من تلاش ميكنم پس هستم

سوال : فعل چيست؟ پاسخ : با سلام
فعل كلمه‌اي است كه معمولاً در آخر جمله مي‌آيد و به تنهايي يا به كمك وابسته‌هايي به چهار مفهوم دلالت مي‌كند : 1ـ انجام دادن يا انجام گرفتن كاري 2ـ واقع شدن كار بر كسي يا چيزي 3ـ پذيرفتن حالتي يا صفتي 4ـ نسبت دادن صفتي به كسي يا چيزي / همچنين فعل بر خلاف كلمه‌هاي ديگر صرف مي‌شود و صورتهاي گوناگون نيز مي‌پذبرد. مؤيد باشيد

سوال : در شعر تو را مي خوانم مقصودشاعر از جمله ي ما اين را از گذشته به ارث مي بريم چيست؟

پاسخ : /با سلام و اداي احترام به محضر شما دوست عزيز/
مقصود اين است كه « رنج و عذاب و دردهايي كه در جامعه امروز موجود است ، ريشه و نطفه‌اش در گذشته پديد آمده است. و همچنين گذشته تاريخ نيز به ما مي‌گويد : براي آزادي و رهايي از ستم و ظلم و اسارت بايد متحد شد. يكپارچه به سوي اين هدف گام برداشت و حال شاعر در كنار اين حرف خود نيز طعنه‌اي مي‌زند كه : « باز هم گذشتگان ما مقاومتي نكردند و حالا دارد اين بي‌مقاومتي در ضمير جامعه بشري امروز نيز ريشه مي‌دواند و اين يادگاري است كه از گذشته تاريخ به ارث برده‌ايم ... مؤيد و منصور باشيد

سوال : منظور از آرايه ترصيع چيست پاسخ : با سلام و اداي احترام
از نظر لغئي به معناي « گوهر نشان كردن » و از لحاظ علم بديع به صنعتي گفته مي‌شود كه كلمات مصراعي با مصراع ديگر يا جمله‌اي با جمله ديگر در وزن و حروف آخر يكي باشد. مانند:
/ صبا فراش باغ و بوستان شد ----------- هوا نقاش راغ و گلستان شد /

سوال : فرق بين اضافه هاي استعاري و تشبيهي(تعلقي و غيرتعلقي) چيست و چگونه مي توان آنها را از يكديگر تشخيص داد؟

پاسخ : با سلام و اداي احترام
اضافه تشبيهي اضافه‌اي است كه در آن بين مضاف و مضاف‌اليه تشبيه و همانندي وجود داشته باشد. يعني مضاف را به مضاف‌اليه تشبيه كنند. مانند « لب لعل » و يا بر عكس مضاف‌اليه را به مضاف تشبيه كنند . مانند « لعل لب ».
اضافه استعاري ، كه در آن ، مضاف در غير معني حقيقي خود به كار مي‌رود چنان كه كلمه « دست » در جمله زير به معناي « حوادث » به كار رفته است .
« دست روزگار ، سنگ جدايي بين ما را انداخت. »
فرق بين اضافه تشبيهي و استعاري آن است كه در اضافه تشبيهي « مشبه و مشبه‌به » كه همان مضاف و مضاف‌اليه هستند هر دو ذكر مي‌شوند در حالي كه در اضافه استعاري «مشبه» مي‌آيد و به جاي «مشبه‌به» از لوازم و متعلقات لآن چيزي ذكر مي‌گردد. چنان كه در تركيب «دست روزگار» روزگار كه به انسان تشبيه شده ، يعني مشبه است ، ذكر گرديده اما انسان كه مشبه‌به است نيامده و به جاي آن دست كه از متعلقات است ذكر گرديده . همچنين است اضافه‌هاي «دست صبــا» و « زلف سمن» . مؤيد باشيد .

سوال : سلام
در مورد ايرج ميزا و ديوان اين شاعر اطلاعاتي ميخاستم.
تشكر. پاسخ : با سلام
شاهزاده ايرج ميرزا ـ جلال‌الممالك ـ در سال 1291 هـ.ق در تبريز به دنيا آمد. پدر و پدربزرگ او هر دو شاعر بودند و ايرج طبع شعر را از آن دو به ارث لرد.فارسي و عربي و فرانسه را در تبريز آموخت و از خدكت استادان بزرگي چون آقا محمد تقي عارف اصفهاني و ميرزا نصرالله بهار شيرواني استفاده كرد. 16 ساله بود كه ازدواج كرد و سه سال بعد همسر و پدرش در گذشتند و اداره امور خانواده همگي به گردن وي افتاد. براي امرار معاش كارمند دولت آن زمان شد و آخرين مإموريتش سمت بازرسي كل ماليه خراسان در سازمان جديد مستشاران آمريكايي بود. بعد از آن به تهران آمد و تا پايان زندگيش در اينجا ماند. دوران پنج ساله كاري وي در خراسان را مي‌توان بارورترين دوران كوشش ادبي او نيز دانست.در اشعاري كه وي در اين مرحله سروده سادگي و صميميت ، عمق انديشه و لحن افشا و اعتراض به طور آشكار به چشم مي‌خورد. زندگي او پر فراز و نشيب بوده است ... اما از مهمترين كتب و مجموعه اشعار او مي‌توان به ديوان اشعارش متشكل از مثنوي عارفنامه ـ مثنوي زهره و منوچهر و... نام برد. از كتب ترجمه شده وي به زبان فارسي به صورت شعر نيز مي‌توان به « شاه و جام » و « هديه عشق » از شيللر آلماني نام برد. اشعاري هم براي كودكان سروده كه در كتابهاي درسي قديم آمده بود : « داشت عباسقلي خان پسري ـ عيد نوروز ـ حمد خدا ـ ما كه اطفال اين دبستانيم ـ بچه‌اي با شعور و با فرهنگ ـ چنين مي‌گفت شاگردي به مكتب » متأسفانه دشواري و نابساماني زندگاني از لحاظ مالي ، معيشتي و شغلي تندرستي او را به مخاطره افكند و سرانجام در سال 1344 در اثر سكته قلبي در گذشت

سوال : سلام
در مورد زندگي فروغ فرخزاد ؟

پاسخ : با سلام و اداي احترام
شاعر زني كه در سه مجموعه « اسير » ، « ديوار » و « عصيان » كه به ترتيب در سالهاي 1331 ، 1335 و 1336 انتشار مي‌يابد، بنا به گفته خودش يك بيان‌كننده ساده از دنياي بيروني است. خواهشمندم در مورد زندگي اين شاعر به كتابخانه مراجعه بفرماييد. بنده از اين شاعر اطلاعات ذهني و يا نوشتاري در دست ندارم

سوال : سلام خسته نباشيد
در مورد ديو سفيد توضيح دهيد_
(gav)در 4 مقاله نظامي داستان كسي كه خود را كاو ميبنداشت و ابو علي سينا او را معالجه
مقايسه كنيد(gav)كرده بودرا با داستان پاسخ : با عرض سلام و آروزي قبولي طاعات شما دوست عزيز / عذرخواهي مرا از تأخير در پاسخگويي به سؤال‌تان پذيرا باشيد.
منظور شما را در مورد ديو سفيد متوجه نشدم. لصفا در مورد آن بيشتر توضيح دهيد . اما درباره قسمت دوم سؤال شما مقايسه بين دو متن و دو داستان را خواسته بوديد با اجازه جنابعالي اصل متن داستان چهار مقاله را نياوردم و فقط به مقايسه آن دو بسنده كردم. اگر اصل متن را هم مي‌خواهيد دوباره سؤال بفرماييد تا برايتان بنويسم. اما بين اين دو داستان تفاوت‌هايي وجود دارد :
1ـ بيماري‌هاي موجود در دو داستان با هم متفاوت است. در داستان گاو ، قهرمان داستان مشدي حسن به دليل فقر اقتصادي و فرهنگي و شدت عشق و علاقه به گاوش ، دچار جنون و ديوانگي مي‌شود و خودش را به طور كامل فراموش مي‌كند ولي در داستان چهار مقاله اينچنين نيست.
2- در داستان چهار مقاله بيمار از ديگران مي‌خواهد كه او را بكشند، ولي در داستان گاو مشدي حسن از مردن هراس دارد.
3ـ در داستان چهارمقاله مريض ، نه چيزي مي‌خورد و نه مي‌نوشد ، ولي در داستان گاو مشدي حسن ، يونجه‌ها را مي‌جود و مي‌خورد.
4- در داستان گاو همانطور كه آخر داستان مي‌گويد ، « نرسيده به شهر ... » مشدي حسن نرسيده به شهر مي‌ميرد ولي در داستان چهار مقاله بيمار به دست ابوعلي سينا درمان مي‌شود.
مؤيد باشيد

سوال : معاني واژه هاي نصاب الصبيان و غرابت چيست؟

با تشكر

پاسخ : با سلام
غرابت به دو معناي 1ـ دوربودن از چيزي و 2ـ پيچيدگي كلام و غير مألوف بودن چيزي به كار مي‌رود. نصاب‌الصبيان نيز معناي تحت‌الفظي‌اش «سرمايه كودكان» است كه شايد به فراخور جمله يا چيز ديگري معناي مفهومي ديگر را نيز به خود بگيرد

سوال : به نام خدا
با سلام وخسته نباشيد
1- در درس كبوتر طوق دار منظور از جمله:« تيمار آن فراخور حكمت و بر حسب مصلحت بداشته »چيست؟
2-در كلمه ‹ رها › آيا الف نشانه صفت است؟
3- در بيت :« شبگير غم بود و شبيخون بلا بود
هر روز عاشورا و هرجا كربلا بود»
و در مصرع : «قابيليان بر قامت شب مي تنيدند»
آيا شبگير غم ، شبيخون بلا و قامت شب اضافه هاي تشبيهي هستند؟
3- در بيت: « مردي نهان با روح هم پيمان نشسته
مردي به رنگ نوح در طوفان نشسته »
آيا ‹به رنگ› ادات تشبيه است و يا رنگ مجاز از ويژگي ها وخصوصيات ودر نتيجه وجه شبه است؟ و هم چنين منظور از روح چيست؟
پاسخ : با سلام خدمت شماژ
/ج (1) : ... يعني به صلاحديد خود و تفكر و عقل‌انديشي خود بر آن شده است تا از آنها نگهداري و مراقبت كند .../ ج(2) : ؟؟ / ج(3) : چون ميان مضاف و مضاف‌اليه رابطه همانندي و شباهت وجود دارد ... بله / ج(4) : ادات تشبيه است./ ج(5) : در اين جمله جسم و روح را با هم در ارتباط نزديك و دوستانه با خواننده شناسانده است. البته بايد جملات قبلي و بعدي را نيز در نظر داشت . شايد به واسطه آنها معناي ديگري داشته باشد

سوال : با سلام

آيا در دو كلمه "چشم "و "جسم"يا "جسم" و "خشم" جناس وجود دارد؟


با تشكر

پاسخ : با سلام
در دو كلمه « چشم » و « خشم » جناس مطرف وجود دارد. يعني دو كلمه در يكي از دو طرف ابتدا يا انتها با هم در تفاوت حرف مي‌بـــاشند . . . امــا ايــن دو كلمــــه بــــا كلمه « جسم » جناس ندارند

سوال : با سلام
من سال دوم دبيرستان هستم و در پاريس در مدرسه ي ايراني درس ميخوانم عاشق ادبيات هستم و رشته ي علوم انساني را مي خوانم
اطلاعات كامل در مورد چگونگي شركت در المپياد
ادبي و چگونگي در س خواندن را ميخواهم
با تشكر پاسخ : سلام خانوم خانوما! خوشحالم از اينكه يه دوست تازه اي مثل شما پيدا كردم و اميدوارم بتونم كمكت كنم. جواب سوال شما دوقسمته:
1- براي شركت تو از پاريس در المپياد ادبي در حال حاضر نمي تونم اطلاعات دقيق بهت بدم ،به من اجازه بده تا از خود باشگاه دانش پژوهان جوان سوال كنم و بعد خودم جواب رو برات مي فرستم، البته الان كه من دارم سوال تو رو جواب مي دم روز چهارشنبه ست و من روز شنبه به تو جواب مي دم ان شا الله ( از اينكه دير مي شه عذر مي خوام،چاره اي نيست تا روز شنبه تو ايران تعطيل رسمي ست!)

