من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعري از سيد حميدرضا برقعي

۲۷ بازديد

تا كي غروب جمعه ببينم كه مادرم

شاعر : سيد حميدرضا برقعي

ساعات عمر من همگي غرق غم گذشت
دست مرا بگير كه آب از سرم گذشت

مانند مرده اي متحرك شدم، بيا
بي تو تمام زندگي‌ام در عدم گذشت

مي خواستم كه وقف تو باشم تمام عمر
دنيا خلاف آن چه كه مي خواستم گذشت

دنيا كه هيچ، جرعه آبي كه خورده ام
از راه حلق تشنه ي من، مثل سَم گذشت

بعد از تو هيچ رنگ تغزّل نديده ايم
از خير شعر گفتن، حتّي قلم گذشت

تا كي غروب جمعه ببينم كه مادرم
يك گوشه بغض كرده كه اين جمعه هم گذشت

مولا شمار درد دلم بي نهايت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

حالا براي لحظه اي آرام مي شوم
ساعات خوب زندگي ام در حرم گذشت


برنامه مراسم تشييع و ختم استاد سمندريان+تصاويري از حضور هنرمندان تئاتر و سينما در مراسم يادبود پنج ش

۳۰ بازديد
مراسم تشييع پيكر استاد فقيد تئاتر ايران؛ حميد سمندريان از مقابل سالن سمندريان تماشاخانه ايرانشهر خانه هنرمندان ايران و بنا به درخواست خانواده اين استاد بزرگوار برگزار خواهد شد.

مجيد سرسنگي؛ مديرعامل خانه هنرمندان و تماشاخانه ايرانشهر در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: بنا به درخولست خانواده مرحوم سمندريان و به ويژه همسر ايشان خانم هما روستا مراسم تشييع پيكر استاد فقيد تئاتر ايران؛ از مقابل سالن سمندريان تماشاخانه ايرانشهر خانه هنرمندان ايران برگزار خواهد شد.

حميد سمندريان متولد 1310 سحرگاه 22 تيرماه بعد از دست و پنجه نرم كردن با بيماري در سن 81 سالگي در منزل خود دار فاني را وداع گفت. اين استاد بزرگ تئاتر ايران در حالي براي هميشه صحنه تئاتر را ترك كرد كه آرزوي اجراي نمايش "گاليله" را به عنوان وصيت نامه هنري خود داشت.

سمندريان طي سه دهه گذشته تنها چهار اثر نمايشي را كارگرداني كرد و به صحنه برد و اين در حالي بود كه وي از جمله كارگردانان برجسته تئاتر در آسيا بود كه در كشور آلمان و زير نظر ادوارد ماركس كارگردان برجسته تئاتر دنيا كارگرداني را آموخت.

همچنين، مراسم ختم وي دوشنبه 26 تيرماه ساعت 18 در مسجد جامع شهرك غرب برگزار خواهد شد.


مسعود ده نمكي به عرصه مطبوعات بازمي گردد/روي جلد شماره اول‌اش را ببينيد: تير پرحادثه

۳۰ بازديد
مسعود ده نمكي، عضو سابق انصار حزب الله كه در دهه ۷۰ به انتشار نشرياتي چون شلمچه، جبهه و صبح دوكوهه پرداخت، اين بار قصد دارد با انتشار دور جديد ماهنامه «صبح دو كوهه» فعاليت خود در عرصه مطبوعاتي را از سر بگيرد.

به نوشته بولتن، شماره ابتدايي اين نشريه كه احتمالا در هفته آخر تيرماه بر پيشخوان دكه ها قرار خواهد گرفت، با عنوان «تير پر حادثه» نگاهي تاريخي به حوادث تيرماه پس از انقلاب (كودتاي نوژه، انفجار ۶ و ۷ تيرماه ۶۰ و ۱۸تيرماه ۷۸) خواهد داشت.


جزييات تازه و گزارشي از پشت صحنه "رسوايي" ده‌نمكي: شريفي نيا در نقش بدمن فيلم!

۲۶ بازديد
فيلم رسوايي ساخته مسعود ده‌نمكي در مرحله فيلمبرداري قرار دارد.

