مي آيند

مشاور شركت بيمه پارسيان

مي آيند

۳۰ بازديد

 

مي‌آيند

از دور و نزديك

گردِ تو جمع مي‌شوند

هر يك به نيتي

گرهي مي‌بندند و  بازمي‌گردند

 

به اين زيارتگاه غريب

نيت‌نكرده آمده بودم من

حاجتي نداشتم

اما آن جماعتِ  ُسست  در خواب هم نديدند

چيزي كه پيدا كردم

گوشه‌ي چشمي

 

گوشه‌ي چشمي

گوشه‌نشينم كرد

بس كه نشستم

رفتن از يادم رفت


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد