من تلاش ميكنم پس هستم

سوال : با سلام
در بيت زير مقصود از پيام آشنا و آشنا چيست؟

همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي
به پيام آشنايي بنوازد آشنا را پاسخ : سلام
آشنا يا دوست همان معشوق جاوداني يا حضرت حق است. و پيام آشنا نشانه يا الهامي است كه از سوي او مي رسد. جالب است بدانيد كه عرفا دعا و توجه صبحگاهي را در كسب مقامات و عنايات بسيار مهم مي دانستند و براي همين است كه شاعر چشم اميد به نسيم صبحگاهي دارد. موفق باشيد.

سوال : به نام خدا
سلام، لطفاً:
در كدام گزينه "تشخيص" نيست؟
1) اختر شب از كنار كوهساران سر خم مي كند تا صداي تو را بشنود.
2) صداي تو، صداي دره اي است كه در سايه خفته است.
3) گلها چون دهانه بخور داني به سوي زمين خم شده اند.
4) چشمه سار آواز مي خواند تا صداي تو را خاموش سازد
پيش دانشگاهي

پاسخ : با سلام
دوست عزيز گزينه سوم صنعت تشخيص يا آدم نمايي ندارد.

سوال : با عرض سلام و خسته نباشيد
تفاوت اصلي حماسه طبيعي و مصنوع چيست؟ پاسخ : با سلام و پوزش از طولاني شدن انتظارتان
فرق اساسي اين دو نوع حماسه از نامشان پيداست. در حماسه طبيعي فقط نقل داستاني كه از پيش وجود داشته اهميت دارد. در حاليكه در حماسه مصنوع شاعر داستان تازه اي را از خود خلق مي كند.

سوال : 1-ضرب المثل هاي زير را تكميل كنيد؟
-................... تا نگيردطفل كي نوشد لبن
-تكيه برجاي بزرگان نتوان زدبه گزاف ...........
-................... چو فرداشودفكرفرداكنيم
2-درباره فال زدن بر ديوان حافظ توضيح دهيدو
دليل ان را بگوييد.
3-يك نمونه از انواع شعر تضليع رابگوييد.
4-تفاوت لهجه وزبان درچيست؟
5-چهارارايه ادبي شعرزيرچيست؟
اي كرج سويت سه تن ازشهرياراورده ام
با علمداري وديبا شهريار آورده ام
خلق ميگويندبايك گل نمي ايدبهار
زان سبب سويت سه گل با يك بهارآورده ام
6-اين شعرازكيست؟
روزگارست انكه گه عزت دهدگه خواردارد
چرخ بازيگرازاين بازيچه ها بسياردارد
منظور از بيت بالا چيست؟

پاسخ : سلام
از تاخير زياد عذر مي خواهم ولي شما هم انگار تمام سئوالهاي عالم را يكجا پرسيده ايد!
اما جواب:
1- تا نگريد ابر كي خندد چمن تا نگريد طفل كي جوشد لبن
2-تكيه بر جاي بزرگان نتوان زد به گزاف مگر اسباب بزرگي همه آماده كني
3- چنين بيتي پيدا نكردم

2- دقيقا منظورتان را نمي فهمم. درباره چه چيري مي خواهيد بدانيد؟
3- سواد من به همچنين چيزي قد نداد. شرمنده!
4- زبان دستگاهي است كه براي برقراري ارتباط به كار مي رود. هر زبان ساختار دستوري خاص خود را دارد. لهجه نحوه هاي متفاوت تلفظ اجزاي يك زبان هستند و خود زبان تازه اي به شمار نمي روند. هر چند ممكن است با زبان اصلي تفاوت زيادي داشته باشند.
5- شهريار و شهريار جناس تام
سه گل و يك بهار... اشاره و تلميح به ضرب المثل
شهريار ايهام
علمداري و ديبا ايهام
6- شاعر مورد نظر را پيدا نكردم. نكند اين شعر را ار پشت كاميونها پيدا كرده ايد!!؟
7- منظور از اين بيت ناپايداري و تحول مدام اوضاع عالم است و اينكه نبايد به وضع خود مغرور شويم.
اميدوارم دفعه بعد سئوالاتتان را يكي يكي بپرسيد. موفق باشيد

سوال : با سلام و خسته نباشيد
مي خواستم بدانم معني مفسده چيست؟
با تشكر پاسخ : سلام دوست عزيز
تا آنجا كه فارسي ما قد مي دهد ، مفسده يعني امري كه موجب فساد شود. در فرهنگ عميد هم آمده است كه:بدي و تباهي ، سبب فساد و تباهي

سوال : لطفا درباره كتابهاي :موشهاوادمها نوشته جان اشتاين بك ،
خوشه هاي خشم نوشته جان اشتاين بك ، كمي توضيح دهيد ودر صورت امكان سايتهايي را براي دستيابي به متن كامل يا خلاصه اي از اين كتب به من معرفي كنيد .

با تشكر

پاسخ : سلام دوست عزيز
موشها و آدمها در سال 1937 نوشته شده و درباره دوستي بين دو مرد است كه يكي از آنها از لحاظ ذهني ناتوان است و ديگري از لحاظ عاطفي توانايي ندارد. هسته اصلي داستان درباره قدرت و ناتواني است همانطور كه نام كتاب فورا مقايسه اي بين موشها و آدمها را در ذهن مي آورد. اين كتاب رمان كوچكي است كه قرار بود براي صحنه نوشته شود ، براي همين گفتگوهاي آن به قدرت يك نمايشنامه است.
منتقدان خوشه هاي خشم را كه در 1939 منتشر شده است ؛ بهترين اثر اشتاين بك مي دانند. اين كناب رماني است كه به وضعيت ناهنجار مردم آمريكا در دهه 30 كه دوران ركود اقتصادي شديد بود، مي پردازد. اما قدرت آن در توصيف تاريخي جريان مهاجرت توده مردم به دنبال كار، كه در نگاه انساني و شخصيت پردازي عالي آنهاست.
نمي دانم اين توضيحات كافي هست يا نه . اما اگر با كليدواژه the grapes of wrath يا of mice and men در google جستجو كنيد، توضيحات بهتري خواهيد يافت.
متن كامل يا خلاصه اين رمانها در سايتهاي فارسي زبان وجود ندارد اما با همان جستجو مي توانيد آن را به زبان انگليسي پيدا كنيد.

سوال : مي دانيم كه هزار در گروه اسمي صفت شمارشي اصلي پيشين است حال اگر آن را به صورت جمع هزاران به كار بريم جه مي شود (مثلا صفت مبهم مي شود)
و اينكه در فعل «مي شناسمش»چند ضمير بكار رفته است؟ پاسخ : با سلام و اداي احترام
كلمه « هزاران » باز هم به عنوان صفت شمارشي اصلي به كار مي‌رود. دليل جمع بسته شدن آن فقط براي بيان كثرت و تأكيد مي‌باشد. ـ در فعل مورد نظر هم 2 ضمير به كار رفته است. موفق و پيروز باشيد

سوال : با عرض سلام
در عبارت مرحبا به بازوان انديشه و كردار تو كلمه بازوان انديشه داراي چه آرايه ادبي ميباشد؟
ابيات زير چند جمله دارد؟
1-هنگام تنگدستي در عيش كوش مستي
كين كيمياي هستي قارون كند گدارا
2-دلا تا كي در اين دنيا فريب اين و آن بيني
يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني

پاسخ : با سلام و اداي احترام
به جهت اينكه « باروان انديشه » اضافه استعاري است ، آرايه استعاره در اين جا معنا مي‌دهد ـ بيت اول 3 جمله و بيت دوم 4 جمله موفق باشيد

سوال : با سلام
لطفا در مورد جناس و ايهام در ادبيات با ذكر مثال توضيح دهيد
14 ساله
سوم راهنمايي پاسخ : سلام دوست عزيز
جناس يعني يكسان يا شبيه بودن صداهاي سازنده دو كلمه كه معني هاي متفاوت دارند. مثلا
گلاب است گويي به جويش روان همي شاد گردد ز بويش روان
كه روان در مصرع اول به معني روان و جاري بودن و در مصرع بعدي به معناي روح و جان است. البته جناس انواع متفاوتي دارد كه اگر به دانستنشان احتياج داري بايد دوباره به من بگويي. اما ايهام!
ايهام استفاده كردن از واژه اي است كه لااقل دو معني داشته باشد كه يكي به ذهن نزديك باشد و ديگري را بعد از فكر كردن به خاطر بياوريم مثلا:
بي مهر رخت روز مرا نور نمانده است وز عمر مرا جز شب ديجور نمانده است
كلمه مهر در اولين نگاه به معني محبت فهميده مي شود اما معني ديگر آن خورشيد است كه آن هم معني زيبايي به شعر مي دهد. به اين ترتيب ايهام شبيه يك جور بازي است كه ذهن از دنبال كردن آن لذت مي برد.

سوال : خوي به چه معناست

پاسخ : سلام دوست عزيز
اگر شاهنامه را خوانده باشي حتما متوجه شدي كه فردوسي اين واژه را به معناي عرق به كار برده است. مثلا:
يكي مغفري خسروي بر سرش خوي آلوده ببر بيان در برش

البته در كاربرد عمومي آن را به معناي خلق هم به كار مي بريم اما حدس مي زنم همان معناي شاهنامه مورد سوالت بوده است.

سوال : نخستين رمان اجتماعي ايران چه نام دارد و از كيست؟
نخستين اتو پياي داستاني معاصر چه نام دارد و از كيست ؟
نخستين رمان فرانسوي چه نام دارداو از كيست؟
كدام رمان امريكايي برنده ي جايزه ي (پو ليتزر) شد؟

پاسخ : با سلام
دوست عزيز سئوال چندگانه شما خيلي سخت بود و من هم خيلي تاخير كردم. اما بايد بگويم كه در كمال تاسف منبعي در اختيار ندارم كه جواب سرراستي به سئوالات شما داده باشد. به خصوص كه قيد "اولين" بودن خيلي دست و پاي محقق را مي بندد و هميشه در آن جاي سئوال و اشكال هست. بنابراين جوابهاي زير استنباط شخصي بنده است ونه جوابي محكم. ولي شايد به كارتان بيايد:
1- جواب اين سئوال را به روشني نمي توان داد. بعضي صاحب نظران حتي معتقدند چيزي به معناي واقعي رمان اجتماعي در زبان ما پديد نيامده است! ولي شايد صادق هدايت را بتوان صاحب اولين رمانهاي مدرن اجتماعي دانست.
2- اگر منظورتان از معاصر قرون 20 و 21 است، نمي دانم. ولي در ادبيات جديد اولين و مشهورترين اتوپيا كتابي با همين نام از سر توماس مور انگليسي است.
3- نخستين رمان فرانسوي پانتاگروئل به قلم رابله نوشته شده به سال 1532ميلادي است.
4- رمانهاي آمريكايي متعددي در سالهاي مختلف برنده اين جايزه شده اند. مثلا:
1932 خاك خوب/ پرل باك
1940 خوشه هاي خشم/جان اشتاين بك
1953 پيرمرد و دريا/ ارنست همينگوي
1961 كشتن مرغ مينا/هارپر لي

سوال : جمله ((انقلاب اسلامي ايران فصلي تازه در شرايط سياسي اجتماعي و فرهنگي جامعه ما گشود))چند جزئي است ؟ سه جزئي گذرا به مفعول يا چهار جزئي با مفعول و متمم ؟
چگونه مي توان جملات سه جزئي و چهار جزئي را از هم شناخت ؟
19 ساله
پيش دانشگاهي

پاسخ : با سلام و پوزش از تاخير زياد
اين جمله سه جزيي گذرا به مفعول است چون با حذف متمم به جمله آسيب ساختاري نمي رسد . يعني فعل به متمم نياز ندارد. بنابراين متوجه مي شويد كه ملاك تشخيص در اين جملات چيست

