من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

مشغله

۷۹ بازديد

 

 

روزي هيزم‌شكني در يك شركت چوب‌بري دنبال كار مي‌گشت و نهايتا" توانست براي خودش كاري پيدا كند. حقوق و مزايا و شرايط كار بسيار خوب بود، به همين خاطر هيزم‌شكن تصميم گرفت نهايت سعي خودش را براي خدمت به شركت به كار گيرد. رئيسش به او يك تبر داد و او را به سمت محلي كه بايد در آن مشغول مي‌شد راهنمايي كرد.

روز اول هيزم شكن 18 درخت را قطع كرد. رئيس او را تشويق كرد و گفت همين طور به كارش ادامه دهد. تشويق رئيس انگيزه بيشتري در هيزم شكن ايجاد كرد و تصميم گرفت روز بعد بيشتر تلاش كند اما تنها توانست 15 درخت را قطع كند. روز سوم از آن هم بيشتر تلاش كرد ولي فقط 10 درخت را قطع كرد.

 هر روز كه مي‌گذشت تعــداد درخت‌هايي كه قطع مي‌كرد كمتر و كمتر مي‌شد. پيش خودش فكر كرد احتمالا" بنيه‌اش كم شده است.

پيش رئيس رفت و پس از معذرت خواهي گفت كه خودش هم از اين جريان سر در نمي‌آورد.

رئيس پرسيد:" آخرين باري كه تبرت را تيز كردي كي بود؟"

 هيزم شكن گفت:" تيز كردن؟ من فرصتـي براي تيز كردن تبرم نداشتم تمام وقتم را صرف قطع كردن درختان مي‌كردم!"

 

شما چطور؟ آخرين باري كه تبرتان را تيز كرده‌ايد كي بود؟


مهندس و مدير

۷۵ بازديد

 

مردي كه سوار بر بالن در حال حركت بود ناگهان به ياد آورد قرار مهمّي دارد؛ ارتفاعش را كم كرد و از مردي كه روي زمين بود پرسيد:

"ببخشيد آقا؛ من قرار مهمّي دارم، ممكنه به من بگوييد كجا هستم تا ببينم   به موقع به قرارم مي‌رسم يا نه؟"

مرد روي زمين: بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متري در طول جغرافيايي "۱٨'۲۴ ۸۷ و عرض جغرافيايي "۴۱'۲۱ ۳۷ هستيد.

مرد بالن سوار : شما بايد مهندس باشيد.

مرد روي زمين : بله، از كجا فهميديد؟؟"

مرد بالن سوار : چون اطلاعاتي كه شما به من داديد اگر چه كاملا ً دقيق بود به درد من نمي‌خورد و من هنوز نمي‌دانم كجا هستم و به موقع به قرارم مي‌رسم يا نه؟"

مرد روي زمين: شما بايد مدير باشيد.

مرد بالن سوار: بله، از كجا فهميديد؟؟؟"

مرد روي زمين: چون شما نمي‌دانيد كجا هستيد و به كجا مي‌خواهيد برويد. قولي داده‌ايد و نمي‌دانيد چگونه به آن عمل كنيد و انتظار داريد مسئوليت آن را ديگران بپذيرند.


نصيحت

۷۷ بازديد

اگه روزي دشمن پيدا كردي ، بدون در رسيدن به هدفت موفق بودي ، اگه روزي تهديدت كردن ، بدون در برابرت ناتوانن ، اگه روزي خيانت ديدي ، بدون قيمتت بالاست ، اگه روزي تركت كردن، بدون با تو بودن لياقت مي خواد .


45 جمله مديريتي

۷۵ بازديد
  • اجرا بزرگ‌ترين مسالهء مطرح نشده در مديريت امروز است و نبود آن بزرگ‌ترين مانع موفقيت و بيش‌تر ناكامي‌هايي است كه به اشتباه به گردن علل ديگر گذاشته مي‌شود.
  • شركت‌هايي كه براي كارهاي درست وقف شده‌اند و براي مسووليت‌هاي اجتماعي خود تعهدنامه‌اي دارند كه براساس آن كار كنند سودآورتر از آن‌ها‌يي هستند كه اين كارها را نمي‌كنند.
  • به جاي پرداختن به برنامهء استراتژيك, به تفكر و ايده‌هاي استراتژيك روي آوريد.
  • در بازاريابي نوين (بازارداني) به جاي داشتن سبد محصولات بايد به داشتن سبد مشتريان توجه داشت.
  • رمز برد و پيروزي روشن است: «بكوشيم تا در يك زمينه دوبار بازنده نشويم
  • انسان در بازي گاهي مي‌برد و گاهي چيز ياد مي‌گيرد.
  • هنر بازاريابي امروز< ,فروش يخچاي به اسكيمو نيست,> بلكه اسكيمو را به عنوان يك مشتري خشنود همواره در كنار داشتن است.
  • مشتريان زبان گويايي دارند, اگر بي‌واسطه با آن‌ها در ارتباط بوده و گوشي شنوا داشته باشيم مي‌توان از ايشان چيزهاي زيادي ياد گرفت.
  • مسير ناهموار تحوي بايد به‌كوشش خود مدير پيموده شود, زيرا تحوي چيزي نيست كه مدير فرمان دهد و ديگران اجرا كنند.
  • به جاي شغل, در پي مشتري باشيد, اگر انسان بتواند محصولي عرضه كند كه خواهان داشته باشد, از بيكاري نجات‌يافته است.
  • دنيا را دوگونه مي‌توان تغيير داد:
  • كعبه

    ۸۰ بازديد

    به كعبه گفتم تو از خاكي، منم خاك،

    چرا بايد به دور تو بگردم ؟؟؟

    ندا آمد تو با پا آمدي بايد بگردي،

    برو با دل بيا، تا من بگردم!!


    دو همسفر

    ۸۱ بازديد

    دو همسفر

     

    كشتي در طوفان شكست و غرق شد. فقط دو مرد توانستند به سوي جزيره كوچك بي آب و علفي شنا كنند و نجات يابند. دو نجات يافته ديدند هيچ نمي‌توانند بكنند، با خود گفتند بهتر است از خدا كمك بخواهيم. بنابراين دست به دعا شدند و براي اين كه ببينند دعاي كدا م بهتر مستجاب مي‌شود به گوشه‌اي‌ از جزيره رفتند. نخست، از خدا غذا خواستند. فردا مرد اول، درختي يافت و ميوه‌اي بر آن، آن را خورد. اما مرد دوم چيزي براي خوردن نداشت. هفته بعد، مرد اول از خدا همسر و همدم خواست، فردا كشتي ديگري غرق شد، زني نجات يافت وبه مرد رسيد. در سمت ديگر، مرد دوم هيچ‌كس را نداشت. مرد اول از خدا خانه، لباس و غذاي بيشتري خواست، فردا، به صورتي معجزه آسا، تمام چيزهايي كه خواسته بود به او رسيد. مرد دوم هنوز هيچ نداشت. دست آخر، مرد اول از خدا كشتي خواست تا او همسرش را با خود ببرد. فردا كشتي‌اي آمد و در سمت او لنگر انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از جزيره برود و مرد دوم را همانجا رها كند .پيش خود گفت، مرد ديگر حتما شايستگي نعمت‌هاي الهي را ندارد، چرا كه درخواست‌هاي او پاسخ داده نشد، پس همينجا بماند بهتر است. زمان حركت كشتي، ندايي از آسمان رسيد: چرا همسفر خود را در جزيره رها مي‌كني؟ پاسخ داد: اين نعمت‌هايي كه به دست آورده‌ام همه مال خودم است، همه را خود درخواست كرده‌ام. درخواست‌هاي او كه پذيرفته نشد، پس لياقت اين چيزها را ندارد. صدا آمد و مرد را سرزنش كرد:

    اشتباه مي‌كني. زماني كه تنها خواسته او را اجابت كردم، اين نعمت‌ها به تو رسيد. مرد با حيرت پرسيد: از تو چه خواست كه بايد مديون او باشم؟ پاسخ داد: از من خواست كه تمام خواسته‌هاي تو را اجابت كنم!

     

    بايد بدانيم كه نعمت‌هايمان حاصل درخواست‌هاي خود ما نيست، نتيجه دعاي ديگران براي ماست.


