دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۸ ۲۹ بازديد
سوال : به نام خدا
با سلام وخسته نباشيد
چند سوال از درس مناظره خسرو با فرهاد :
در بيت:« بگفت از دل جدا كن عشق شيرين بگفتا چون زيم بي جان شيرين» آيا شيرين در مصرع دوم صفتي براي جان است و بر اين اساس بين شيرين مصرع اول و مصرع دوم جناس تام وجود دارد؟
در بيت «بگفتا عشق شيرين بر تو چون است بگفت از جان شيرينم فزون است »
آيا شيرين در مصرع اول مي تواند داراي ايهام باشد ؟
در بيت « بگفتا گر كند چشم تو را ريش بگفت اين چشم ديگر دارمش پيش »«ش» در دارمش چيست ؟
دربيت : « بگفتا دوري از مه نيست در خور بگفت آشفته از مه دور بهتر »اولاًچند جمله دارد و ثانياً آيا مه در مصرع اول با مه در مصرع دوم جناس تام دارند؟
فعل اين مصرع از نظر ساختماني چگونه است :« بگفتا گر كيش آردفرا چنگ»
در بيت « بگفتا گر نيابي سوي او راه ؟ بگفت از دور شايد ديد در ماه » آيا ماه استعاره از شيرين است يا خير ؟ چرا ؟
پاسخ : با سلام خدمت شما/
جوابها را به ترتيب و به صورت خلاصه خدمتتان عرض ميكنم : 1ـ خير ، بلكه بهتر است بگوييم «شيرين» در پايان هر دو مصرع علاوه بر معناي «عزيز» محبوب فرهاد را هم به خاطر ميآورد ، پس « ايهام » دارد. 2ـ خير ، در اين بيت بر عكس قبلي هر دو كلمه معناي متفاوت دارند. اولي همان محبوب فرهاد و دومي به معناي عزيز. پس جناس تام دارند. 3ـ او يعني « شيرين » 4ـ چهار جمله ، خير. 5ـ فعل آن مركب است : فرا چنگ آوردن 6ـ خير ، چرا كه معناي آن بيشتر اين است كه « ... ماه زيبا را به ياد چهره زيباي شيرين تماشا خواهد كرد. » پيروز باشيد
ويكتور هوگو (1802 تا 1885) ، شاعر ـ رماننويس و نمايشنامهنويس فرانسوي در بزانسون زاده شد. پدرش امير ارتش ناپلئون بود. او در حدود 13 سالگي شيفتة ادبيات شد. در 14 سالگي يك تراژدي نگاشت و 3 سال بعد مجلة ادبي داير كرد. در سال 1822 با آدل فوشر ازدواج كرد و نخستين دفتر شعر خويش را انتشار داد. در سال 1830 هواخواه پرشور آزادي و دموكراسي شد. رمانها ، نمايشنامهها و دفاتر شعرش در فاصلة سالهاي 1822 و 1840 انتشار يافت. او پس از مدتي در كشورش شاعري چيره دست به شمار آمد و در حارج از مرزهاي فرانسه به عنوان رمان نويس شناخته شد. با وجود اين در روزگار خود به نمايشنامه نويسي نيز شهرت داشت. او در هر سه قالب شعر ، رمان و نمايشنامه ، رمانتيكي تمام عيار است. تخيل ، شم بلاغي ، وسعت دانش او درباره واژگان و توان او درباره اسطوره آفريني ، شگردهاي داستاني و قدرت شخصيت دهي در تمامي آثارش به چشم ميخورد. آنچه از اشعار هوگو گردآوري شده بيست و پنج دفتر را در بر ميگيرد. برخي از مهمترين آثارش در اين زمينه ميتوان به « چكامهها و سرودها ، شرقيات ، برگهاي پاييزي ، نغمههاي شامگاهان ، مكافات ، انديشهها و افسانه قرون » اشاره كرد. در بخش رمانهاي رمانتيك حادثهاي و اجتماعي او ميتوان به « بينوايان و نوتردام دوپاري » اشاره كرد. در بخش نمايشنامه نيز « كرامول ، ارناني ، ري بلاس » را ميتوان ياد كرد . . . انشاءالله كه موفق باشيد . درباره قسمت دوم سؤالتان به منبع اصلي اين آثار متأسفانه دسترسي ندارم. با تشكر
با سلام وخسته نباشيد