سوال : با عرض سلام خدمت شما استاد عزيز
آيه اي از قرآن كه به بيت:
"مبر طاعت نفس شهوت ÷رست
كه هر ساعتش قبله ديگر است"
اشاره مي كند چست؟
با تشكر فراوان از شما استاد عزيز.
همچنين سالروز رحلت رسول اكرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبي(ع) و امام رضا (ع) را به امام زمان(عج) وشما عاشقان تسليت عرض مي نمايم. پاسخ : /با سلام و اداي احترام به محضر شما دوست عزيز و مهربانم/ بنده هم به نوبه خود شهادت رسول مكرم اسلام (ص) ، سبط اكبرش آقا امام حسن مجتبي (ع) و كعبه دلهاي ما ايرانيان، حضرت ثامن الحجج سلطان ابا الحسن علي بن موسي الرضا (ع) را به شما عاشق شيعه و شيفته دل ولايت تسليت و تعزيت عرض مي‌نمايم. ان‌شاءالله به زودي زود زيارت مدينه ، بقيع غريب و مشهد شان را نصيب ما بگردانند./ و اما پاسخ سؤال شما دوست عزيز . همانطور كه مستحضريد اين بيت مي‌گويد : به دنبال خواسته‌هاي شهواني دل نرو و از نفس حريص خويش پيروي مكن زيرا او به اين حد نيز راضي نخواهد شد و تو را به سويي ديگر و خواسته‌اي ديگر مي‌كشاند. لذا با توجه به اين معناي زيبا ، « اين بيت به آيه شريفه 23 از سوره مباركه جاثيه اشاره دارد كه خداوند متعال در اين آيه مي‌فرمايد : افرأيت من اتخذ الهه هواه و اضله الله علي علم و ختم علي سمعه و قلبه ... » اي رسول ما آيا آن كس را ديده‌اي كه هواي نفس خويش را معبود خود قرار دهد ؟ (و خدا او را آگاهانه در گمراهي وا گذاشت و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر ديدگانش پرده افكند؟ اگر خدا هدايت نكند ، چه كسي او را هدايت مي‌كند ؟ چرا متذكر اين معني نمي‌شوند و پند نميگيرند ؟) ان‌شاءالله كه ما از اين دسته بندگان او نباشيم و پيوسته ياد و عبادتش و يگانه نام حق و توحيدش تنها معبود دل و وجودمان باشد. از شما به خاطر سؤال پر معنا و زيبايتان متشكرم. التماس دعا ... پيروز و سربلند باشيد.

سوال : به نام خدا
با سلام وخسته نباشيد
در شعر باغ بي برگي اخوان ثالث در عبارت:« آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر با آن پوستين سرد نمناكش »مرجع ضمير « ش » در آسمانش ابر است يا باغ بي بر گي ؟ومفهوم كنايي عبارت :« بافته بس شعله زر تار پودش باد » چيست ؟

پاسخ : با سلام و اداي احترام به محضر شما دوست عزيز /
مرجع ضمير « ش » در اين عبارت باغ بي برگي است. 2 ـ لباسي كه تار و پودش زرين و طلايي باشد. مؤيد باشيد ...

سوال : به نام خدا
باسلام و خسته نباشيد
در شعر داروگ منظور از « گر چه مي گويند مي گريند روي ساحل نزديك سوگواران در ميان سوگواران »چيست ؟

پاسخ : با سلام و اداي احترام /
اين عبارت به با زباني ساده و مفهوم كلي به اين معنا است كه : « دسته دسته دردمندان در همين حوالي ميخوانند و ميگريند. » موفق باشيد

سوال : سمند يعني ؟

پاسخ : سلام دوست عزيز
سمند به معني اسب راهوار و تيز تك است

سوال : به نام خدا
با سلام وخسته نباشيد
چند سوال از درس مناظره خسرو با فرهاد :
در بيت:« بگفت از دل جدا كن عشق شيرين بگفتا چون زيم بي جان شيرين» آيا شيرين در مصرع دوم صفتي براي جان است و بر اين اساس بين شيرين مصرع اول و مصرع دوم جناس تام وجود دارد؟
در بيت «بگفتا عشق شيرين بر تو چون است بگفت از جان شيرينم فزون است »
آيا شيرين در مصرع اول مي تواند داراي ايهام باشد ؟
در بيت « بگفتا گر كند چشم تو را ريش بگفت اين چشم ديگر دارمش پيش »«ش» در دارمش چيست ؟
دربيت : « بگفتا دوري از مه نيست در خور بگفت آشفته از مه دور بهتر »اولاًچند جمله دارد و ثانياً آيا مه در مصرع اول با مه در مصرع دوم جناس تام دارند؟
فعل اين مصرع از نظر ساختماني چگونه است :« بگفتا گر كيش آردفرا چنگ»
در بيت « بگفتا گر نيابي سوي او راه ؟ بگفت از دور شايد ديد در ماه » آيا ماه استعاره از شيرين است يا خير ؟ چرا ؟



پاسخ : با سلام خدمت شما/
جوابها را به ترتيب و به صورت خلاصه خدمتتان عرض مي‌كنم : 1ـ خير ، بلكه بهتر است بگوييم «شيرين» در پايان هر دو مصرع علاوه بر معناي «عزيز» محبوب فرهاد را هم به خاطر مي‌آورد ، پس « ايهام » دارد. 2ـ خير ، در اين بيت بر عكس قبلي هر دو كلمه معناي متفاوت دارند. اولي همان محبوب فرهاد و دومي به معناي عزيز. پس جناس تام دارند. 3ـ او يعني « شيرين » 4ـ چهار جمله ، خير. 5ـ فعل آن مركب است : فرا چنگ آوردن 6ـ خير ، چرا كه معناي آن بيشتر اين است كه « ... ماه زيبا را به ياد چهره زيباي شيرين تماشا خواهد كرد. » پيروز باشيد

سوال : ويكتور هوگو كه بود؟آيا ميتوانيد خلاصه ي داستانهاي مكبث وهملت را در اختيارم بگذاريد؟

پاسخ : با سلام و اداي احترام
ويكتور هوگو (1802 تا 1885) ، شاعر ـ رمان‌نويس و نمايشنامه‌نويس فرانسوي در بزانسون زاده شد. پدرش امير ارتش ناپلئون بود. او در حدود 13 سالگي شيفتة ادبيات شد. در 14 سالگي يك تراژدي نگاشت و 3 سال بعد مجلة ادبي داير كرد. در سال 1822 با آدل فوشر ازدواج كرد و نخستين دفتر شعر خويش را انتشار داد. در سال 1830 هواخواه پرشور آزادي و دموكراسي شد. رمانها ، نمايشنامه‌ها و دفاتر شعرش در فاصلة سالهاي 1822 و 1840 انتشار يافت. او پس از مدتي در كشورش شاعري چيره دست به شمار آمد و در حارج از مرزهاي فرانسه به عنوان رمان نويس شناخته شد. با وجود اين در روزگار خود به نمايشنامه نويسي نيز شهرت داشت. او در هر سه قالب شعر ، رمان و نمايشنامه ، رمانتيكي تمام عيار است. تخيل ، شم بلاغي ، وسعت دانش او درباره واژگان و توان او درباره اسطوره آفريني ، شگردهاي داستاني و قدرت شخصيت دهي در تمامي آثارش به چشم مي‌خورد. آنچه از اشعار هوگو گردآوري شده بيست و پنج دفتر را در بر مي‌گيرد. برخي از مهمترين آثارش در اين زمينه مي‌توان به « چكامه‌ها و سرودها ، شرقيات ، برگ‌هاي پاييزي ، نغمه‌هاي شامگاهان ، مكافات ، انديشه‌ها و افسانه قرون » اشاره كرد. در بخش رمانهاي رمانتيك حادثه‌اي و اجتماعي او مي‌توان به « بينوايان و نوتردام دوپاري » اشاره كرد. در بخش نمايشنامه نيز « كرامول ، ارناني ، ري بلاس » را مي‌توان ياد كرد . . . انشاءالله كه موفق باشيد . درباره قسمت دوم سؤالتان به منبع اصلي اين آثار متأسفانه دسترسي ندارم. با تشكر

سوال : به نام خدا
با سلام
سوالات من شايد يك ذره عجيب باشند. اگر عجيب بودند شما ببخشيد.
1- آيا كلمه (دروغ) مي تواند اسم مصدر باشد يا نه؟
2- دروغ گو آيا بن مضارع است يا صفت فاعلي يا هردو؟
3- سلام كن بن مضارع است يا فعل امر يا هردو؟
با تشكر
خداحافظ
پاسخ : با سلام و اداي احترام /
1ـ مي‌تواند ، بله ... 2ـ صفت فاعلي 3ـ بستگي دارد كجا به كار رود. بله هر دو مي‌تواند باشد. 4ـ پيروز سربلند باشيد و خود را هيچگاه دست كم نگيريد

سوال : با عرض سلام ميخواستم اين ابيات را معني كنيد:
بر قلم او قدمي ميكشيد وز قلم او رقمي ميكشيد
2:در پي اش القصه در آن مرغزار رفت بر اين قاعده روزي سه چار



زاغ و كبك
ادبيات فارسي 3
صفحه 131

پاسخ : با سلام و اداي احترام /
1ـ بيت اول و مورد نظر شما به اين معنا است : « به پيروي از طرز راه رفتن او گام بر ميد‌اشت و مانند كسي كه از روي خط ديگري تقليد ميكند گام به گام از او تقليد مي‌كرد و از رفتار او پيروي مي‌نمود. » 2ـ به اين معنا است كه : « خلاصه چند روزي به اين شيوه عمل كرد و به دنبال او راه رفت گام برداشت. » پيروز باشيد