    پائيز

    ۷۹ بازديد
     

    از پاييز خيلي بدش مي آمد. اولش فكر كردم شايد به خاطر باز شدن مدرسه هاست. اما او شاگرد ممتاز بود و دليلي نداشت از درس و مدرسه بدش بيايد… كاش دليلش را از او نپرسيده بودم. با اكراه جواب داد؛ گفت: پاييز منظره‌اش قشنگ است اما جارو كردن برگ‌هاي خشك درخت‌ها، مصيبت است …

     بيچاره بابا....................

     

     


    خودشناسى در ده مرحله

    ۷۸ بازديد

     

     

    به اين تست شك نكنيد. اين آخرين و استانداردترين تست شخصيت شناسى است كه اين روزها در اروپا بين روانشناسان در جريان است. پاسخهايش هم اصلاً كار دشوارى نيست. كافى است كمى به خودتان رجوع كنيد. يك كاغذ و قلم هم كنار دستتان باشد كه بتوانيد امتيازهايى كه گرفته ايد را جمع بزنيد. حاضريد؟ پس شروع كنيد:

     

    ۱) چه موقع از روز بهترين و آرام ترين احساس را داريد؟

    الف _ صبح، ب- عصر و غروب، ج _ شب

     

    ۲) معمولاً چگونه راه مى رويد؟

    الف _ نسبتاً سريع، با قدم هاى بلند، ب- نسبتاً سريع، با قدمهاى كوتاه ولى تند و پشت سر هم، ج _ آهسته تر، با سرى صاف روبرو، د _ آهسته و سربه زير، ه- - خيلى آهسته

     

    3) وقتى با ديگران صحبت مى كنيد؛

    الف _ مى ايستيد و دست به سينه حرف مى زنيد، ب- دستها را در هم قلاب مى كنيد، ج _ يك يا هر دو دست را در پهلو مى گذاريد، د _ دست به شخصى كه با او صحبت مى كنيد، مى زنيد، و ه-_ با گوش خود بازى مى كنيد، به چانه تان دست مى زنيد يا موهايتان را صاف مى كنيد

     

    ۴) وقتى آرام هستيد، چگونه مى نشينيد؟

    الف _ زانوها خم و پاها تقريباً كنار هم، ب- چهارزانو، ج _ پاى صاف و دراز به بيرون، د _ يك پا زير ديگرى خم

     

    ۵) وقتى چيزى واقعاً براى شما جالب است، چگونه واكنش نشان مى دهيد؟

    الف _ خنده اى بلند كه نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده، ب _ خنده، اما نه بلند، ج _ با پوزخند كوچك، د _ لبخند بزرگ، ه- - لبخند كوچك

     

    ۶) وقتى وارد يك ميهمانى يا جمع مى شويد؛

    الف _ با صداى بلند سلام و حركتى كه همه متوجه شما شوند، وارد مى شويد

    ب _ با صداى آرامتر سلام مى كنيد و سريع به دنبال شخصى كه مى شناسيد، مى گرديد

    ج _ در حد امكان آرام وارد مى شويد، سعى مى كنيد به نظر سايرين نياييد

     

    ۷) سخت مشغول كارى هستيد، بر آن تمركز داريد، اما ناگهان دليلى يا شخصى آن را قطع مى كند؛

    الف _ از وقفه ايجاد شده راضى هستيد و از آن استقبال مى كنيد

    ب _ بسختى ناراحت مى شويد

    ج _ حالتى بينابين اين ۲ حالت ايجاد مى شود

     

    ۸)‌ كداميك از مجموعه رنگ هاى زير را بيشتر دوست داريد؟

    الف-  قرمز يا نارنجى

    ب-  سياه

    ج-  زرد يا آبى كمرنگ

    د-  سبز

    ه-  آبى تيره يا ارغوانى

    و-  سفيد

    ز-  قهوه اى، خاكسترى، بنفش

     

    9) وقتى در رختخواب هستيد (در شب) در آخرين لحظات پيش از خواب، در چه حالتى دراز مى كشيد؟

    الف-  به پشت

    ب-  روى شكم (دمر)

    ج-  به پهلو و كمى خم و دايره اى

    د- سر بر روى يك دست

    ه-  سر زير پتو يا ملافه...

     

    ۱۰) آيا شما غالباً خواب مى بينيد كه:

    الف-  از جايى مى افتيد.

    ب-  مشغول جنگ و دعوا هستيد.

    ج-  به دنبال كسى يا چيزى هستيد.

    د-  پرواز مى كنيد يا در آب غوطه وريد.

    ه-  اصلاً خواب نمى بينيد.

    و-  معمولاً خواب هاى خوش مى بينيد.

     

     

    سؤال اول: الف(۲ امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۶ امتياز)

     سؤال دوم: الف (۶امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۷ امتياز)، د (۲ امتياز)، ه (۱ امتياز)

     سؤال سوم: الف (۴ امتياز)، ب (۲ امتياز)، ج (۵ امتياز)، د (۷ امتياز)، ه (۶ امتياز)

     سؤال چهارم: الف (۴ امتياز)، ب (۶ امتياز)، ج (۲ امتياز)، د (۱ امتياز)

     سؤال پنجم: الف (۶ امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۳ امتياز)، د (۵ امتياز)، ه (۲ ا متياز)

     سؤال ششم: الف (۶ امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۲ امتياز)

     سؤال هفتم: الف (۶ امتياز)، ب (۲ امتياز)، ج (۴ امتياز)

     سؤال هشتم: الف (۶ امتياز)، ب (۷ امتياز)، ج (۵امتياز)، د (۴ امتياز)، ه (۳ امتياز) و (۲ امتياز)، ز (۱ امتياز)

     سؤال نهم: الف (۷ امتياز)، ب (۶ امتياز)، ج (۴ امتياز)، د (۲ امتياز)، ه (۱ امتياز)

     سؤال دهم: الف (۴ امتياز)، ب (۲ امتياز)، ج (۳ امتياز)، د (۵ امتياز)، ه (۶ امتياز)، ز (۱ امتياز)

     

    خب، امتيازهايتان را جمع زديد. عدد به دست آمده را با جدول مقابل مقايسه كنيد و شخصيت خودتان را بشناسيد.

     

    نتيجه تست :

     

    *اگر امتياز شما بالاى ۶۰ است: ديگران در ارتباط و رفتار با شما شديداً مراقب و هوشيار هستند آنها شما را مغرور، خودمحور و بى نهايت سلطه جو مى دانند، گرچه شما را تحسين مى كنند و به ظاهر مى گويند?كاش من جاى تو بودم!!? اما معمولاً به شما اعتماد ندارند و نسبت به ايجاد رابطه اى عميق و دوستانه بى ميل و فرارى هستند.

     

     * اگر از ۵۱ تا ۶۰ امتياز داريد: بدانيد دوستان شما را تحريك پذير مى دانند، بدون فكر عمل مى كنيدو سريع از موضوعات ناخوشايند برآشفته مى شويد ، علاقه مند به رهبرى جمع و تصميم گيريهاى سريع داريد (هرچند اغلب درست از كار درنمى آيند!) ديگران شما را جسور و اهل مخاطره مى دانند. كسى كه همه چيز را تجربه و امتحان مى كند، از ماجراجويى لذت مى برد و در مجموع به دليل ايجاد شرايط و بستر هيجانات توسط شما، از همراهى تان لذت مى برند.

     

     * اگر از ۴۱ تا ۵۰ امتياز به دست آورديد: به خود اميدوار باشيد ، ديگران شما را بانشاط، سرزنده، سرگرم كننده و جالب و جذاب مى بينند. شما دائماً مركز توجه جمع هستيد و از تعادل رفتارى خوبى بهره مند هستيد. فردى مهربان، ملاحظه كار و فهميده به نظر مى رسيد. قادر هستيد به موقع باعث شادى و خوشى دوستانتان شويد و اسباب هلهله و خنده آنها را فراهم كنيد و در همان شرايط و در صورت لزوم بهترين كمك بر اعضاى گروه هستيد.

     

     * اگر ۳۱ تا ۴۰ امتياز نصيب شما شد: بدانيد در نظر سايرين معقول، هوشيار، دقيق ، ملاحظه كار و اهل عمل هستيد. همه مى دانند شما باهوش و با استعداد هستيد اما مهمتر از همه فروتن و متواضع هستيد. به سرعت و سادگى با ديگران باب دوستى را باز نمى كنيد. اما اگر با كسى دوست شويد صادق، باوفا و وظيفه شناس هستيد. اما انتظار بازگشت اين صداقت و صميميت از طرف دوستانتان را داريد گرچه سخت دوست مى شويد اما سخت تر دوستى ها را رها مى كنيد.