چند سوال از درس مناظره خسرو با فرهاد :
در بيت:« بگفت از دل جدا كن عشق شيرين بگفتا چون زيم بي جان شيرين» آيا شيرين در مصرع دوم صفتي براي جان است و بر اين اساس بين شيرين مصرع اول و مصرع دوم جناس تام وجود دارد؟
در بيت «بگفتا عشق شيرين بر تو چون است بگفت از جان شيرينم فزون است »
آيا شيرين در مصرع اول مي تواند داراي ايهام باشد ؟
در بيت « بگفتا گر كند چشم تو را ريش بگفت اين چشم ديگر دارمش پيش »«ش» در دارمش چيست ؟
دربيت : « بگفتا دوري از مه نيست در خور بگفت آشفته از مه دور بهتر »اولاًچند جمله دارد و ثانياً آيا مه در مصرع اول با مه در مصرع دوم جناس تام دارند؟
فعل اين مصرع از نظر ساختماني چگونه است :« بگفتا گر كيش آردفرا چنگ»
در بيت « بگفتا گر نيابي سوي او راه ؟ بگفت از دور شايد ديد در ماه » آيا ماه استعاره از شيرين است يا خير ؟ چرا ؟
پاسخ : با سلام خدمت شما/
جوابها را به ترتيب و به صورت خلاصه خدمتتان عرض ميكنم : 1ـ خير ، بلكه بهتر است بگوييم «شيرين» در پايان هر دو مصرع علاوه بر معناي «عزيز» محبوب فرهاد را هم به خاطر ميآورد ، پس « ايهام » دارد. 2ـ خير ، در اين بيت بر عكس قبلي هر دو كلمه معناي متفاوت دارند. اولي همان محبوب فرهاد و دومي به معناي عزيز. پس جناس تام دارند. 3ـ او يعني « شيرين » 4ـ چهار جمله ، خير. 5ـ فعل آن مركب است : فرا چنگ آوردن 6ـ خير ، چرا كه معناي آن بيشتر اين است كه « ... ماه زيبا را به ياد چهره زيباي شيرين تماشا خواهد كرد. » پيروز باشيد
سوال : ويكتور هوگو كه بود؟آيا ميتوانيد خلاصه ي داستانهاي مكبث وهملت را در اختيارم بگذاريد؟
پاسخ : با سلام و اداي احترامويكتور هوگو (1802 تا 1885) ، شاعر ـ رماننويس و نمايشنامهنويس فرانسوي در بزانسون زاده شد. پدرش امير ارتش ناپلئون بود. او در حدود 13 سالگي شيفتة ادبيات شد. در 14 سالگي يك تراژدي نگاشت و 3 سال بعد مجلة ادبي داير كرد. در سال 1822 با آدل فوشر ازدواج كرد و نخستين دفتر شعر خويش را انتشار داد. در سال 1830 هواخواه پرشور آزادي و دموكراسي شد. رمانها ، نمايشنامهها و دفاتر شعرش در فاصلة سالهاي 1822 و 1840 انتشار يافت. او پس از مدتي در كشورش شاعري چيره دست به شمار آمد و در حارج از مرزهاي فرانسه به عنوان رمان نويس شناخته شد. با وجود اين در روزگار خود به نمايشنامه نويسي نيز شهرت داشت. او در هر سه قالب شعر ، رمان و نمايشنامه ، رمانتيكي تمام عيار است. تخيل ، شم بلاغي ، وسعت دانش او درباره واژگان و توان او درباره اسطوره آفريني ، شگردهاي داستاني و قدرت شخصيت دهي در تمامي آثارش به چشم ميخورد. آنچه از اشعار هوگو گردآوري شده بيست و پنج دفتر را در بر ميگيرد. برخي از مهمترين آثارش در اين زمينه ميتوان به « چكامهها و سرودها ، شرقيات ، برگهاي پاييزي ، نغمههاي شامگاهان ، مكافات ، انديشهها و افسانه قرون » اشاره كرد. در بخش رمانهاي رمانتيك حادثهاي و اجتماعي او ميتوان به « بينوايان و نوتردام دوپاري » اشاره كرد. در بخش نمايشنامه نيز « كرامول ، ارناني ، ري بلاس » را ميتوان ياد كرد . . . انشاءالله كه موفق باشيد . درباره قسمت دوم سؤالتان به منبع اصلي اين آثار متأسفانه دسترسي ندارم. با تشكر