به گزارش كافه سينما روزنامه جوان در گزارش پشت صحنه فيلم رسوايي نوشته: آخرين ساخته مسعود ده نمكي پس از سه گانه جنجالي اخراجي‌ها كه هفته اول تيرماه در محله مولوي تهران كليد خورد، اين روزها مراحل پاياني فيلمبرداري‌اش را مي‌گذراند. رسوايي با حضور بازيگراني مانند الناز شاكردوست، اكبر عبدي، محمدرضا شريفي نيا، تينا آخوند‌تبار و ساير ستاره‌هاي جوانش بار ديگر خبر از گيشه‌اي موفق را مي‌دهد. به همين بهانه سري به لوكيشن رسوايي زديم تا كار جديد ده نمكي را از نزديك دنبال كنيم.

مسجد «حمزه سيد شهدا»ي چهار راه مولوي در راسته‌اي از بازار كه به آن اصطلاحاً بازار افغاني‌ها مي‌گويند، لوكيشن اين روزهاي ساخته جديد ده‌نمكي است. صبح روز گذشته در گرمايي كه نفس كشيدن را سخت مي‌كرد، ميهمان ده نمكي و عوامل فيلم بوديم. قرار بود سكانس حضور روحاني با بازي اكبر عبدي در راسته بازار فيلمبرداري شود و پس از آن نمازگزاردن مردم در راسته بازار به امامت او. حال و هواي بازار افغاني‌ها كه پيش از اين بازار دباغ‌ها نام داشت، ما را به ياد تهران قديم مي‌انداخت، بازار مسقفي كه بي‌شباهت به بازار بزرگ تهران نيست و عوامل فيلم به دليل شلوغي بازار بزرگ اين راسته بازار مولوي را براي فيلمبرداري انتخاب كرده بودند. اما پس از اينكه عوامل فيلم در لوكيشن حاضر شدند و فيلمبرداري شروع شد، در راسته بازار جاي سوزن انداختن نبود و همه براي ديدن هنرپيشه‌هاي مورد علاقه‌شان جمع شده بودند. مسعود ده‌نمكي در حال هماهنگي‌هاي كار بود و انگار سرش ازهمه شلوغ تر بود. اما در ميان همه دغدغه‌ها و فشار كاري، با رويي گشاده پاي صحبت ما نشست و در پاسخ به اين پرسش كه داستان رسوايي از چه قرار است، گفت: رسوايي مضموني اجتماعي و اخلاقي دارد و به نوعي پاسخ به برخي از سؤالات و شبهاتي است كه در خصوص مسائل اجتماعي جوانان مطرح مي‌شود، مانند چشم‌چراني و مسئله جلوه‌گري و حجاب. در رسوايي سعي بر اين بوده است كه در عين اينكه فيلم در ژانر معناگرا قرار مي‌گيرد، بتواند با مخاطبان هم ارتباط برقرار كند و شعاري نباشد. مضاميني كه تا به حال دغدغه مطرح كردنش را داشته ايم مانند برخي مفاهيم ديني به صورت روان در رسوايي روايت مي‌شود. ماجراي فيلم هم فيلم در واقع همان است كه عزت و ذلت آدم‌ها دست خداست.

داستان حول نقش الناز شاكردوست مي‌گرددده‌نمكي در پاسخ به اين سؤال كه آيا رسوايي هم در راستاي سه‌گانه اخراجي‌ها است، ادامه داد: رسوايي هيچ ربطي به اخراجي‌ها ندارد. وي همچنين درباره شخصيت‌هاي فيلم رسوايي اظهار داشت: رسوايي سه شخصيت اصلي دارد، يكي شخصيت روحاني فيلم است كه آقاي عبدي اين نقش را بازي مي‌كند كه يك نقش كاملاً جدي است و اصلاً بار طنز ندارد و نقش راهنما براي ساير شخصيت‌ها را دارد. نقش اصلي ديگر دختري است كه قصه فيلم حول محور او مي‌چرخد با بازي الناز شاكردوست و شخصيت ديگر كه فرد ظاهرگرايي است كه در واقع بدمن فيلم است كه آقاي شريفي نيا اين شخصيت را بازي مي‌كند. شخصيت ديگري در فيلم هست به نام جعفر با بازي آقاي كامران تفتي و ديگر بازيگران فيلم مريم كاوياني، مجيد مشيري، تينا آخوند‌تبار، محبوبه بيات، مهسا كاميابي، آرزو افشار، امير نوري و اسماعيل خلج هستند.

ده نمكي درباره قشر و طبقه اجتماعي كه داستان فيلم رسوايي در آن مي‌گذرد، گفت: عموماً فيلم در پايين‌شهر مي‌گذرد، نقش‌هاي متعددي است كه هر كدام نمود عيني در سطح جامعه ما دارد.وي درباره لوكيشن‌هاي فيلم رسوايي ادامه داد: لوكيشن‌هاي فيلم يك خانه قديمي در پايين شهر است و مسجد و بازار و معابر اطراف آن است و كل فيلمبرداري در تهران است. تمام سعي‌مان هم بر اين است كه اوايل ماه رمضان فيلمبرداري تمام شود و احتمالاً يا به جشنواره فجر ۹۱ مي‌رسد يا براي اكران مي‌رود.

اسماعيل خلج را احتمالاً با نقش پير بابا در سريال اغما به ياد مي‌آوريم. در رسوايي اما خلج نقش ميرزا را بازي مي‌كند. او درباره نقش‌آفريني در رسوايي به «جوان» گفت: در فيلم جديد رسوايي، نقش ميرزا را بازي مي‌كنم. پيش از اين كار بيش از ۶۰ فيلم و سريال بازي كرده‌ام كه معروف‌ترين آنها اغما بوده است. دو هفته پيش نقش من در اين فيلم شروع شد و احتمالاً تا يكي دو جلسه ديگر ادامه پيدا مي‌كند.

مدير فيلمبرداري: رسوايي با دوربين رو دست كار شدهفرشاد گل سفيدي مدير فيلمبرداري رسوايي هم در خصوص تجربه‌اش در رسوايي به «جوان» گفت: فيلمبرداري از سوم تيرماه شروع شد و امروز هجدهمين جلسه‌اي است كه فيلمبرداري مي‌كنيم. با دوربين كانن ۵D مارك ۲ فيلمبردار مي‌كنيم مانند كار اخراجي ها. اين سومين كار من با آقاي ده نمكي بوده است و پيش از اين در اخراجي‌ها ۳، رسوايي و كدام استقلال، كدام پرسپوليس هم همراه او بودم. وي در خصوص نوع فيلمبرداري در رسوايي تأكيد كرد: قسمت اعظم فيلمبرداري، رسوايي با دوربين رودست بوده است چون فرم بازار و مستند اجتماعي دارد، البته نوع فيلمبرداري مطابق با حال و هواي سكانس است و يك جاهايي پر تنش و يك جاهايي كم تنش و به طور كلي شرايط بسيار مطلوب و سريع بوده است.

مدير توليد: بهترين‌هاي سينما در رسوايي گردهم آمدند. مجتبي اميني مدير توليد پروژه رسوايي در خصوص اين كار به «جوان» گفت: پيش توليد رسوايي شش ماه طول كشيد، به واسطه اينكه قرار بود توليد‌ي قوي داشته باشيم و به دليل چنين پيش توليدي، زمان توليد كمتر از يك ماه شد. عوامل فيلم رسوايي بسيار حرفه‌اي هستند. مجيد ميرفخرايي طراح صحنه و لباس، محمود خرسند خرسندي صدا‌بردار، فرشاد گل سفيدي مدير فيلمبرداري و مجيد اسكندري طراح گريم كار است و ما سعي كرده‌ايم از بهترين بازيگران ايران در اين كار استفاده كنيم. در كنار اكبر عبدي، شريفي نيا و خانم شاكر دوست ۱۰ چهره ديگر نقش‌آفريني مي‌كنند. پكيج كلي كار در بازار و پامنار ضبط شده است و سكانس‌هاي بالاي شهر را هم در روزهاي آينده در تجريش كار خواهيم كرد.

اميني ادامه داد: چون موضوع كار اجتماعي و در ژانر معنا گراست و حساسيت زيادي هم دارد، پيش‌توليد كار مشكل بود، اما موفق شديم كار را به خوبي جمع كنيم. گرماي طاقت فرسا و سكانس‌هاي سنگين از مشكلات توليد بود. اميني با اشاره به اينكه در رسوايي علاوه بر مديريت توليد، بازي هم مي‌كند، تأكيد كرد: به پيشنهاد آقاي شريفي‌نيا و ده‌نمكي، نقش رضا طلبه را بازي مي‌كنم كه طلبه جواني از شاگران آقاي عبدي، نقش اول فيلم است. اميني كه پيش از اين در فيلم سينمايي دلشكسته هم نقش همكلاس شهاب حسيني را بازي مي‌كرد، گفت: من معمولاً در كارهاي خودم اگر برسم، بازي مي‌كنم.بالاخره فيلمبرداري تمام شد و عوامل فيلم براي استراحت رفتند. قرار بود فيلمبرداري روز آينده هم ادامه پيدا كند تا بتوانند پش از ماه رمضان فيلمبرداري كار را خاتمه دهند و رسوايي راهي مراحل فني شود تا ببينيم ده نمكي اين بار هم مي‌تواند فيلم پرفروشي را به سينما عرضه كند.


