سبك شدم
برگها را دوباره باد
به شاخهها برگرداندهاست
دوباره سبز شدند و آرام تكان ميخورند
در بادي كه ويرانشان كرده بود
دوباره سبز شدم
هواي تو را از خود بيرون كردم
سبك شدم
برگشتم به شاخهام
...
باد بايد برگها را بريزد
درهم بريزد
ويرانشان كند
به خاكشان بنشاند
اما من
هواي تو را از خود بيرون كردم
سبك شدم
برگشتم به شاخهام
شادم
آرامم
اما زندگي را دوست نميدارم
نميدانم
بايد برگردم
درون باد
شايد دوباره جايي
تو را پيدا كنم