كرد كه در واكنش به اين سانسور، نسخه‌هاي رايگان رمان «سلاخ‌خانه شماره پنج» را در اختيار دانش‌آموزان علاقه‌مند ميسوري قرار مي‌دهد. در ماه دسامبر نيز پسر كورت وونه‌گات به زندگينامه نوشته شده توسط چارلز شيلدز اعتراض كرد و گفت كه او تصويري خشن، تلخ و غيرواقعي از اين نويسنده شوخ‌طبع آمريكايي ارائه كرده است.

شايد كسي انتظار نداشت كه استيفن كينگ، نويسنده مشهور داستان‌هاي ژانر وحشت، سراغ يكي از بحث‌انگيزترين سوژه‌هاي تاريخ آمريكا در قرن بيستم برود اما او در سال 2011 رماني درباره ترور جان اف كندي، رئيس‌جمهور اسبق آمريكا نوشت. نام اين كتاب 11/22/63 بود.

درگذشتگان

ارنستو ساباتو، نويسنده آرژانتيني يكي از مطرح‌ترين نويسندگاني بود كه در سال گذشته درگذشت. او 30 آوريل 2011، دو ماه پيش از جشن تولد 100 سالگي‌اش در سانتوس لوگراس درگذشت. علت مرگ او برونشيت بود. نشريه ال‌پاريس پس از مرگ ساباتو از او به‌عنوان «آخرين نويسنده كلاسيك ادبيات آرژانتين» ياد كرد. ساباتو در طول عمرش سه رمان نوشته «گورها و قهرمانان»، «فرشته تاريكي» و «تونل».

ديگر نويسنده مشهور جهان كه در سال 90 درگذشت، واسلاو هاول، نويسنده اهل چك بود. هاول 18 دسامبر 2011 در 75 سالگي درگذشت. او به مدت 10 سال رئيس‌جمهور كشور چك بود. وي در سال‌هايي كه حكومت كمونيستي فضاي اختناق را در چكسلواكي به‌وجود آورده بود، ازجمله نويسندگان پيشرو در مقابله با حكومت بود. در روز خاكسپاري اين نويسنده و نمايشنامه‌نويس، چهره‌هاي مطرحي از سراسر جهان شركت كردند كه نشان‌دهنده ميزان محبوبيت او در جهان بود.

دانيل سادا، شاعر مكزيكي، گونزالس روخاس، شاعر شيليايي، اليسيو آلبرتو، نويسنده كوبايي و جوزف اسكورتسكي، نويسنده چك از ديگر نويسندگاني بودند كه در سال 90 چشم از جهان فرو بستند.

منبع : سايت تبيان


سالروز تولد پروين اعتصامي

۳۱ بازديد

"صد و پنجمين سالروز تولد پروين اعتصامي گرامي باد"

پروين اعتصامي

زندگينامه پروين اعتصامي بصورت صوتي

دانلود فايل صوتي زندگينامه پروين اعتصامي ( ۶.۰۲ مگابايت ) ( مدت 26:15 )

 

براي مشاهده اشعار پروين اعتصامي كليك كنيد

پروين؛ گوهر تاج درخشان ادب

خبرگزاري فارس: پروين؛ گوهر تاج درخشان ادب

به گزارش خبرگزاري فارس از قم، «روزي گذشت پادشهي از گذرگهي»، «كبوتر بچه‌اي با شوق پرواز» و... براي ما كه حالا ديگر گذرانده‌ايم سومين دهه زندگي‌مان را، يادآور روزهاي شيرين دبستان است كه با ذوق و شوق اين اشعار را مي‌خوانديم و گاهي هم به اجبار معلم آن را حفظ مي‌كرديم. اما آنچه باعث تفاوت اين اشعار با ديگر اشعار و سبب ماندگاري آن در اذهان ما شد نه فقط داستان شيرين و پند آموز آن بود كه با همان سن كودكي آن را درك مي‌كرديم بلكه نام شاعر اين اشعار بود.

زيرا شاعر اين اشعار ديگر يك مرد نبود، بلكه نام يك زن در پايان اين اشعار خودنمايي مي‌كرد؛ «پروين اعتصامي».

در آن زمان پروين اعتصامي براي ما فقط يك نام بود اما كم كم كه بزرگ‌تر شديم بيشتر او را شناختيم و بيشتر به عمق اشعار حكمت‌آموزش نيز آشنا شديم. اشعاري پر از پند و اندرز كه غنيمت شمردن وقت و فرصت‌ها، نصيحت‌هاي اخلاقي، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعيفان و ناپايداري دنيا را با زباني شيوا و گاه در قالب مناظره ميان اشياء، حيوانات و گياهان بيان مي‌كند.

اگرچه دست اجل بيش از 35 سال فرصت زندگي به پروين اعتصامي نداد اما اشعارش همچنان نگيني بر پيشاني ادب ايران مي‌درخشد و مبالغه نيست اگر او را بزرگترين شاعره ايران بناميم.

شعر پروين سرشار از اخلاق و حكمت است تا جايي كه مهديه الهي قمشه‌اي شعر وي را تداوم كلام الهي و كتاب خداوند مي‌داند و در وصفش چنين مي‌گويد:

پروين گوهر تاج درخشان ادب
در كشور دل شمع فروزان ادب

از «اُدع الي سبيل ربك» همه عمر
بنهاده طعام وحي بر خوان ادب

اگر به تقويم رسمي كشور نگاهي گذرا بيندازيم در ميان مناسبت‌هاي مختلف، 25 اسفند ماه كه همزمان با سالروز تولد پروين اعتصامي است، به عنوان روز بزرگداشت اين بانوي شعر و ادب فارسي نامگذاري شده است و 25 اسفند ماه امسال برابر است با يك‌صد و پنجمين زادروز تولد پروين اعتصامي و فرصت مناسبي است تا نگاهي كوتاه به زندگي كوتاه اختر چرخ ادب ايران بيندازيم.

پروين اعتصامي در بيست و پنجم اسفند ماه 1285 هجري شمسي در تبريز متولد شد و در كودكي به همراه خانواده به تهران آمد. پدر پروين يوسف اعتصامي معروف به اعتصام الملك از نويسندگان و دانشمندان صاحب شهرت ايران بود كه نقش مهمي در زندگي وي داشت.

رشد پروين در خانواده‌اي فرهنگي و اهل مطالعه و زير نظر پدري فرهيخته سبب شد او نيز از اين غافله عقب نماند، به گونه‌اي كه در 11 سالگي با ديوان اشعار فردوسي، نظامي، مولوي، ناصر خسرو، منوچهري، انوري و فرخي آشنا بود و از همان كودكي پدرش او را در زمينه وزن شعر و شيوه‌هاي يادگيري آن كمك مي‌كرد.

با ياري پدر، پروين در همان‌ كودكي و در سن هفت هشت سالگي شروع به شعر گفتن كرد و در كنار دست پدر از دانشمندان و شاعراني مانند استاد علي اكبر دهخدا، ملك الشعراي بهار و... كه از دوستان پدرش بودند، بهره‌هاي فراواني برد.

وي در سال ۱۳۰۳ تحصيلاتش را در مدرسه دخترانه آمريكايي در تهران به پايان رساند و سپس مدتي در همان مدرسه به تدريس زبان و ادبيات انگليسي پرداخت.

پروين پس از ازدواج ناموفق با پسر عموي خود، در سال‌هاي ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ به عنوان مدير كتابخانهٔ دانشسراي عالي مشغول به كار شد.

نخستين دفتر شعر پروين با پيش درآمد ملك الشعراي بهار در تهران انتشار يافت و خيلي زود پروين به عنوان برجسته‌ترين شاعر زن آن دوران شناخته شد.

درباره شخصيت پروين نقل شده است: «پروين، پاك طينت، پاك عقيده، پاكدامن، خوش خو و خوش رفتار، نسبت به دوستان خود مهربان، در مقام دوستي فروتن و در راه حقيقت و محبت پايدار بود. كمتر حرف مي‌زد و بيشتر فكر مي‌كرد، در معاشرت، سادگي و متانت را از دست نمي‌داد. هيچ وقت از فضايل ادبي و اخلاقي خودش سخن نمي‌گفت».

اگر كسي با اشعار پروين كمي آشنايي داشته باشد مي‌تواند به راحتي شخصيت اخلاقي او را ترسيم كند.

ملك‌الشعراي بهار نيز در مورد اشعار او مي‌گويد: پروين در قصايد خود پس از بيانات حكيمانه و عارفانه روح انسان را به سوي سعي و عمل اميد، حيات، اغتنام وقت، كسب كمال، همت، اقدام نيكبختي و فضيلت سوق مي‌دهد.

همچنين نقل است وزارت فرهنگ در سال 1315 مدال درجه سه لياقت را به پروين اعتصامي اهدا كرد، ولي او اين مدال را قبول نكرد. حتي پيشنهاد رضا خان را كه از او براي ورود به دربار و تدريس به ملكه و وليعهد وقت دعوت كرده بود، نپذيرفت.

پروين به علت بيماري پدر دست از كار در كتابخانه دانشسراي عالي كشيد اما يك سال پس از آن، مرگ پدر ضربه سنگيني به روح شاعرانه پروين وارد كرد.

پروين در سوم فروردين 1320 به علت بيماري حصبه بستري شد و سرانجام نيمه شب شانزدهم همان ماه پس از تحمل درد و رنج فراوان چشم از جهان فروبست و در آرامگاه خانوادگي‌اش در شهر قم و كنار مزار پدرش در جوار بارگاه حضرت معصومه (س) در آغوش خاك آرميد.

قطعه شعري از او با طليعه «اينكه سنگ سيهش بالين است، اختر چرخ ادب پروين است» بر روي سنگ خبرش حك شده است.

ديوان پروين شامل ۲۴۸ قطعه شعر است كه از آن ميان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروين اعتصامي بيشتر در قالب قطعات ادبي است كه مضامين اجتماعي را با ديدهٔ انتقادي به تصوير كشيده‌است.

هر چند پروين اعتصامي در عمر نسبتا كوتاه خود به قول خودش «جز تلخي از ايام نديد» اما به حق مي‌توان گفت «هرچه خواهي سخنش شيرين است»‌ به گونه‌اي كه او در همين فرصت كوتاه به شهرتي فراگير دست يافت و به شاعره نامي در آسمان ادب ايران تبديل شد و امروز كه حدود 70 سال از درگذشت اختر چرخ ادب اين سرزمين مي‌گذرد آنان كه شعر پروين را مي‌خوانند زبان به تمجيدش مي‌گشايند و ابيات زيادي از اشعارش بر زبان عام و خاص مي‌چرخد.

شعر «بلبل و مور» از جمله اشعار پندآموز و عبرت آموز پروين اعتصامي است كه در قالب مناظره سروده شده است و خاطرات دوران دبستان را براي بسياري زنده مي‌كند؛

بلبلي از جلوه گل بيقرار
گشت طربناك به فصل بهار

در چمن آمد غزلي نغز خواند
رقص كنان بال و پري برفشاند

پهلوي جانان چو بيفكند رخت
مورچه‌اي ديد به پاي درخت

خنده كنان گفت كه اي بي‌خبر
مور نديدم چو تو كوته نظر

روز نشاط است گه كار نيست
وقت غم و توشه انبار نيست

مور بدو گفت بدين سان جواب
غافلي اي عاشق بي‌صبر و تاب

روز تو يك روز به پايان رسد
نوبت سرماي زمستان رسد

همچو من اي دوست سرايي بساز
جايگه توش و نوايي بساز

تو به سخن تكيه كني من به كار
ما هنر اندوخته‌ايم و تو عار

گل دو سه روزي است تو را ميهمان
مي‌بردش فتنه باد خزان

چون كه مهي چند بدين سان گذشت
گشت خريف و گه جولان گذشت

چهر چمن زرد شد از تندباد
برگ زگل، غنچه ز گلشن فتاد

ديد كه هنگام زمستان شده
موسم هشياري مستان شده

خرمنش از برق هوا سوخته
دانه و آذوقه نيندوخته

اندهش از ديده و دل نور برد
دست طلب نزد همان مور برد

گفت كه در خانه مرا سور نيست
ريزه خور مور به جز مور نيست

رو كه در خانه خود بسته‌ايم
نيست گه كار و بسي خسته‌ايم

دانه و قوتي كه در انبان ماست
توشه سرماي زمستان ماست

منبع : سايت فارس نيوز


روزنامه هاي 25/12/1390

۳۱ بازديد
 

    
مشاهده روزنامه                                                         مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                     مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                 مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                   مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                     مشاهده روزنامه

تقويم تاريخ
تولد " پروين‌ اعتصامي"
تصويب‌ چاپ‌ لغت‌ نامه‌ دهخدا
افتتاح‌ پارك‌ شهر تهران‌
تصويب‌ لايحه‌ لغو امتياز روزنامه‌ ها و مجله‌ هايي كه‌ تيراژشان‌ از سه‌ هزار نسخه‌ كمتر است‌
تصويب‌ آيين‌ نامه‌ توزيع‌ روزنامه‌ ها و مجله‌ هاي‌ داخلي و توزيع‌ و فروش‌ روزنامه‌ ها و مجله‌ هاي‌ خارجي
افتتاح‌ كارخانه‌ ذوب‌ آهن‌ اصفهان‌
عمليات‌ حضرت‌ مهدي‌( عج‌ ) در سوسنگرد
تصويب‌ اساسنامه‌ شركت‌ سهامي روزنامه‌ رسمي جمهوري‌ اسلامي ايران‌
شهادت‌ " محمد حسن‌ كريمي "، خبرنگار جمهوري‌ اسلامي در عمليات‌ بدر
عمليات‌ والفجر ( 10 ) در منطقه‌ عمومي حلبچه‌
تولد " عبدالقادر " سردار بزرگ‌ و انقلابي الجزاير
گشايش‌ نخستين‌ كنگره‌ بين‌ المللي تربيت‌ بدني در پاريس‌
اعلام‌ آغاز سومين‌ حكومت‌ رايش‌ در آلمان‌ ( حكومت‌ ناسيونال‌ سوسياليست‌ ها )
بازگشايي بورس‌ نيويورك‌
جلوگيري‌ پليس‌ آلمان‌ از انتشار چهار روزنامه‌ در برلن‌ و ارفورت‌
افزايش‌ مدت‌ خدمت‌ نظام‌ وظيفه‌ عمومي از 12 ماه‌ به‌ 24 ماه‌ با تصويب‌ قانوني
اعطاي‌ جايزه‌ اول‌ به‌ فيلم‌ آب‌ ، باد ، خاك‌ ( امير نادري‌ ) در جشنواره‌ سينه‌ دي‌ ، فرانسه‌
دستگيري‌ مجدالاسلام‌ كرماني،حاج‌ ميرزاحسن‌ رشديه‌ و ميرزا آقااصفهاني از حاميان مشروطيت در ايران


استقبال از كتاب كامران نجف‌زاده

۳۱ بازديد

خبرگزاري فارس: استقبال از كتاب نجف‌زاده/«خبرنگار ژنرال دوگل» به چاپ سوم رسيد

به گزارش خبرنگار كتاب و ادبيات خبرگزاري فارس، كتاب «خبرنگار ژنرال دوگل» نوشته كامران نجف‌زاده در مدت كمتر از دو هفته به چاپ سوم رسيد.

اين كتاب شامل يادداشت‌ها و برداشت‌هاي شخصي نويسنده از رويدادهاي مهم ده سال اخير و در بردارنده نكاتي از پشت صحنه حوادث مهمي است كه نويسنده در آن‌ها حضور داشته است.

كتاب نجف‌زاده، در 148 صفحه سرفصل‌هاي مختلفي دارد كه از آن جمله مي‌توان به «آسو دختر كردستان»، «مصاحبه با لري كينگ»، «نرگسي‌ها»، «خاطرات عاشقانه»، «تلخه نارنج»، «نامه خبرنگار ژنرال دوگل» و «چطور زنده بمانيم» اشاره كرد.

اين كتاب را انتشارات شهر قصه منتشر كرده و قرار است عوايد حاصل از فروش كتاب تا عيد نوروز در اختيار موسسه محك قرار بگيرد.

كامران نجف زاده متولد سال 1358 است. وي كه سالها پيش از اهالي مطبوعات بود، با قلم چالش برانگيزش، تغييرات زيادي در ساختار كلاسيك خبرهاي تلويزيوني ايجاد كرد.كتاب قبلي او " تلخه نارنج " شامل مجموعه اي از داستان هاي كوتاه است.

منبع : سايت فارس نيوز


برپايي نكوداشت 10شاعر معاصر و برجسته ايران در ارديبهشت91

۳۰ بازديد

خبرگزاري فارس: برپايي نكوداشت 10شاعر معاصر و برجسته ايران در ارديبهشت91

مصطفي محدثي‌خراساني در گفت‌وگو با خبرنگار كتاب و ادبيات باشگاه خبري فارس «توانا» بيان داشت: به همت شوراي گسترش ادبيات مقاومت بسيج صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران نكوداشت 10 شاعر معاصر ايران با عنوان «راويان صبح» برپا مي‌شود.

وي با بيان اينكه اين نكوداشت ارديبهشت سال 91 برپا مي‌شود، اضافه كرد: اسامي 10 شاعر انقلاب اسلامي شامل سيدحسن حسيني، سلمان هراتي، سپيده كاشاني، محمدرضا آغاسي، مهرداد اوستا، محمود شاهرخي، نصرالله مرداني، طاهره صفارزاده، قيصر امين‌پور و احمد زارعي است.

محدثي‌خراساني ادامه داد: از اين 10 شاعر معاصر كشور، مجموعه مقالاتي براي تجليل و نشان دادن تأثير و جايگاه آنها در ادبيات معاصر منتشر خواهد شد و بنده هم نگارش مقاله «سيدحسن حسيني» را انجام خواهم داد.

وي افزود: مقاله سلمان هراتي را «ضياءالدين شفيعي»، سپيده كاشاني توسط «رضا اسماعيلي»، محمدرضا آغاسي را «علي داودي»، مهرداد اوستا را ««محمود سجادي»، محمود شاهرخي توسط «حسين اسرافيلي»، نصرت‌الله مرداني را «غلامرضا كافي»، طاهره صفارزاده را «حميدرضا شكارسري»، قيصر امين‌پور را «محمدكاظم كاظمي» و احمد زارعي را «مجيد نظافت» به نگارش در خواهند آورد.

اين شاعر در پايان گفت: شوراي گسترش ادبيات مقاومت بسيج صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران اين نكوداشت را ارديبهشت سال آينده برپا خواهد كرد اما روز دقيق برگزاري اين مراسم هنوز مشخص نيست.

منبع : سايت فارس نيوز

براي مشاهده اشعار سيد حسن حسيني كليك كنيد

براي مشاهده اشعار قيصر امين پور كليك كنيد


روزنامه هاي 23/12/1390

۳۰ بازديد

روزنامه

براي مشاهده روزنامه هاي ۲۳/۱۲/۱۳۹۰ كليك كنيد


روزنامه هاي 24/12/1390

۳۲ بازديد
 

    
مشاهده روزنامه                                                       مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                         مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                        مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                                                     مشاهده روزنامه

    
مشاهده روزنامه                   مشاهده روزنامه


روزنامه هاي 24/12/1390

۳۱ بازديد

روزنامه

براي مشاهده روزنامه هاي ۲۴/۱۲/۱۳۹۰ كليك كنيد


اضافه كاري شاعر (طنز) - دكتر كاووس حسن لي

۲۹ بازديد
  اول صبح شنبه از منزل
با اميد و انرژي كامل

ظاهرم را كمي صفا دادم
ساعت هفت راه افتادم

چشمم اول در آن سحرگه شاد
به نگهبان پاركينگ افتاد

بر خلاف هميشه با خنده
زود آمد به محضر بنده

كه: «خدا لطف‌ها به ما كرده
كه مرا خادم شما كرده

نظرش باز بر من افتاده
دختر خوشگلي به من داده

اسم او را بگو چه بگذارم
البته چارتا ديگه دارم

اسم او جور باشه با همه‌مون
با من و بچه‌ها و با ننه‌مون»

دست او تا رها شد از دستم
اسم‌ها را گرفتم و جستم

با شتاب آمدم به دفتر كار
ديدم آنجا كسي به حال نزار

خسته و مانده تكيه داده به در
جلوش پهن بود شش دفتر

تا كه چشمش به هيكلم افتاد
پا شد و گفت: «السلام استاد!

ديروقتي‌ست چشم در راهم
چشم در راه روي آن ماهم

تا زيارت كنم شما را باز
ديشب از بندر آمدم شيراز»

گفتمش: «چهره‌ات به يادم نيست»
گفت: «اين چهره مال آدم نيست!»

من كه باشم كه يادتان باشم؟
معرض التفات‌تان باشم

نوزده سال پيش در بندر
در شب شعر اول آذر

يادتان نيست شعر مي‌خوانديد؟
اشك از ديده برمي‌افشانديد؟

بنده از ساكنان آن سويم
مدتي هست شعر مي‌گويم...»

ديدم اي واي تازه گرم شده
ذوق يخ‌كرده‌اش ولرم شده!

گفتمش: «خدمتي اگر از من
برمي‌آيد بگو به من لطفاً

گفت: «اين شعرهاي ناقابل
با نگاه شما شود كامل

منتي بر سرم نهيد امروز
وقت خود را به من دهيد امروز»

گفتم: «الان كلاس دارم من
مگر الان حواس دارم من؟

بسپارش به فرصتي ديگر»
گفت اما به حالتي مضطر:

«عصر بايد كه باز برگردم
رخت و پخت سفر نياوردم»

ساعت از هشت داشت رد مي‌شد
جلو من دوباره سد مي‌شد

چاره كار جز فرار نبود
گرچه اين از من انتظار نبود

ناگهان جستم و پريدم من
مثل ديوانگان دويدم من

هن و هن كردم و خلاص شدم
اينچنين وارد كلاس شدم

گشته بود از فرار اجباري
از همه جاي من عرق جاري!

با همين وضع درس شد آغاز
درس اشعار سعدي شيراز

نيم ساعت گذشت و در وا شد
هيكلي مثل جن هويدا شد

با لباسي سياه سر تا پا
غصه از رنگ چهره‌اش پيدا

گفت: «مستخدم جديدم من
از شما دور آنچه ديدم من

مثل مُشتي براده‌ام آقا!
مادر از دست داده‌ام آقا!

مادرم مثل دسته گل بود
لهجه‌اش عين صوت بلبل بود»

تسليت گفتمش به ناچاري
كه «خدا رحمتش كند، باري

مگر از دست من چه مي‌آيد؟»
گفت: «با لطف طبع‌تان بايد

بسراييد كامل و پربار
شعر خوبي براي سنگ مزار»

گفتم: «الان كه وقت من تنگ است
وسط درس و بحث فرهنگ است!»

بغض كرد و به گريه پاسخ داد:
«روي ما را زمين نزن استاد!

گفته حجار با هزار تشر
حداكثر سه ساعت ديگر

مادرم مهربان‌ترين زن بود
شهره شهر و كوي و برزن بود

مثل يك باغ ميوه بود، استاد
هر كه مي‌خواست هرچه، او مي‌داد»

گفتمش: «لا اله الا الله...»
چشم! بعد از كلاس. بر سر راه...»

ظهر وقت ناهار ديدم باز
مردي آمد به سوي من با ناز

هي سر و گردن مرا بوسيد
همه‌جاي تن مرا بوسيد

گفت: «من آرش سمنسارم
همكلاس قديم سركارم

تا به امشب درست يك هفته‌ست
كه زنم قهر كرده و رفته‌ست

شب كه شد تا به صبح مي‌لولم
تك و تنها به خويش مشغولم

تو كه استاد فارسي هستي
و براي خودت كسي هستي

با دو سه شعر دلپسند زنان
همسرم را به خانه برگردان»

ساعت پنج موقع رفتن
يك‌نفر زنگ زد به گوشي من

كه: «من از دفتر مديريتم
منشي بخش حفظ حيثيتم

روز جمعه مدير دانشگاه
باز در رأس هياتي همراه

سفري پراهميت دارند
تا از اين راه بهره بردارند

مثل ديگر مديرهاي وطن
به دو سه سرزمين بكر و خفن:

ساحل عاج و گامبيا و غنا
بوركينافاسو و گواتمالا

امر فرموده‌اند: تا فردا
متن‌هايي مناسب هرجا

بنويسيد و مرحمت بكنيد
در ثوابش مشاركت بكنيد

البته متن‌ها طراز شود
رسم بين‌الملل لحاظ شود

متن‌هايي وزين و عرفاني
پاك و آماده سخنراني»

وقتي از در مي‌آمدم بيرون
ديدم از آن طرف، كنار ستون

پيرمردي كه عين گوركن است
مثل آنكه در انتظار من است

دفتري كهنه بود در دستش
باز مي‌كرد و زود مي‌بستش

تا مرا ديد پيش من آمد
سرفه‌اي كرد و در سخن آمد

كه: «تو از بهترين اديباني
افتخار تمام ايراني

خوش‌كلام و رشيد و رعنايي
«چه سري چه دمي عجب پايي!»

مشكلم را اگر كني درمان
نبود بهتر از تو در ايران»

گفتمش: «خب، بگو چه بايد كرد؟»
سر به نزديك گوش من آورد

گفت: «در خانه توي انبارم
عكس يك نسخه خطي دارم

اين كپي را كه كرده‌ام پنهان
هست يك صفحه از اواسط آن

نثر اين نسخه ساده و عالي‌ست
من نمي‌دانم اين نوشته كيست

شايد اين نسخه كاين‌چنين باشد
مال صد سال پيش از اين باشد

گر بيايي شبي به خانه من
قيمت نسخه را كني روشن

مي‌فروشم به آن عتيقه‌خران
به تو هم مي‌رسد كمي از آن»

وعده‌اي بي‌ثمر به او دادم
سوي منزل به راه افتادم

زن همسايه با هزار ادا
وسط كوچه بست راهم را

گفت: «اي افتخار اين كوچه
باعث اعتبار اين كوچه

شوهر نازنينم از حالا
چشم دارد به مجلس شورا

قصد دارد كه نامزد بشود
از موانع سريع رد بشود

من گواهم كه هست مرد عمل!
نيست چون ديگران شل و تنبل

همسر من اگر رود مجلس
مثل آنها نمي‌كند فس‌فس

سر يك سال مي‌شود ايران
بهترين كشور تمام جهان

تو كه «اشعار» مي‌كني تدريس
متن خوبي براي ما بنويس

كه دل سنگ را تكان بدهد
شور و حالي به اين و آن بدهد

دل مردم از آن كباب شود
همسرم فوراً انتخاب شود»

