آزمايش

مشاور شركت بيمه پارسيان

آزمايش

۸۱ بازديد

 

 

گروهي از دانشمندان 5 ميمون را در يك قفس قرار دادند و نردباني كه بالاي آن موزي را قرارداده بودند، در اين قفس گذاشتند.

هر مرتبه كه يك ميمون از نردبان بالا مي رفت، دانشمندان بقيه ميمون‌ها را با آب سرد خيس مي كردند.

پس از مدتي هرگاه كه ميموني از نردبان بالا مي رفت، بقيه ميمون‌ها وي را كتك مي زدند.

پس از آن ديگر هيچ ميموني عليرغم ميل دروني جرات بالا رفتن از نردبان را پيدا نمي كرد.

 

سپس دانشمندان تصميم گرفتند كه يكي از ميمون‌ها را عوض كنند. اولين كاري كه اين ميمون انجام داد آن بود كه از نردبان بالا رفت. بلافاصله بقيه ميمون‌ها او را كتك زدند. پس از چند مرتبه تكرار اين ماجرا، عضو جديد ياد گرفت كه نبايد از نردبان بالا برود، هر چند كه دليل آن را نمي دانست.

 

دومين ميمون نيز تعويض شد و همين ماجرا اتفاق افتاد. ميمون تعويض شده اول هم، در كتك زدن ميمون دوم شركت كرد. ميمون سوم تعويض شد و ماجراي كتك زدن مجددا تكرار شد. ميمون چهارم تعويض شد و ماجراي كتك زدن مجددا تكرار شد و ميمون پنجم تعويض شد.

 

در نهايت پنج ميمون در قفس بودند كه هيچكدام هرگز با آب سرد خيس نشده بودند و هر بار كه يك ميمون براي بالا رفتن از نردبان تلاش مي‌كرد او را كتك مي‌زدند.

 

اگر امكانپذير بود كه از ميمون‌ها سوال شود كه چرا ميموني كه از نردبان بالا مي رود را كتك مي زنند، قطعا جواب اين مي بود كه «نمي‌دانم، اين روشي است كه هميشه انجام مي‌شود!»

 

چرا ما عملكرد خود را هميشه يكسان انجام مي دهيم اگر راه هاي مختلف ديگري نيز وجود دارند؟


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد