من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

92

۳۷ بازديد
سوال : با عرض سلام و خسته نباشيد
در متن "هرمز از دشمنان (بپرداخت) و به تدبير مملكت بايستاد و مهتران ملك را گرد كرد و موبدان موبد را گفت كه"
"بپرداخت" به معني .......... است.
1) مبارزه كرد 2) فارغ شد 3) اجتناب كرد 4) صلح كرد

در متن "خداي تعالي كار ما نيكو كرد و همه دشمنان را از ما بازگردانيد، اين شا به شاه مانده است كه به ميان پادشاهي ما اندر آمده است. (كه) را به حرب او شايد فرستيم؟"
كدام واژه به جاي "كه" مناسب تر است؟
1) اينكه 2) كسي 3) كس 4) بدون تغيير

در متن "همه مشورت كردند كه اين كارزار را بجز بهرام چوبين نشايد، و او بهرام بن بهرام بن جشنس بود، و اصلش از ري بود، از ملكزادگان و اسپهبدان ري بود؛ و اندر آن وقت مردي مردانه تر و مبارزتر از وي نبود، و به گونه سياه چرده بود و به بالا دراز و (به تن خشك بود)، ازيرا او را بهرام چوبين خواندندي."
منظور از ؟به تن خشك بود" چيست؟
1) لاغر بود 2) قوي بود 3) باصلابت بود 4) انعطاف ناپذير بود

طبق متن، كدام گزينه نادرست است؟
1) بهرام را به سبب اندامي كه داشت، چوبين مي خواندند 2) همه مشاوران هرمز در مورد بهرام اتفاق نظر داشتند 3) هرمز بزرگان مملكت را فراخواند 4) هرمز با پرداخت سيم و زر از شر دشمن رها شد

در متن "چون جبرئيل ابراهيم را مژده داد باسحق از پس آن ساره بار گرفت و مي بود تا نه ماه، و (بار بنهاد). چون اسحق از مادر بيامد... ملك تعالي وحي فرستاد كه يا ابراهيم ... حكم كرده ايم كه هزار پيغامبر از پشت اسحق بيرون خواهم آوردن ...
منظور از "بار بنهاد" چيست؟
1) از سفر بازگشت 2) اسحق را بر زمين گذاشت 3) زايمان كرد 4) لاغر شد

در متن "آن گاه ابراهيم گفت اي بار خدايا اين كرامت (بجاي) اسحق كردي اسمعيل چه خواهد بودن كه او نيز فرزند منست؟
"بجاي" به معني .......... است.
1) براي جانشين 2) به غير از 3) در عوض 4) در حق

در متن "حق تعالي وحي فرستاد كه يا ابراهيم او را و (ذريه ي) او را به من گذار كه از پشت او پيغامبري بيرون خواهد آوردن كه از هزار پيغامبر فاضلتر است بلكه از صد و بيست و چهار هزار پيغامبر.
1) اجداد 2) پسران 3) نسل 4) خانواده

در متن"و اگر جاه او نبودي من هيچ كس را پيغامبري ندادمي و نه كس را از عدم بوجود آوردمي. نور (او) بر همه خلق مشاعست و بشفاعت او همه موجودات محتاج است.
"او" به كه اشاره دارد؟
1) يكي از اعقاب اسحق 2) پيغامبري از پشت اسمعيل 3) خداوند 4) ابراهيم پاسخ : سلام
دوست عزيز
بپرداخت يعني خالي كرد.
كه در اينجا يعني چه كسي.
به تن خشك بود يعني لاغر بود.
گزينه (د)
باربنهاد يعني زايمان كرد.
به جاي يعني در حق.
ذريه يعني نسل.
او احتمالا يعني پيغمبري از نسل اسمعيل.

سوال : با عرض سلام و خسته نباشيد
در جمله ي "پس جمشيد علما كرد و از ايشان پرسيد كه چيست كه اين پادشاهي بر من پايند دارد؟ گفتند داد كردن و در ميان خلق نيكي.
پايند به معني ........... است.
الف) هميشگي ب) آشكار ج) پويا د)حامي

در جمله ي پس او داد بگسترد، و علما را بفرمود كه روز مظالم من بنشينم، شما نزد من آييد، تا هر چه درو داد باشد، مرا بنماييد، تا من آن كنم.
"آن كنم" به چه اشاره دارد؟
الف) نزد علما آمدن ب) داد كردن ج) نيكي كردن د) روز مظالم نشستن

پاسخ : سلام
چون سئوالاتتان بلند است به اختصار جواب مي دهم:
اولي: يعني هميشگي و دومي يعني دادكردن

93

۳۳ بازديد
سوال : با عرض سلام وخسته نباشيد
در جملات زير هر كدام كه داخل پرانتز قرار دادند را بخوانيد و مشخص كنيد آيا در يكي از اين قسمتها خطايي از نظر دستور زبان، به كارگيري مناسب كلمات و اصطلاحات وجود دارد يا خير. در صورت وجود خطا كلمه ي داخل پرانتز را بنويسيد و در غير اين صورت كلمه ي بدون خطا را بنويسيد.
1) نويسنده مقاله به (كنكاش) در مورد زندگي اعراب (بدوي) و اعتقادات آنها (مي پردازد). (بدون خطا)
2) (به عقيده) گروهي از فلاسفه، (اين) ذهن (ماست) كه همه مفاهيم را مي آفريند. (بدون خطا)
3) مدرسه به (اندازه كافي) به خانه نزديك است و پسرم به (ندرت) با (تاكسي) به آنجا مي رود. (بدون خطا)
4) اين گداي اسراف كار كه (چندان نعمت) به چندين مدت (برانداخت)، (را برانيد). (بدون خطا)
5) تنيس جزيره اي است كه از خشكي (دور است)، (چنانچه) از بامهاي شهر (ساحل را) نمي توان ديد. (بدون خطا)
6( (آنچه) پيشنهاد كرده اي منطقي مي نمايد؛ (با اين وجود)، من توان (انجام دادن) آن را ندارم. (بدون خطا)

***
در متن "و دو قباله نبشته بودند همه اسباب (ضياع) حسنك را بجمله از جهت سلطان و يك يك ضياع بر وي خواندند،"
"ضياع" به معني ......... است.
1) نبشته ها 2( عمارت ها 3) زمين هاي كشتني 4) سندها پاسخ : دوست خوبم سلام.به دليل تاخيري كه در پاسخ گويي ايجاد شد از شما عذر مي خواهم.به نظر من اشكال عمده اي در جملاتي كه شما به انها اشاره كرده ايد وجود ندارد.فقط در جمله 4 بايد لفظ "را"بلافاصله بعد از گداي اسراف كار كه نقش مفعولي را داراست نوشته شود.گداي اسراف كار را كه...
در جمله 5 هم بهتر است به جاي چنانچه گفته شود:چنان كه.
در سوال 4 گزينه اي هم گزينه 3 صحيح ترين گزينه به نظر مي رسد.

سوال : با سلام لطفا معني كلمات زير را بيان كنيد :
1-همايون 2- وصايت 3- قرن دشمنكامي 4- صفير 5- بهجت انگيز
6-رميدن 7-فردي نمي ميرد 8 - حسنك وزير را به ديوان آوردند 9-دلم گشت هر گوشه ي سنگرت را آيا دل مجاز است ؟ 10-در سينه ام هزار خراسان نهفته است
11-و جدار دنده هاي ني به ديوار اتاقم دارد از خشكيش مي تركد
12-خطي از انتظار تو را دارم 13- باري خسرو انشاي خود را آغاز كرد
14-خطابه 15-چموش