"بغض" در انتظار پروانه نمايش

۲۷ بازديد

غلامرضا موسوي تهيه كننده در گفتگو با خبرنگار حوزه سينما باشگاه خبرنگاران در خصوص اكران فيلم سينمايي "بغض" گفت: متاسفانه هنوز فيلم بغض مجوز پروانه نمايش نگرفته است و در صورتي كه پروانه نمايش آن صادر شود، براي نيمه دوم عيد فطر اكران خواهيم كرد.

وي ادامه داد: تمام تمهيدات لازم براي اكران آماده شده است و به محض دريافت محوز بعد از فيلم "كلاه قرمزي و بچه ننه" به روي پرده مي‌رود.

موسوي در خصوص موضوع فيلم "بغض" عنوان كرد: بغض روايتگر مقطع زندگي ژاله و حامد دو جوان مهاجر ايراني است كه زمان آشنايي و خوشحالي اين جوان و روزهاي سرنوشت ساز زندگي آن ها را به تصوير مي كشد.

گفتني است، در فيلم سينمايي "بغض" به كارگرداني رضا درميشيان، بابك حميديان، مهران احمدي و باران كوثري به ايفاي نقش پرداختند.


عكس‌ها و پوستر‌هاي فيلم «بدون اجازه»

۲۸ بازديد
از هفته گذشته فيلم «بدون اجازه» به كارگرداني مرتضي هرندي و تهيه‌كنندگي محمود فلاح در گروه سينمايي عصر جديد جاگزين فيلم سينمايي «كيميا و خاك» ساخته عباس رافعي شد.

«بدون اجازه» مضموني اجتماعي دارد و با نگاهي نو به نوعي از جرايم كه در جامعه حال حاضر نيز به وفور يافت مي‌شود، مي‌پردازد.

داريوش ارجمند، مهدي پاكدل، نسرين مقانلو، اميريل ارجمند، حميد طالقاني، باران زماني، زهره حميدي، سولماز آقمقاني، فرج الله گل سفيدي، ساناز كمالوند و... و با معرفي ياسمينا باهر و با حضور محمد كاسبي از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.

ساير عوامل اصلي اين فيلم عبارتند از: نويسنده: علي حسيني، مجري طرح: مجتبي هنرمند پارسا، مدير فيلمبرداري: مسعود كراني، مدير صدابرداري: محمد شاهوردي، تدوين: واروژ كريم مسيحي، صداگذار: پرويز آبنار، آهنگساز: اميريل ارجمند، طراح چهره‌پردازي: محسن بابائي، دستيار اول كارگردان و مدير برنامه ريزي: حميد همتي، جانشين توليد: محسن كرباسيان، مدير تداركات: رحيم بياباني، طراح صحنه: مجيد علي اسلام، طراح لباس: ونوس ابوذري، دستيار دوم كارگردان: حامد پوراسفندياني، منشي صحنه: نسيم ناطقيان، عكاس: مسعود پاكدل و مشاور رسانه‌اي: امين داداشي

* عكس‌ها و پوستر‌ها فيلم «بدون اجازه» (ساخته واروژ كريم مسيحي) را اينجا ببينيد:


بازيگران به صهيونيست ها وابسته اند/ من آن ها را آدم كردم!

۲۷ بازديد

فرج الله سلحشور كارگردان سينما و تلويزيون در گفتگو با خبرنگار حوزه سينما باشگاه خبرنگاران در خصوص اظهارات اخير خود گفت: من بارها اعلام كردم عضو سينماي ايران نيستم و نه تنها سينماي ايران بلكه سينماي دنيا در دستان صهيونيست ها است.

وي گفت: در دهه‌ي شصت فيلم هاي درخشاني ساخته شد اما به تدريج روندي را طي كرديم كه مخالف ارزش هاي انقلاب و اسلام بود.

سلحشور گفت: وضعيت به گونه اي است كه هنرمندان مي‌گويند موظف نيستيم در فهرست انقلاب و اسلام باشيم و مستلزم بودن به قانون اساسي را از اساسنامه حذف مي‌كنند.

وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا به لحاظ اخلاقي درست بود كه نام پگاه آهنگراني را ببريد، گفت: ايشان در حدي نبود كه نامش برده شود اشتباه كردم.

سلحشور گفت: سي وسه سال با سينما سازش كرديم، عيب ها را پوشانديم و بودجه داديم، اما خرابكاري كردند، كثافت كاري ها را پوشانديم از همه اخبار اطلاع داشتيم حرفي نزديم به اين اميد كه سينماگران جذب شوند اما نشد.

وي گفت: كار به جايي رسيد كه دست به افشاگري زديم و گفتيم اينها به صهيونيست ها وابسته هستند از بنياد "سوروس" خط مي‌گيرند، دنبال انقلاب مخملي هستند همه اينها را گفتيم اما كسي گوشش بدهكار نبود، ديديم همه خوابند آن وقت فرياد زديم مردم مي‌دانيد دخترانشان به كجا كشيده مي‌شدند با اين جمله آنتن ها فعال شد.

وي گفت: اين جمله باعث شد تجمعي رو بروي وزارت ارشاد صورت بگيرد و فيلم ها پائين كشيده شود.

سلحشور گفت:ادبيات من در آن مقطع درست بود بعد از آن چون جمع بسته بودم؛عذرخواهي كردم.

وي گفت:يوسف(ع) از مردم دنيا جايزه گرفت و يوسف در بين هنرمندان ايران جائي ندارد،زيرا هنرمندان صهيونيست و فاسد مال ايران نيستند و اگر جامعه‌ هنري ما استقبال مي‌كرد بايد مي‌مردم.

اين كارگردان در خصوص انتخاب بازيگران زن در پروژه‌ي حضرت موسي(ع) گفت: بازيگران را از همين سينماگران انتخاب مي كنم همانند پروژه يوسف كه من آن را با همين هنرمندان ساختم با اين تفاوت كه مديريت اينها در اختيار من بود و من آن ها را آدم كردم براي همين در اين پروژه بازدهي خوبي داشتند؛ مهم اين است كه از هنرمندان چگونه استفاده شود البته بسياري از هنرمنداني كه با ما كار كردند ديگر به مسير قبلي بازنگشتند.

وي در پايان گفت: من يك آدم مستقل هستم و براي اعتقاداتم فيلم مي‌سازم و بودجه اي توسط همين مملكت تامين مي شود.


دومين فيلم پرمخاطب سال را مردم انتخاب كردند

۳۲ بازديد
به گزارش خبرنگار حوزه سينما باشگاه خبرنگاران فيلم هاي سينمايي در حال اكران اين هفته در حال به فروش خود پايان داد كه چند فيلم سينمايي جديد نيز وادر چرخه اكران شدند.

اين هفته فيلم هاي در حال اكران نيز فروش چنداني نداشتند و فيلم سينمايي "خوابم مي‌آد" روز سه شنبه فروشي معادل 25 ميليون تومان داشته كه در مقايسه با سه شنبه هفته هاي گذشته افت فروش بسيار زيادي داشت.

اين فيلم با داشتن 28 سالن سينما و 28 روز نمايش توانست فروشي معادل 1 ميليارد و 265 ميليون تومان بدست آورد.

فيلم سينمايي "آزمايشگاه" به كارگرداني حميد امجد با داشتن 20 سالن سينما و 35 روز نمايش توانست با فروش 4 ميليوني خود در روز سه شنبه فروشي معادل 260 ميليون را نصيب خود كند.

فيلم سينمايي "قفس طلايي" به كارگرداني محمد زرين دست با داشتن 7 سالن سينمايي و 34 روز نمايش و همچنين فروش 2 ميليون و چهارصد هزار توماني خود در روز سه شنبه توانست مجموع فروش خود را 180 ميليون رقم زند.

فيلم سينمايي "كيميا و خاك" نيز با بازي حامد بهداد، پريوش نظريه، حسين ياري، محسن افشاني، و همچنين به كارگرداني عباس رافعي با داشتن 9 سالن سينمايي و 21 روز نمايش و همچنين فروش 1 ميليون هفتصد هزار توماني خود در روز سه شنبه توانست مجموع فروش خود را به 33 ميليون برساند.

فيلم سينمايي "پس كوچه هاي شمرون" به كارگرداني كامران قدكچيان نيز با داشتن 15 سالن سينمايي و 28 روز نمايش و همچنين فروش 3 ميليون و چهارصد هزار توماني خود در روز گذشته توانست فروشي معادل 133 ميليون تومان بدست آورد.