     

     * از ۲۱ تا ۳۰ امتياز : در نظر سايرين فردى زحمت كش هستيد اما متأسفانه گاهى اوقات ايرادگير هستيد. شما بسيار بسيار محتاط و بى نهايت ملاحظه كار به نظر مى رسيد. زحمتكشى كه در كمال آرامش و با صرف زمان زياد در جمع بار ديگران را بردوش مى كشد و بدون فكر و براساس تحريك لحظه اى و آنى هرگز نظر نمى دهد. ديگران مى دانند شما هميشه تمام جوانب كارها را مى سنجيد و سپس تصميم مى گيريد.

      

    * و اگر كمتر از ۲۱ امتياز داشتيد: ديگران شما را خجالتى، عصبى و آدمى شكاك و دودل مى دانند شخصى كه هميشه سايرين به عوض او فكر مى كنند، برايش تصميم مى گيرند و از او مراقبت مى كنند. كسى كه اصلاً تمايل به درگيرشدن در كارهاى گروهى و ارتباط با افراد ديگر را ندارد!

     

     

     


    آزمايش

    ۸۰ بازديد

     

     

    گروهي از دانشمندان 5 ميمون را در يك قفس قرار دادند و نردباني كه بالاي آن موزي را قرارداده بودند، در اين قفس گذاشتند.

    هر مرتبه كه يك ميمون از نردبان بالا مي رفت، دانشمندان بقيه ميمون‌ها را با آب سرد خيس مي كردند.

    پس از مدتي هرگاه كه ميموني از نردبان بالا مي رفت، بقيه ميمون‌ها وي را كتك مي زدند.

    پس از آن ديگر هيچ ميموني عليرغم ميل دروني جرات بالا رفتن از نردبان را پيدا نمي كرد.

     

    سپس دانشمندان تصميم گرفتند كه يكي از ميمون‌ها را عوض كنند. اولين كاري كه اين ميمون انجام داد آن بود كه از نردبان بالا رفت. بلافاصله بقيه ميمون‌ها او را كتك زدند. پس از چند مرتبه تكرار اين ماجرا، عضو جديد ياد گرفت كه نبايد از نردبان بالا برود، هر چند كه دليل آن را نمي دانست.

     

    دومين ميمون نيز تعويض شد و همين ماجرا اتفاق افتاد. ميمون تعويض شده اول هم، در كتك زدن ميمون دوم شركت كرد. ميمون سوم تعويض شد و ماجراي كتك زدن مجددا تكرار شد. ميمون چهارم تعويض شد و ماجراي كتك زدن مجددا تكرار شد و ميمون پنجم تعويض شد.

     

    در نهايت پنج ميمون در قفس بودند كه هيچكدام هرگز با آب سرد خيس نشده بودند و هر بار كه يك ميمون براي بالا رفتن از نردبان تلاش مي‌كرد او را كتك مي‌زدند.

     

    اگر امكانپذير بود كه از ميمون‌ها سوال شود كه چرا ميموني كه از نردبان بالا مي رود را كتك مي زنند، قطعا جواب اين مي بود كه «نمي‌دانم، اين روشي است كه هميشه انجام مي‌شود!»

     

    چرا ما عملكرد خود را هميشه يكسان انجام مي دهيم اگر راه هاي مختلف ديگري نيز وجود دارند؟


    شب‌هاي قدر

    ۸۴ بازديد
     

    خداوندا! مى‏خواهم به تو نزديك شوم، فرمود: قرب من از آن كسى است كه شب قدر بيدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن كسى است كه در شب قدر به مسكينان رحمت كند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر صدقه‏اى بدهد. گفت‏خداوندا! از درختان بهشت و از ميوه ‏هايش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن كسى است كه در شب قدر تسبيحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهايى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر استغفار كند: گفت‏ خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن كسى است كه در شب قدر دو ركعت نماز بگذارد.