پاسخ : دوست خوبم .سلام.
همايون:فرخنده _مبارك.
وصايت:نصيحت كردن.كسي را وصي خود قرار دادن.
قرن دشمنكامي:احتمالا اين عبارت را از يك جمله برگزيده ايد كه كاش ان را كاملا مي نوشتيد.به نظر مي رسد منظور از ان سالهاي دشمني ورزيدن است.
صفير:بانگ و فرياد.
بهجت انگيز:شادي بخش.فرح بخش.
رميدن:ترسيدن وگريختن.
فردي نمي ميرد:احتمالا بايد در جمله معناي خاصي داشته باشد.معناي لغت به لغت ان كه اشكار است.نه؟
حسنك وزير را به ديوان اوردند هم كه معناي روشني دارد.
دلم گشت هر گوشه سنگرت را:يعني گوشه هاي سنگر را به دنبال تو جستجو كردم.دل مجاز از خود(شاعر )است.
در سينه ام هزار خراسان نهفته است:دلم هواي ايران را دارد.با ياد و عشق ايران است.
وجدار دنده هاي ني به ديوار اتاقم دارد از خشكيش مي تركد :بخشي از شعر شاعر بزگ معاصر نيما يوشيج است كه وضعيت جامعه ايران را در ان روز به تصوير كشيده است.منظور فقر و فشاري است كه به مردم وارد مي شود.
خطي از انتظار تو دارم:منتظرت هستم.
باري خسرو انشاي خود را آغاز كرد:بله بهر حال خسرو خواندن انشاي خود را شروع كرد.
خطابه:سخنراني
چموش:سركش_بد رفتار.

89

۳۰ بازديد
سوال : نويسنده كتاب كليدر؟ و جنگ و صلح؟ پاسخ : دوست عزيز سلام.نويسنده كليدر:اقاي محمود دولت ابادي
جنگ و صلح:لئو تولستوي.

سوال : با سلام:لطفا كمي در مورد درس عروض و قافيه توضيح بدهيد و بگوييد كه چه كتابي كمك درسي براي اين درس خوب است و من چگونه اين درس را بخوانم
با تشگر

پاسخ : دوست و همراه خوب سلام0ببخشيد كه در جواب دادن به سوالتان اندكي تاخير شد0در باره درس عروض و قافيه سوال داشتي0اين درس يكي از جالب ترين و متنوع ترين زير شاخه هاي رشته ادبيات فارسي است0همان طور كه از نام ان مشخص مي شود اين درس به دو بخش تقسيم مي شود:1_عروض 2_قافيه
در بحث عروض سخن از يافتن وزن و بحر اشعار است0اين كار با كمك تقسيم يك مصرع از يك بيت به هجاهاي تشكيل دهنده و مقابله ان با مصرع دوم ان بيت انجام مي شود0و از ان جا كه در شعر فارسي قاعدتا تمام ابيات وزن يكسان دارند فرقي نمي كند كه اين تقسيم بندي روي كدام بيت واقع شود0لازم به ذكر است كه عروض در شعر فارسي تا حد زيادي از عروض عربي به دست امده است و به همين دليل اصطلاحات خاص اين رشته از قبيل نام اركان وزن ها و بحور عربي هستند0شايج همين موضوع ,كار اموختن را براي ما فارسي زبانان مشكل مي كند0
2_قافيه:در اين مبحث هم قواعدي را خواهيد اموخت كه به مدد ان انواع قافيه ها را در شعر مي شناسيد و مي توانيد يك قافيه صحيح را از غلط تشخيص دهيد0
و از انجا كه مطابق تعريف سنتي :"شعر كلامي است موزون و مقفا و مخيل "تشخيص وزن و قافيه يك شعر از اهميت زيادي بر خوردار است0براي اموختن اين علم راهي جز تكرار زياد وجود ندارد0اما نكته اي كه در اين بين بسيار به شما كمك مي كند اموختن شنيداري و ذوقي وزنهاست
براي اين كار هم بهتر است عادت كنيد كه اشعار را براي خودتان به صداي بلند بخوانيد!به مرور زمان ذهن شما با شنيدن ,تفاوت اوزان و اركان ان را تشخيص ميدهد0
درخصوص منابع كمك درسي بايد اشاره كرد:در صورتي كه به دنبال تست براي اين درس هستيد به نظر مي رسد بهترين نمونه ها,سوالات ازمون سراسري در دوره هاي قبل باشد كه شما را با نحوه طرح سوال اشنا مي كند0موفق باشيد