فيلم سينمايي "شور شيرين" به كارگرداني جواد اردكاني نيز با داشتن 16 سالن سينمايي و 11 روز نمايش نيز توانست با فروش 3 ميليوني خود در روز گذشته فروشي معادل 20 ميليون تومان بدست آورد.
فيلم سينمايي بدون اجازه به كارگرداني مرتضي هرندي با داشتن 14 سالن سينمايي و 7 روز نمايش همچنين فروش 1 ميليوني خود در روز سه شنبه توانست فروشي معادل 9 ميليون تومان را بدست آورد.

فيلم سينمايي "آزمايشگاه" پس از 35 روز نمايش از امروز سينماي سرگروه و چند سالن اصلي را از دست داد تا فيلم "راه بهشت" به جايش در گروه استقلال روي پرده برود.

«چارسو» بعد از عيد فطر اكران مي شود+تصاوير

۲۸ بازديد
 

فرهاد نجفي كارگردان و تهيه كننده فيلم سينمايي "چارسو" در گفتگو با خبرنگار حوزه سينما باشگاه خبرنگاران در خصوص اكران اين فيلم گفت: فيلم سينمايي "چارسو" آماده‌ي اكران براي ماه مرداد است ولي به خاطر ناموفق بودن اكران هاي ماه رمضان من با اكران اين فيلم در اين زمان موافق نيستم و فيلم بعد از عيد فطر اكران خواهد شد.


وي افزود: اين فيلم آماده نمايش در چند جشنواره خارجي است و بنياد سينمايي فارابي در حال ساخت تبليغات رسانه اي فيلم براي اين جشنواره ها است.

نجفي در خصوص نقش محمدرضا فروتن در "چارسو" اظهار داشت: محمدرضا فروتن در "چارسو" نقشي كاملا متفاوت تر از ديگر نقش هايش دارد.


گفتني است، داستان" چارسو" در خصوص يك آدم ربايي خارج از فضاي جنايي است كه محمدرضا فروتن بعد از بيدار شدن از خواب متوجه مي‌شود كه در خانه خود نيست و دزديده شده است.

محمدرضا فروتن، نيوشا ضيغمي، كوشان بهرامي، رها شيرازي، رضا بادامچي، سوگل طهماسبي و با معرفي روشا ضيغمي در اين فيلم نقش آفريني مي كنند.


گفت وگويي بي مقدمه با شهاب مقربين

۲۷ بازديد

  شهاب مقربين

شهاب مقربين نامي آشنا در عرصه شعر است. حالا اينكه عده اي شعرهايش را دوست بدارند يا نه مختارند، به هر حال او شاعري است شناخته شده و حرف هايش خواندني.

سقراط در جايي چيستي شعر و علم بوده گي شعر را زير سوال مي برد اما با تغييراتي كه امروزه در تعريف شعر صورت گرفته آيا مي توانيم شعر را هم به نوعي علم بدانيم يا شكلي از هنر كه به علم نزديك مي شود؟

قطعاً شعر علم نيست. يك مقوله ي هنري است. علم در هر نقطه اي از جهان و تحت هر شرايطي حرف يكساني مي زند. اما هنر به جغرافيا و تاريخ و ويژه گي هاي زندگي انسان ها بسته گي پيدا مي كند.

به همين جهت هنر و به طور اخص، شعر نيز در فرهنگ هاي مختلف اشكال مختلفي پيدا مي كند. البته امروزه با توجه به وسايل ارتباط جمعي و نزديك شدن فرهنگ ها به يكديگر تضادها و تناقص ها كمتر است ولي اين به آن معنا نيست كه شعر تبديل به علم شده است. اما البته مبحث چيستي شعر مي تواند مقوله ي علمي (البته نادقيق) باشد. بايد به اين نكته توجه كرد كه شعر، مثل هر هنر ديگري، دو وجه دارد، يكي وجه فني آن است كه آموختني است و مي شود تعاريف مشخصي از آن ارائه داد و بر سر آن توافق كرد و آن عبارت است از فنوني كه براي ساخته شدن شكل ظاهري آن به كار مي رود، مثل همان وزن، قافيه، صنايع ادبي، يا هر شگرد زيبايي شناسانه اي كه شاعر به كار مي گيرد. اين ها را معمولاً طبقه بندي و قاعده مند مي كنند و مي شود آن را علم ناميد و آموخت و در اين زمينه به استادكاري چيره دست تبديل شد يا نشد، اما وجه ديگر هنر يا شعر كه وجه خلاقانه ي آن است، از استعدادها و تجربه هاي زيستي و اجتماعي پنهان در ناخودآگاه هنرمند يا شاعر نشأت مي گيرد و آن چيزي نيست كه آموختني از طريق كتاب و كلاس و درس استاد باشد، دريافتني از طريق زنده گي است و به استعدادهاي ذاتي و حتا ژنتيك او نيز مي تواند بسته گي داشته باشد.