ساعت هفت خسته و بي‌حال
بازگشتم به خانه نزد عيال

تا نگاهي به وضع حالم كرد
چاي و ميوه براي من آورد

گفت: «بايد كه زودتر بروي
ميوه و مرغ و شير و نان بخري»

گفتمش: «اي نماد همدردي
كاش امشب معاف مي‌كردي»

اخم كرد و به طعنه گفت به من
«چشم، اي شوهر مدافع زن!

فكر ما را نكن كه ما سيريم
مثل همّيشه روزه مي‌گيريم!

تازه امروز هم پسرعمه‌ت
زنگ زد باز و گفت با شدت:

به پسردايي‌ام بگو لطفاً
از براي پزشك ماهر من

آن پزشكي كه مرهم درد است
باد فتق مرا عمل كرده‌ست

يك قصيده به طول هفده خط
بسپارد به پست بي‌زحمت...»

مانده بودم من و سفارش‌ها
غرق بودم ميان خواهش‌ها:

متن دعوت براي جشن و عزا
ازدواج و وفات و سور و كذا

معني يك قصيده از «جرجيس»
وجه تسميه «قمرقرقيس»

علت جر و بحث كهنه و نو
ريشه واژه «زلم زيمبو»

جنس عرفان حضرت «جمجام»
رنگ شلوار همسر خيام

علت قهر دختر سعدي
شيوه ختنه كردن بعدي...

گيج بودم از اين همه خدمت
اخم همسر مزيد بر علت

گفتم: «اي همسر وفادارم
رونق روشن شب تارم!

شب و روزم اگر پر از كار است
كيسه‌ام از ثواب سرشار است

تو شريك ثواب‌هاي مني
بهتر از تو جهان نديده زني!»

گفت: «آهسته! بچه‌ام خواب است
فكر نان كن كه خربزه آب است»

منبع : سايت تبيان


مستند «جام جان» آخرين قسمت از سه گانه ناصر صفاريان درباره فروغ فرخزاد به بازار آمد

۳۳ بازديد

فيلم مستند «جام جان» به مدت ۴۶دقيقه شامل تصويرهايي ديده نشده و صحنه‌هايي از شعر خواني فروغ فرخ زاد براي نخستين بار و... است. پيش از اين دو فيلم «سرد سبز» و «اوج موج» از سه گانه ناصر صفاريان درباره فروغ فرخزاد به بازار آمده بود.

ناصر صفاريان كارگردان مستند «جام جان» درباره انتشار اين فيلم گفت: اين فيلم سال‌ها امكان نمايش نداشته تا اينكه پس از مدت‌ها به اين نتيجه رسيدم كه صحنه‌هايي از فيلم را كوتاه كنم تا فيلم بتواند نمايش داده شود.

«جام جان» دوازدهمين فيلم مستند صفاريان به عنوان كارگردان يا تهيه كننده است كه در قالب دي وي دي در كتاب فروشي‌ها و مراكز فرهنگي عرضه مي‌شود.

چندي پيش نيز نخستين سري مجموعه «هواي تازه» شامل فيلم‌هاي مستند «گفت‌و‌گو در مه» محمدرضا مقدسيان، «زينت يك روز به خصوص» ابراهيم مختاري، «رودخانه هنوز ماهي دارد» مجتبي مي‌رتهماسب، «شبيه‌خواني» بهمن كيارستمي، «عكس ناتمام: بهمن جلالي» به كارگرداني عميد راشدي و تورج رباني به كوشش و سرمايه گذاري او وارد بازار شد.

منبع : سايت سينما نگار