90

۳۱ بازديد
سوال : با سلام

نويسنده ي كتاب نسيم شمال كيست . راجع به زندگي اش توضيح كامل دهيد

با تشكر پاسخ : دوست عزيز سلام.ابتدا بايد بگويم كه نسيم شمال يك كتاب نيست.بلكه نام يك روزنامه مشهور در زمان مشروطه است.مدير و دارنده ي اين روزنامه سيد اشرف الذين قزويني معروف به گيلاني بوده است.اما پس از مدتي چنان روزنامه وي به محبوبيت رسيده است كه مردم وي را هم به نسيم شمال مي شناخته اند.از زندگاني وي اطلاعات زيادي نداريم.گويا در سال 1287 ه.ق در قزوين متولد شده است .سيد اشرف به عقيده عده اي محبوب ترين و معروف ترين شاعر ملي عهد انقلاب است.نخستين شماره روزنامه نسيم شمال به تاريخ 1325 ه.ق منتشر شد و تا انحلال مشروطه دائر بود.مندرجات نسيم شمال غالبا اشعار فكاهي و انتقادي بود.
براي كسب اطلاعات بيشتر مي تواني به كتب تاريخ ادبيات (بخش مشروطه )مراجعه كنيد.موفق باشيد.

سوال : بسمه تعالي باسلام وعرض ادب باتوجه به تحصيل اينجانب در دانشگاه نياز به تحقيق درمورد صائب تبريزي از شاعران برجسته ايراني دارم لطفا در اين مورد راهنمائي نمائيد باتشكر
ضمنا درمقطع مقاطع دانشگاهي را نيز اضافه نمائيد
42 ساله
فوق ديپلم

پاسخ : سلام.از سوالتان ممنونم.در پاسخ بايد گفت:تحقيق در خصوص صائب مي تواند در دو جهت كلي صورت بگيرد:1 _با تاكيد بر زندگي و سير احوال او 2_با رويكرد به اشعار و سبك سروده هاي او
كه به نظر مي رسد براي مورد اول بهتر است به كتابهاي عامي نظير تاريخ ادبيات ايران مراجعه نماييد.براي اين منظور كتاب اقاي دكتر ذبيح الله صفا و كتاب استاد جلال الدين همايي به شما كمك خواهند كرد.همچنين كتاب ديگري تحت عنوان زندگي نامه شاعران ايران نوشته ليلا صوفي وجود دارد كه نشر جاجرمي ان را منتشر نموده است.
اما در خصوص اشعار صائب مي توان به كتب سبك شناسي نظم رجوع كرد و در انها به سراغ سبك هندي رفت.زيرا همانطور كه ميدانيم صائب يكي از شاعران برجسته اين سبك مي باشد.
يكي از بهترين كتابهايي كه درباره سبك هندي نوشته شده كتاب شاعر اينه ها از دكتر شفيعي كدكني است.
كتابهاي زير نيز ممكن است به شما كمك كنند:
1_شرح غزلهاي صائب تبريزي_نويسنده:حسين محمد زاده صديق
2_شعله اواز(شرح يكصد غزل از ديوان صائب تبريزي)_ نويسنده:اصغر برزي
3_صائب تبريزي وشاعران معروف سبك هندي_نويسنده:علي محمد سجادي

91

۳۱ بازديد
سوال : من دانش آموز سال سوم رياضي هستم. از كتاب زبان فارسي سوالي داشتم:
پسردايي چند تكيه دارد؟(صفحه 135)
17 ساله پاسخ : با سلام
پسردايي كلمه اي مركب از دو كلمه ديگر است. هر كدام از كلمات سازنده آن براي خود تكيه اي دارند اما با ساخته شدن كلمه جديد فقط يك تكيه روي "دايي" باقي مي ماند. موفق باشيد.

سوال : با سلام
نام كتابهاي بديع الزمان فروزانفر را بنويسيد.
با تشكر

پاسخ : دوست خوبم سلام.نام برخي از كتابهاي استاد بديع الزمان فروزانفر عبارتند از:
1_تاريخ ادبيات ايران.
2_سخن و سخنوران.
3ماخذ قصص و تمثيلات مثنوي.
4_شرح احوال و نقد و تحليل اثار شيخ فريد الدين عطار نيشابوري
5_فرهنگ تازي به پارسي.
6_احاديث مثنوي.
7_گزيده مثنوي.
8_مقاله هاي بديع الزمان فروزانفر

88

۳۲ بازديد
سوال : با عرض سلام و خسته نباشيد
در جمله ي "پس جمشيد علما كرد و از ايشان پرسيد كه چيست كه اين پادشاهي بر من پايند دارد؟ گفتند داد كردن و در ميان خلق نيكي.
پايند به معني ........... است.
الف) هميشگي ب) آشكار ج) پويا د)حامي

در جمله ي پس او داد بگسترد، و علما را بفرمود كه روز مظالم من بنشينم، شما نزد من آييد، تا هر چه درو داد باشد، مرا بنماييد، تا من آن كنم.
"آن كنم" به چه اشاره دارد؟
الف) نزد علما آمدن ب) داد كردن ج) نيكي كردن د) روز مظالم نشستن پاسخ : دوست خوبم سلام.اميدوارم هميشه شادو موفق باشيد.و اما جواب سوالهايتان:
1_به نظر مي رسد گزينه الف صحيح باشد.

2_گزينه ب ذدر اين سوال درست است.علما بايد ان چه را كه در ان داد است بگويند و او به ان (داد كردن )عمل كند.

سوال : با عرض سلام.

1- مصراع زير چگونه خوانده مي شود. آيا دورم باد به معني دور باد زمن است؟
من و همصحبتي اهل ريا دورم باد

2- معني بيت زير چيست؟
چون بر حافظ خويشش نگذاري باري اي رقيب از بر او يك دو قدم دور ترك
باري در اين شعر چه معني اي دارد.

پاسخ : دوست عزيز.سلام.از سوالاتي كه كرده اي ممنونم.
1_بله.درست گفته اي.من و هم صحبتي اهل ريا دورم باد.يعني هم صحبتي با اهل ريا از من دور باد.
2_باري در اين بيت قيد است و به معناي به هر حال و به هر جهت است.البته مي دانيد كه براي اشعار شاعر بزرگي چون حافظ نمي توان معناي واحد و حتمي را گفت.ولي به نظر مي رسذ منظور اين است:
حالا كه نمي گذاري او در كنار حافظ حودش باشد.بهر حال اي رقيب خودت هم اندكي از معشوق من دور تر شو.

87

۳۳ بازديد
سوال : نويسنده كتاب كليله و دمنه كيست؟ پاسخ : با سلام
اين كتاب در اصل از ادبيات شفاهي يا فولكلور هند بوده و بنابراين نويسنده آن همه مردم هستند يا لااقل نويسنده مشخصي ندارد. اصل اين قصه ها به زبان سانسكريت "پنجه تنتره" ناميده مي شده است كه در قبل از اسلام توسط برزويه طبيب به زبان پهلوي ترجمه شده و به ايران آمده است. در قرن دوم عبدالله ابن مقفع آن را به عربي برگردانده و دو قرن بعد رودكي آن رادر قالب مثنوي از پهلوي به فارسي ترجمه كرده است. در نهايت در قرن ششم هم نصزالله منشي آن را به نثر فارسي درآورده است. موفق باشيد.

سوال : ذكريا از نظر لغوي يعني چه ؟

پاسخ : با سلام
دوست عزيز "ذكريا" نامي عبري است . عبري و عربي ريشه مشتركي دارند. ريشه اين اسم هم در عبري و عربي يكي است: ذكر. با توجه به اين نكته معني لغوي ذكريا اين است: خداوند به ياد مي آورد.

سه شعر تازه از غلامحسين معتمدي

۳۳ بازديد

دكتر غلامحسين معتمدي ،روانپزشك و مترجم و مولف كه پيش از اين دفتر شعري را هم از سوي نشر مركز به بازار كتاب عرضه كرده بود،چند شعر منتشر نشده‌اش را در اختيار قرار داد.

علاوه بر دفتر شعر آواز امشب، از دكتر معتمدي كتاب انسان و مرگ و موسيقي و ذهن (اولي تاليف و دومي ترجمه) از سوي نشر مركز عرضه عمومي شده است.