شعر در دوره هاي مختلف تاريخ ايران دستخوش تغييراتي بوده يعني مي توانيم بگوييم كاركرد اجتماعي و فردي متفاوتي را داشته، گاهي بر آمده از اجتماع بوده و گاهي برآمده از فرد. حالا اگر بخواهيم نيم نگاهي تاريخي به شعر داشته باشيم، شعر ايران تا چه حد برآمده از جامعه ي خود بوده و تا چه حد برآمده از فرد بوده است؟

به طور كلي جامعه و فرد جدا از يكديگر نيستند. انسان موجودي اجتماعي ست و همه ي كنش هايش متاثر از جامعه است. همه ي شعرها به نوعي بي تأثير از جامعه ي زمان خود نيستند؛ منتهي، ميزان اين تأثير و شكل و نحوه ي بروز آن در شاعران مختلف، متفاوت است. اين تفاوت ها بسته گي به شرايط مختلف زنده گي فرد دارد. آدمي علاوه بر اجتماع، از بدو تولد (و حتا پيش از تولد) در معرض شبكه ي بسيار پيچيده اي از عوامل مختلف است كه بر يكديگر تأثير مي گذارند، از عوامل زيست شناختي، ژنتيك، ارث و ... گرفته، تا خانواده و اجتماع و تاريخ و جغرافياي زندگي او. اين ها همه بر هم و بر شاعر تأثير مي گذارند و شخصيت او را شكل مي دهند. شخصيت هنري يك شاعر ممكن است به شكلي باشد كه در برابر اتفاقات جامعه واكنش صريح و مستقيم نشان دهد و ممكن است واكنش اش نامستقيم يا پنهان باشد، ولي بدون واكنش نيست، چون از جامعه جدا نيست. تأثير، اگر چه ناپيدا، ولي وجود دارد. اما اگر منظور شما از شعرهاي برآمده از اجتماع، شعرهاي با تم اجتماعي است، بله، در دوره هايي بيشتر اتفاق افتاده است. در دوره هايي كه تب و تاب اجتماعي زياد بوده اين مساله بيشتر اتفاق افتاده؛ پس از انقلاب مشروطه، بعد از شهريور 20، پس از كودتاي 28 مرداد 32 و...

به نظر مي رسد كه مفاهيم شعر كلاسيك درون گراتر است. اما بعد از آن انگار برون گرا مي شود و از مسائل اجتماعي سر برمي آورد كه تا پيش از آن خيلي مطرح نبوده است.

در گرايش غالب و كلي، حق با شماست. اما من بر مي گردم به صحبت اولم كه گفتم هيچ شعري يا هيچ كنشي از طرف انسان نيست كه كاملاً فارغ و بي تأثير از اجتماع باشد در شعر كلاسيك هم در دوره هايي گرايش به عرفان و درون گرايي غالب بود، ولي همچنان همان شعرها نيز به گونه اي وضعيت اجتماعي زمان خود را بازتاب مي دهند، گيرم نه به شكل صريح آن چنان كه در شعر شاعران معاصر. اگر چه در آن دوره ها نيز شاعراني مثل ناصر خسرو هستند كه برون گرايند. فردوسي نيز شاعري برون گراست. عبيد زاكاني هم مسائل اجتماعي را به شكل طنز مطرح مي كند. مسئله اي كه شما مطرح كرديد بيشتر در مورد شاعران عارف ما از جمله مولوي صدق مي كند. شاعري هم مثل سعدي شعرهاي عاشقانه سروده، اما واكنش بيروني خود را به صورت داستان هاي حكمت آميز بيان كرده است. خب البته آن دوران، نوع بيان و نوع شعر خودش را همه ايجاب مي كرده است. اما به طور كلي مي توان گفت كه حق با شماست، يعني گرايش كلي در آن دوره ها درون گرايي و عرفاني گرايي بوده است. پس از انقلاب مشروطه و تحولي كه در اجتماع ايران به وجود آمد، گرايش اجتماعي شاعران بيشتر شد.

