من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

پرسش 45 دلاري

۸۱ بازديد

پرسش 45 دلاري


يك برنامه‌نويس و يك مهندس در يك مسافرت طولاني هوائي كنار يكديگر در هواپيما نشسته بودند.

برنامه‌نويس رو به مهندس كرد و گفت: «مايلي با همديگر بازي كنيم؟»

مهندس كه مي‌خواست استراحت كند محترمانه عذر خواست و رويش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روي خودش كشيد.

برنامه‌نويس دوباره گفت: «بازي سرگرم‌كننده‌اي است. من از شما يك سوال مي‌پرسم و اگر شما جوابش را نمي‌دانستيد 5 دلار به من بدهيد. بعد شما از من يك سوال مي‌كنيد و اگر من جوابش را نمي‌دانستم من 5 دلار به شما مي‌دهم

مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهايش را روي هم گذاشت تا خوابش ببرد. اين بار، برنامه‌نويس پيشنهاد ديگري داد.

گفت: «خوب، اگر شما سوال مرا جواب نداديد 5 دلار بدهيد ولي اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم 50 دلار به شما مي‌دهم. اين پيشنهاد چرت مهندس را پاره كرد و رضايت داد كه با برنامه‌نويس بازي كند

برنامه‌نويس نخستين سوال را مطرح كرد: «فاصله زمين تا ماه چقدر است؟»

مهندس بدون اينكه كلمه‌اي بر زبان آورد دست در جيبش كرد و 5 دلار به برنامه‌نويس داد. حالا نوبت خودش بود.

مهندس گفت: «آن چيست كه وقتي از تپه بالا مي‌رود 3 پا دارد و وقتي پائين مي‌آيد 4 پا؟»

برنامه‌نويس نگاه تعجب آميزي كرد و سپس به سراغ كامپيوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طريق مودم بيسيم كامپيوترش به اينترنت وصل شد و اطلاعات موجود در كتابخانه كنگره آمريكا را هم جستجو كرد. باز هم چيز بدرد بخوري پيدا نكرد. سپس براي تمام همكارانش پست الكترونيك فرستاد و سوال را با آنها در ميان گذاشت و با يكي دو نفر هم گپ (chat) زد ولي آنها هم نتوانستند كمكي كنند.

بالاخره بعد از 3 ساعت، مهندس را از خواب بيدار كرد و 50 دلار به او داد. مهندس مودبانه 50 دلار را گرفت و رويش را برگرداند تا دوباره بخوابد.

برنامه‌نويس بعد از كمي مكث، او را تكان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟»

مهندس دوباره بدون اينكه كلمه‌اي بر زبان آورد دست در جيبش كرد و 5 دلار به برنامه‌نويس داد و رويش را برگرداند و خوابيد.


عقاب و خروس

۹۱ بازديد

كوه بلندي بود كه لانه عقابي با چهار تخم، بر بلنداي آن قرار داشت.

يك روز زلزله‌اي كوه را به لرزه در آورد و باعث شد كه يكي از تخم‌ها از دامنه كوه به پايين بلغزد.

بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه‌اي رسيد كه پر از مرغ و خروس بود.

مرغ و خروس ها مي دانستند كه بايد از اين تخم مراقبت كنند و بالاخره هم مرغ پيري داوطلب شد تا روي آن بنشيند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنيا بيايد.

 

يك روز تخم شكست و جوجه عقاب از آن بيرون آمد.

جوجه عقاب مانند ساير جوجه‌ها پرورش يافت و طولي نكشيد كه جوجه عقاب باور كرد كه چيزي جز يك جوجه خروس نيست. او زندگي و خانواده اش را دوست داشت اما چيزي از درون او فرياد مي‌زد كه تو بيش از اين هستي. تا اين كه يك روز كه داشت در مزرعه بازي مي‌كرد متوجه چند عقاب شد كه در آسمان اوج مي‌گرفتند و پرواز مي‌كردند. عقاب آهي كشيد و گفت: اي كاش من هم مي‌توانستم مانند آنها پرواز كنم.

مرغ و خروس ها شروع كردند به خنديدن و گفتند: تو خروسي و يك خروس هرگز نمي‌تواند بپرد.

اما عقاب همچنان به خانواده واقعي‌اش كه در آسمان پرواز مي‌كردند خيره شده بود و در آرزوي پرواز به سر مي‌برد.

اما هر موقع كه عقاب از رويايش سخن مي‌گفت به او مي‌گفتند كه روياي تو به حقيقت نمي‌پيوندد و عقاب هم كم كم باور كرد.

بعد از مدتي او ديگر به پرواز فكر نكرد و مانند يك خروس به زندگي ادامه داد و بعد از سالها زندگي خروسي، از دنيا رفت.

 

تو هماني كه مي‌انديشي، هرگاه به اين انديشيدي كه تو يك عقابي به دنبال روياهايت برو و به حرف‌هاي مرغ و خروسهاي اطرافت فكر نكن.

 

نويسنده: گابريل گارسيا ماركز


شايستگي‌سازي و توانمندسازي نيروي انساني

۸۶ بازديد

اگر با اين باور و اين ديدگاه كه نيروي انساني ارزشمندترين سرمايه در مملكت و جامعه است بنگريم و اين ارزش گذاري به نسبت توانمندي ها و تخصص افراد صورت بگيرد، بايد زمينه اي فراهم نماييم كه اين توانمندي و اين توان بالقوه شكوفا شده و به ظهور برسد و از هدر رفتن آن جلوگيري شود.

يكي از راههايي كه مي تواند به كشف و شكوفايي و خلاقيت كاركنان منجر شود ايجاد فرصت در سايه توجيه صحيح و دقيق كاري است كه مي خواهيد انجام دهيد. پس لازم است:

 

1- به كاركنان فرصت دهيد تا قابل اعتماد بودن خود را به شما نشان دهند.

2- .به نقطه نظرات آنها به طور كامل توجه كنيد.

3- از فكر استراتژيك كليه كاركنان استفاده كنيد.

4- اجازه دهيد افراد توان مديريتي خود را نشان دهند.

 

اين حركت باعث مي شود كاركنان توانمند:

1- نسبت به كارشان رغبت زيادي پيدا كنند.

2- آنچه در ذهنشان مي گذرد بيان كنند.

3- انديشه هايشان را مهم دانسته و ارائه دهند.

4- نسبت به سازمانشان احساس مالكيت كنند.

5- ابداع و نوآوري داشته باشند.


TEAM = Together Everyone Achieve More

۹۰ بازديد

TEAM = Together Everyone Achieve More

تيم = همه با هم  دستيابي بيشتر 


يك مدير انگيزه ساز باشيد.

۷۹ بازديد

يك مدير انگيزه ساز باشيد.

 

يك مدير براي موفقيت خود و سازماني كه در آن خدمت مي‌كند بايد در افراد خود ايجاد انگيزه كند. تا افراد در شرايط متفاوت كاري با دلسوزي عمل كنند. در همين راستا نكاتي كاربردي را خدمت مديران ارجمند عرض مي كنيم.

 

1- با كارمندان خود به خوبي رفتار كنيد.

مديران بايد با زيردستان خود به بهترين نحو برخورد كنند. و همانطور كه حريم‌ها را حفظ مي‌كند با آنان برخوردي دوستانه داشته باشد. كارمندان هميشه مديري مي‌خواهند كه آنها را با درايت و درك زيردستان رهبري كند. براي ايجاد چنين حسي كارهاي ساده‌اي مي‌توانيد انجام دهيد.

 

2- مانند يك برنده فكر كنيد.

يك مدير بايد بتواند با دو موقعيت برخورد كند اين دو موقعيت عبارتند از «برد» و «باخت». كاري كه بايد بكنيد اين است كه در همه شرايط حتي زمانيكه همه چيز عليه شماست مانند يك برنده فكر كنيد. لازم است كه خود را با همه تجهيزاتي كه يك برنده  دارد مجهز كنيد. هميشه به ياد داشته باشيد كه برد و باخت در داخل يك سيكل قرار دارند. اگر مدت زيادي است كه شكست خورده ايد اكنون وقت بردن شماست!

 

3- تفاوت‌ها را دريابيد.

كارمندان در يك سازمان با يكديگر تفاوتهاي مختلفي دارند. يك رفتار شما ممكن است براي كارمندي انگيزاننده و براي كارمند ديگر دلسرد كننده باشد. طبيعت افراد را دريابيد تا در ايجاد انگيزه در تك تك افراد موفق باشيد.

 

4- اهداف و پروژه‌هاي واقع‌گرايانه تعريف كنيد.

اهداف و پروژه‌هاي متوسطي ايجاد كنيد. اگر پروژه‌اي كه براي كارمندان تعريف مي‌كنيد سخت و دشوار يا بسيار عظيم باشد از همان ابتدا در آنها احساس غير قابل اجرا بودن را در آنها ايجاد مي‌كنيد. هدف شما بايد به گونه‌اي ايجاد يا به اهداف كوچكتر تقسيم شود كه از نظر پرسنل انجام شدني به نظر برسد. بعد از دست يافتن به هدف اكنون پروژه‌اي كمي بزرگتر تعريف كنيد.

 

5- از بي انگيزگي جلوگيري كنيد.

يكي از وظايف مديران ايجاد انگيزه براي زيردستان است. با توجه به شغل مدير گاهي مجبور مي‌شود افرادي را تنبيه يا جريمه كند. اين عمل ممكن است باعث رنجش كارمند شده، كه مي‌تواند در كارايي نيروي كار تأثير منفي بگذارد. بنابراين بايد بسيار دقت شود كه جريمه و تنبيه به عنوان يك تكنيك كنترلي استفاده مي‌شود و نبايد سبب ايجاد بي انگيزگي در نيروي كار شود.

 

6- افزايش دستمزد و تغييرات كوچك در كار

براي اينكه افراد را در انجام امور محوله مؤثرتر به كار گيريد روال يكنواخت كار را بشكنيد مي‌توانيد كمي به وظايف فرد اضافه كنيد يا تغييرات كوچكي در سيستم كاري او ايجاد كنيد. حتي پيشنهادات بسيار كوچك مدير مي‌تواند ارزشمند واقع شود. يكي ديگر از كارهايي كه مي‌توانيد بكنيد افزودن دستمزد كاركنان است.

 

7- پاداش غير مالي بدهيد.

پاداشهاي پولي هميشه كارساز واقع مي‌شود. ولي پاداش‌هاي غيرمادي هم به همان اندازه كارساز هستند. يك تشكر كوچك، يك تقدير نامه، يا چند كلمه ستايش از كارمند مي‌تواند بسيار مفيد باشد.


در همه رده هادرست كارمند بگيريد

۹۵ بازديد

در همه رده هادرست كارمند بگيريد

اين، قسمت حساس كار است. حداقل % 95 موفقيت‌تان به عنوان يك مدير، بستگي به كساني دارد كه انتخاب مي‌كنيد يا نگه مي‌داريد تا در انجام كار به شما كمك كنند اما بيشتر كساني كه ترفيع مي‌گيرند و به مديريت مي‌رسند. هيچ وقت در زمينه روند مصاحبه استخدامي مؤثر و انتخاب كارمندان آموزش نديده‌اند. در نتيجه بيشتر انتخاب كارمندان از روي شانس و بر مبناي شهود انجام مي‌شود. ولي امروز با استعدادهاي بالا و شديدترين حد رقابت، بايد بتوانيد از همان ابتدا در انتخاب كارمندان تصميم‌هاي درست بگيريد. وقتي براي تلف كردن نداريد.

بهترين راه براي استخدام يك فرد اين است كه قبل از شروع به جستجو براي كارمند، بنشينيد و يك ورق كاغذ برداريد و تمام خصوصيات، منش‌ها و توانايي‌هايي كه شخص ايده‌آل مي‌تواند داشته باشد را فهرست كنيد. فهرست‌تان را با ديگران مرور كرده و به آن اضافه و كم كنيد تا كامل شود.

بعد روند انتخاب‌تان را با مقايسه داوطلبان با ليستي كه تهيه كرده‌ايد شروع كنيد. همين كار به تنهايي كيفيت كساني كه استخدام مي‌كنيد را به طرز چشمگيري افزايش مي‌دهد. ضمناً يكي از دليل‌هاي اصلي شكست در مديريت، ناتواني در جايگزيني اشخاص بي‌كفايت، از ترس ناراحت كردن آنها است. اگر كسي در كارمندان‌تان داريد كه يا نمي‌تواند و يا نمي‌خواهد كار را انجام دهد، بايد به سرعت براي جايگزيني او با كسي كه كار را انجام مي‌دهد اقدام كنيد. اين يك مسؤوليت عمده مديريت است.


قبل از شروع به كار، آن را سازمان‌دهي كنيد

۸۰ بازديد

قبل از شروع به كار، آن را سازمان‌دهي كنيد

كار سازماندهي در مديريت يعني گرد آوردن همه منابع لازم براي به نتيجه رساندن كار. وقتي برنامه‌تان را كامل كرديد و دقيقاً دانستيد به چه چيزي مي‌خواهيد برسيد و چه چيزهايي براي رسيدن به آن لازم است، آن وقت شروع به كار كنيد به گرد آوردن منابع براي رسيدن به آن هدف يا نتيجه.

در سازماندهي مشخص مي‌كنيد دقيقاً چقدر پول لازم خواهيد داشت. افرادي كه لازم داريد و مهارت‌ها و توانايي‌هاي آن افراد را مشخص مي‌كنيد.

امكانات و املاكي كه لازم خواهيد داشت را مشخص مي‌كنيد. اثاثيه، تجهيزات، فنآوري پردازش اطلاعات و همه چيزهاي ديگر را مشخص مي كنيد.

در مرحله بعدي سازماندهي، براي كار مثل يك پروژه برنامه‌ريزي مي‌كنيد؛ يعني با كاركردها و مسؤليت‌هاي مشخص و با معيارهاي مشخص كارآيي انجام شود. برنامه‌ريزي و سازماندهي ابزارهاي ضروري مديران با كارايي بالا است. هر چه هم بيشتر با اين ابزارها كار كنيد، بهتر مي‌شويد و به نتايج بيشتر مي‌رسيد.


مديريت بحران

۸۴ بازديد
/* /*]]>*/

مديريت بحران

 

روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند كه ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد.

يكي از آنها سريع كفش ورزشي‌اش را از كوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.

فرد ديگر گفت: بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي‌تواند از شير سريعتر بدود.

اولي پاسخ داد: قرار نيست از شير سريعتر بدوم، كافيست از تو سريعتر بدوم.


سي ثانيه پاي صحبت آقاي برايان دايسون

۸۷ بازديد
/* /*]]>*/

سي ثانيه پاي صحبت آقاي برايان دايسون

مدير اجرائي اسبق در شركت كوكاكولا

 

هيچوقت از ريسك كردن نهرسايم چرا كه به ما اين فرصت را خواهد داد تا شجاعت را ياد بگيريم

فرض كنيد  زندگي همچون يك بازي است. قاعده اين بازي چنين است كه بايستي پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهداريد و مانع افتادنشان بر زمين شويد

جنس يكي از آن توپها از لاستيك بوده و باقي آنها  شيشه‌اي هستند. پر واضح است كه در صورت افتادن توپ لاستيكي بر روي زمين، دوباره نوسان كرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ ديگر به محض برخورد، كاملا شكسته و خرد مي‌شوند

او در ادامه ميگويد: "  آن چهار توپ شيشه‌اي عبارتند از خانواده، سلامتي، دوستان و روح  خودتان و توپ لاستيكي همان كارتان است "

در خلال ساعات رسمي روز، با كارائي وافر به كارتان مشغول شويد و بموقع محل كارتان را ترك كنيد. براي خانواده، دوستانتان نيز وقت كافي بگذاريد و استراحت كامل و درستي داشته باشيد.


تبريك سال جديد

۷۹ بازديد



يا مقلب القلوب والابصار؛

پروردگارا تو مقلب القلوب و الابصاري كه قلب‏ها را به سمت كمال دگرگون مي‌‏سازي و چشم‏ها را به سوي خود مي‌‏دوزي. قلب‏ها چون كرات دگرگون مي‌‏شوند؛ ولي پس از دگرگوني، بايد استواري يابند؛ اگر قلوب دگرگون شدند و سپس بر دين الهي استوار گرديدند، ابصار نيز چنين مي‌‏شوند؛ زيرا ابصار فرمانبردار قلوبند، پس مددمان كن.

 

يا مدبر اليل و النهار؛

ليل و نهار نماد ظلمت و نورند. اگر تو شب و روز را تدبير مي‌‏كني، ظلمت و نور را هم مي‌‏آفريني. پس فقط تو مي‌‏تواني چنان تدبير كني كه پرده ظلمت از روي دل كنار رود و نور معرفتش بر آينه قلب بتابد.

 

 يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال؛

پروردگارا؛ تحويل حال به احسن الحال همان تغيير سوء حال انسان به حسن حال الهي تو است؛ و اين تغيير وقتي تحقق مي‌‏يابد كه:

از پليدي گناه رهايي‌مان دهي، زيرا بدترين حال انسان و پست‏‌ترين مقام آدم هنگامي است كه در باتلاق گناه فرو مي‌‏رود.

انجام واجبات را چون چراغي فرا راه ما قرار دهي تا ما را به سوي حسن حال الهي رهنمون شود. زنگار صفات پليد را از آينه دلمان بزدايي تا سوء حال ما به حسن حال نگار تبديل شود.

 

خدايا شكر ايام شادي و نشاط را نصيبم كن.

 

/* /*]]>*/