شعرهاي او در سه ماه پاياني سال 90 سروده شده است و سه قطعه شعر فال،هوا و تفاوت را از نظر شما گراميان مي‌گذرانيم.

فال

كافي شاپ را

قسمت كرديم

و فنجان عشق را نوشيديم

تا در سرنوشت

خيره شويم

و فال فردا را بگيريم

و خطوط خواستن را

كشف كنيم

تا به هم برسيم

و فاتحه ي فاصله‌ها را بخوانيم

و زندگي

بوي قهوه بدهد.

امّا نشد

و نفهميديم چرا؟

و آن قدر جوشيديم

كه سرنوشت سر رفت

و زندگي ته گرفت

و از عشق

چيزي نماند.

  هوا

هوا آلوده ست

كسي به پنجره ها فكر نمي‌كند

وقتي كه آسمان

بي‌تفاوت شده است

و خورشيد

خون بالا مي‌آورد

و خيابان‌ها

با ما نمي‌سازند.

ما بيماريم

و از دست مي‌رويم.

لحظه‌ها در ما ايستاده‌اند

و از تسليم گذشته‌ايم

و كسي حوصله‌ي سرنوشت را ندارد.

چرا براي آن چه نيستيم

به دنيا مي‌آييم؟

و چه فرق مي‌كند

كه ماشين‌ها بروند

يا بيايند

وقتي كه هيچ

همه جا ايستاده است

و فردا شكل ديروزست

و با همان چشم‌ها

به آينه خيره مي‌شود

و با همان نگاه

ما را از ياد مي‌برد

و دستمان به حقيقت نمي‌رسد

و در خيابان‌ها

در ميان خطوط موازي مرگ

خفه مي‌شويم.

هوا آلوده ست

در خيابان

لباس‌ها در رفت و آمدند

و مردگان دوباره در ما مي‌ميرند

و كاميون‌هاي دروغ

چراغ قرمز را رد مي‌كنند

و كسي نمي‌داند

زندگي كجاست؟

حالا حتّي براي لحظه‌هاي سرنوشت هم دير شده است.

جاده‌ها به جايي نمي‌رسند.

شهرها رفته‌اند

وبليط همه ي قطارها را

مرگ مي‌فروشد.

  تفاوت

مي‌توانم

بي تو زندگي كنم

و نگذارم

آسمان دلتنگي‌هايم

ببارد

حتّي اگر

لب تنهايي‌ام

ننشيني

و شعرهايم را

از شيشه‌هاي بخارگرفته

پاك كني.

مي‌توانم

بي تو زندگي كنم

و بگذارم

تا پنجره‌هاي نگاهت

عبور كنند

و در گلدان اطاقم

جوانه‌هاي جدايي‌ات

قد بكشند

و در آئينه راهرو

دست‌هاي دوري‌ات

پير شوند.

مي‌توانم

بي تو زندگي كنم

و ليوان نبودنت را

تا ته سر بكشم

و تلاطم تو خالي تو را

در ميان اطاق‌ها

از ياد ببرم.

مي‌توانم

بي تو زندگي كنم

اي آخرين كس عشق

كه كلمات در نيافته ي دوست داشتن را

مچاله كردي

و بيرون من ايستادي.

تو از تفاوت فاصله‌ها

چه مي‌داني؟

كه من در ابتداي نرسيدنم.

منبع : سايت تبيان


86

۳۲ بازديد
سوال : بسمه تعالي
با سلام
مي گويند كلمه بنام صفت است و بيان مثلا شماره حساب فلان بنام فلام دست نيست بلكه بايد جدا از نوشته شود مثلا شماره حساب فلان به نام فلان
آيا صحت دارد
معني شعر
آنان كه محيط فضل وآداب شدند
درجمع كمال شمع اصحاب شدند
ره زين شب تاريك نبردند برون
گفتند فسانه اي ودرخواب شدند
چيست پاسخ : سلام
بله چيزي كه نوشته ايد، درست است. در جمله اول بنام با معني صفتي و به شكل مركب به كار رفته است. در حاليكه در جمله دوم "به" حرف اضافه است و نبايد به كلمه بعد از خود متصل شود. اما معني شعر اين است كه كساني هستند كه در علم و دانش و ادب به نهايت درجه مي رسند اما اين كافي نيست و آنها هم راهي به اسرار عالم معنا نداند. براي همين حرفهايشان مثل افسانه ها و قصه هاست و آنها در عمر خود كاري جز اين افسانه گفتنها نكرده اند و مرده اند. موفق باشيد

سوال : آيا براي يافتن بن مضارع افعال در زبان فارسي قاعده اي وجود دارد تا مثلا اگر بخواهيم زبان فارسي را به يك فرد غير فارسي زبان تعليم دهيم آن قواعد را به او بياموزيم؟
البته من براي بعضي افعال قاعده هاي يافته ام مثلا
خريدن=خر
بريدن=بر
چشيدن=چش
چريدن=چر
پريدن=پر
در اين افعال پسوند يدن از فعل حذف مي شود.
اما در افعال زير تغببراتي رخ مي دهد
پختن=پز
ريختن = ريز
در افعال بالا علاوه بر اينكه پسوند تن حذف شده حرف خ به حرف ز تبديل شده است.
چنين قواعدي را ميتوان در زبان فارسي يافت كه براي خود فارسي زبانان در مدرسه تدريس نمي شوند زيرا احتياجي ندارند. اما آيا براي افراد خارجي كه ميخواهند زبان ما را ياد بگيرند چنين قواعدي به ايشان تدريس ميشود يا اينكه ميگويند تمام افعال اين زبان سماعي است يا به قول اينگليسيها Irregular verb هستند.البته در زبان اينگليسي بخش كوچكي از كل اين افعال سماعي يا بي قاعده هستند
17 ساله
سوم رياضي

پاسخ : سلام
بله دوست عزيز چنين قاعده اي وجود دارد. در اصل هر بن مضارع از فعل امر آن مصدر ساخته مي شود. يعني به هر حال بخشي از زبان را بايد به نحو سماعي آموخت.براي ساختن بن مضارع بايد صيغه امر آن مصدر را ساخت مثل: ريختن-----> بريز و سپس حرف"ب" را از ابتداي آن حذف كرد. موفق باشيد.

بغض‌ها و لبخندهاي محمدرضا تركي به نمايشگاه كتاب مي‌رسد

۳۴ بازديد

خبرگزاري فارس: بغض‌ها و لبخندهاي محمدرضا تركي به نمايشگاه كتاب مي‌رسد

محمدرضا تركي، نويسنده و شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار كتاب و ادبيات باشگاه خبري فارس «توانا» در خصوص تازه‌ترين اثر در دست نگارش خود، بيان داشت: در سال‌هاي 89 و 90 اشعاري را سروده و در قالب آثار مختلف منتشر و روانه بازار نشر كرده بودم كه اين آثار را جمع‌آوري و در قالب كتابي منتشر خواهم كرد.

وي با بيان اينكه مجموعه شعرهاي 2 سال گذشته خود را در قالب كتابي با عنوان «بغض در نواحي لبخند» به چاپ خواهم رساند، اضافه كرد: اين اثر داراي 120 صفحه است كه بزودي از سوي انتشارات «هنر رسانه ارديبهشت» براي مطالعه مخاطبان بزرگسال روانه بازار نشر مي‌شود.

تركي ادامه داد: بيشتر اشعار مجموعه «بغض در نواحي لبخند» در قالب غزل است اما برخي از اشعار در قالب نو، رباعي و سپيد سروده شده است.

وي در پايان گفت: مجموعه شعر «بغض در نواحي لبخند» بزودي منتشر و در بيست و پنجمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران به مخاطبان عرضه مي‌شود.

به گزارش «توانا»، تاكنون از اين نويسنده آثاري همچون «پارساي پارسي»، «پرسه در سايه كلمات»، «خاكستر آيينه» و «مجموعه مقاله‌هايي درباره خاقاني» منتشر و روانه بازار نشر شده است.

منبع : سايت فارس نيوز

براي مشاهده اشعار محمدرضا تركي كليك كنيد