شعر دهه ي 70 به بعد به نظر مي رسد كه دوباره به نوعي از درون گرايي بر مي گردد. و در آن فرديت معناي بيشتري مي يابد، نظر شما چيست؟

نه از دهه ي هفتاد، بلكه پيش از آن، از دهه ي شصت بود كه فردگرايي بيشتر خود را در شعر نشان داد. اين هم متأثر بود از وضعيت اجتماعي پديد آمده كه بعدي جهاني هم داشت و فروريزي آرمان هاي بزرگ را براي بسياري در پي داشت. تا پيش از آن نگاه شاعر به سمت مسايل كلي و آرمان هاي بزرگ بود. پس از آن به جزييات زنده گي و به فرد بيشتر توجه شد.

شهاب مقربين

اين طور كه من از صحبت هاي شما در مي يابم ضرورت هاي اجتماعي وجود دارد كه چه به لحاظ مضمون و چه به لحاظ فرم شعر را تغيير مي دهد و شايد جايگاه نگاه شاعر را تغيير مي دهد، حالا كمي به عقب تر برگرديم و به اين بپردازيم كه در دوره ي نيما چه ضرورت هايي وجود داشت كه شعر نيمايي مطرح شد؟

زمان نيما دوراني بود كه ما انقلاب مشروطه را پشت سر گذاشته بوديم و ارتباط مان با دنياي خارج از خودمان برقرار شده بود و ديديم كه در آن طرف دنيا اتفاقات بسياري افتاده است كه ما بي خبر بوده ايم. تحولات تدريجي اجتماعي، تضعيف فئوداليسم و ظهور بارقه هايي از مدرنيسم از طريق مدرنيزاسيون وارداتي، با سكوني كه در ادبيات ما ادامه داشت، ناسازگار بود. در شعر هنوز در بند قافيه و وزن بوديم و طرز نگاه مان به دنياي پيرامون، همان بود كه از قرن ها پيش بود. البته افرادي مثل ايرج ميرزا، عارف، عشقي و ديگران طلايه داران تحول در مضمون شعر بوده اند، اما نتوانستند تحول عميقي به وجود آورند، ولي به هر حال كار آن ها نشان داد كه نمي توانند با آن طرز نگاه حرف بزنند. نيما اما هم هوشياري لازم و هم مطالعه ي كافي را داشت. از طريق زبان فرانسه با دنيا و ادبيات دنيا آشنا شد و با تأملاتي كه داشت به اين تغييرات رسيد. مهم ترين شاخصه اي كه نيما به شعر داد، نه عدم لزوم قافيه و يا كوتاه و بلند كردن مصراع ها و تغييرات در عروض، بلكه آوردن نگاهي تازه به دنيا، در شعر بود. نگاه نيما يك نگاه معاصر و مدرن بود. يعني او از طريق فرهنگ و ديوان اشعار به دنيا نگاه نمي كرد، از طريق چشمان خود امروزي اش مي ديد و مي نوشت.

جايگاه شعر امروز و آينده ي آن را چه گونه ارزيابي مي كنيد؟

اين براي من گفتن اش دشوار است، چرا كه خود درون اين گود قرار دارم و اين قضاوت را براي من دشوار مي كند. براي داوري درست بايد از بيرون نگاه كرد. اما به هر حال آن چه به نظرم مي رسد، مي گويم. شعر در ايران همواره به شكل زيگزاگي در حال تكامل بوده است. در دوره هايي حركت نزولي داشته و در دوره هايي اوج گرفته است. انتظار هم نمي شود داشت كه هميشه بر روي يك خط صعودي بالا رود. در هيچ جاي دنيا و در هيچ زماني هم اين اتفاق نيفتاده است. در تاريخ گذشته مان هم نقطه هايي قله بوده اند كه قرن ها ميان شان فاصله افتاده است. نبايد انتظار داشته باشيم كه مدام با قله هاي بزرگ مواجه باشيم. جريان شعر امروز هم به نظر من، به تدريج و با افت و خيز، به پيش مي رود و با تكثري كه در آن هست و با وجود آن حرف معروف كه مي گويد دوران غول ها گذشته، به نظر من حتا در مقايسه با غول ها هم نقطه هاي اميد بخشي مي بينيم. اميد بخش تا آن جا كه حتا مي توانيم به بازگشت غول ها اميدوار باشيم.

منبع : سايت تبيان

براي مشاهده اشعار شهاب مقربين كليك كنيد