2- ببين براي اينكه بتونم توي درس خوندن كمكت كنم بايد يكسري اطلاعات راجع به وضعيت تحصيلي تو داشته باشم ( مثل درسايي كه مي خونين ، كاراي فوق برنامه اي كه انجام مي دين، سطح اطلاعات ادبي تو، اينكه به چه زمينه اي از ادبيات علاقه داري ،چه امكاناتي براي اين هدفت در دسترس تو هست و...) ولي اگه يه اطلاعات كلي مي خواي، يه سري به مشاهده سوالات ديگران بزن وبه جوابي كه من به آقاي محمد صادق يوسف زاده از خراسان دادم يه نگاهي بنداز!!!
اگه سوال داشتي من هستم! پاك باشي و شاد!
سال ها دل طلب جام جم از ما مي كرد /وانچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد
اميدوارم بتوني مدال طلاي المپياد رو بگيري

سوال : علي به چه معني است

پاسخ : با سلام
اين كلمه كه از نام‌هاي عظيم خداوند متعال مي‌باشد به معناي بلندمرتبه ، والا مقام و شريف مي‌باشد. مؤيد باشيد ...

سوال : اولين شاعري كه به زبان فارسي شعر گفت چه كسي بود؟
وزن شعر از كي شكل گرفت؟
آيا مي توان گفت كه شعر فارسي در جهان بهترين است؟
منتظر پاسختان هستم .
متشكرم پاسخ : با سلا م
از لهجه‌هاي محلي ايران در سه قرن اول هجري اشعاري به ما رسيده است كه پاره‌اي از آن‌ها چون با وقايع تاريخي مصادف بوده ، بر جاي مانده است كه برخي با قافيه و برخي بدون قافيه بوده است. از جمله اشعاري كه در اواخر دوره ساساني و مقارن با ظهور اسلام شكل گرفته است « سرود آتشكده كركوي » با وزن شعر هجايي قديم مي‌باشد كه مي‌گويند با لهجه « دري » لهجه شرقي ايران در زمان ظهور اسلام گفته شده است. ـ به همين صورت مي‌توان گفت كه وزن شعر فارسي از آغاز قرن اول هجري تا نيمه دوم قرن سوم به صورت هجايي بوده است و از آن به بعد وزن قديم هجايي به وزن عروضي جديد تحول يافت. ـ بله مي‌توان گفت كه شعر فارسي در جهان از زيباترين و بهترين نوشته‌هاي منظوم ادبي است. مثنوي مولانا در سه يا چهار سال پيش در امريكا پرفروشترين كتاب سال بوده است يا شاهنامه فردوسي از پر طرفدارترين كتب ادبي در اروپا به شمار مي‌رود و اين نشان دهنده قوت و زيبايي كلام و شعر فارسي و مهارت و قدرت شاعران بزرگ ايراني است در خلق چنين اشعار زيبا و سنگين. مؤيد باشيد

سوال : سلام
متضاد: جلوت .قعود.زم .فره.حنضل.مدح.كثرت.لئيم
متشكرم.

پاسخ : با سلام
به ترتيب كلماتي كه فرموديد : 1- خلوت 2- قيام 3- (احتمالا كلمه اشتباه تايپ شده است) 4- قليل 5- (اين كلمه نيز احتمالا اشتباه تايپ شده است) 6- مذمت 7- قلت 8- عظيم / موفق باشيد

سوال : مناجات خواجه عبدالله انصاري در چه سالي نوشته شد؟ پاسخ : سلام!
ببين تقريباً تاريخ دقيق هيچكدوم از آثار خواجه عبدالله معلوم نيست و فقط باتوجه به تاريخ تولد و وفات ايشون يه حدسايي زده شده(396-481 ه.ق) حدسي كه درباره مناجات نامه خواجه زده شده حدود سال 470ه.ق ست!
البته شما خودت استادي و صاحب نظر!!! قضاوت نهايي با خودته!

سوال : با سلام وتشكر از اينكه با وجود المپياد هاي شيمي وفيزيك وغيره به ادبيات وفرهنگ توجه
كرديد و مانند دگران ادب وفرهنگ وعلوم انساني را قرباني ماديات نكرده و اهميت فرهنگ را دريافتيد. سال دوم انساني هستم وبا وجود آنكه نميتوانم در المپياد شركت كنم ميخواهم مطالعاتم را آغاز كنم.چه كتبي بخوانم ؟سوالات آزمونهاي قبل را از كچا تهيه كنم؟وخلاصه از كجا شروع كنم؟ با تشكر مجدد

پاسخ : سلام!!! منم تشكر مي كنم كه بالاخره يكي پيدا شد دلش براي اين ادب و فرهنگي كه هر روز (معلومم نيست به چه جرمي!) داره قرباني مي شه، بسوزه و از ته ته قلبم اميدوارم كه سال آينده وقتي توي المپياد شركت كردي مدال طلا رو توي گردنت ببينم، كه واقعاً حقته!!!...........
خوب حالا خدمتتون عرض كنم كه شما دو مسير را بايد در كنار هم براي رسيدن به هدفت (با يك برنامه ريزي دقيق) طي كني:
1- درس هاي ادبيات سال اول و دوم رو خوب وبا دقت تمام بخوني( يعني: ادبيات فارسي يك و دو، زبان فارسي يك و دو، تاريخ ادبيات يك)و همينطور زبان انگليسي و عربي يك و دو رو هم به طور كامل بلد باشي.
2- با يك برنامه ريزي بلند مدت متون كهن رو مطالعه كني، كه پيشنهاد مي كنم با بوستان و گلستان سعدي شروع كني.
اميدوارم بتوني به هدفت برسي و من هم بتونم كمكت كنم ،منتظر شنيدن حرف ها و برنامه هات هستم!
عزم سبك عنان تو در جنبش آورد اين پايدار مركز عالي مدار هم

سوال : در مورد زندگي نامه ي خيام مطالبي مي خواستم؟ پاسخ : با سلام
ابوالفتح غياث‌الدين عمر بن ابراهيم نيشابوري معروف به خيام يكي از بزرگترين دانشمندان اسلامي و از مفاخر ملي ما ميباشد. اين فيلسوف ، منجم ، رياضي‌دان و شاعر تواناي ايراني در حدود سال 440 هـ.ق در شهر نيشابور ديده به جهان گشود. در سال 471 در دوران سلطنت جلال‌الدين ملكشاه سلجوقي و وزارت خواجه نظام‌الملك به سرپرستي هيأتي از دانشمندان اهل فن توانست در گاهشماري و زمانبندي تحقيق كند و تقويم جلالي را در حدود سن 21 سالگي تنظيم نمايد . شخصيت ادبي خيام به رباعيات او اختصاص دارد كه بسياري از شاعران پس از او شاهكارهاي تشبيهي خيام را در رباعيات زيبايش الگوي خويش قرار داده‌اند.او در باب رياضي و نجوم و جبر آثار بسياري از خود به جاي گذاشته است. او در حدود سال 526 هـ.ق دار فاني را وداع گفت

سوال : با سلام
در مورد زندگي نامه ژول ورن مطالبي مي خواستم.

پاسخ : با سلام خدمت شما دوست عزيز
/ از سؤالاتي كه مي‌كنيد معلوم است خيلي به تاريخ ادبيات علاقه‌مند مي‌باشيد. اميدوارم كه از اين پاسخ‌ها كمال استفاده را بفرماييد./ « ژول ورن » نويسنده انديشمند و آينده‌نگر فرانسوي است كه در سال 1828 در شهر نانت به دنيا آمد و در مارس 1905 چشم از جهان فرو بست. او نويسنده پركار و تلاشگري بود و در طي سالهاي فعاليت خود بيش از 80 رمان بزرگ و كوچك به رشته تحرير درآورد. او در پيوند دادن علم با ادبيات در داستانهاي تخيلي خود خدمت شاياني به هر دو جامعه علمي و ادبي كرد تا جايي كه فرضيه‌هاي علمي او در متن رمانها و قدرت شگرف او در ارائه حيال‌پردازانه آنها ، موجب اختراع ماشين‌ها و وسايلي شد كه امروزه رؤياهاي او را تحقق بخشيده است. عمده آثار او عبارتند از : جنگلهاي تاريك آمازون ، سفر به ماه ، تونل زيردريايي ، تونل دريايي ، بيست هزار فرسنگ زير دريا ، كشتي شكستگان ، دور دنيا در هشتاد روز ، جزيره اسرار آميز و ... پيروز باشيد

سوال : سلام!

در درس "قاضي بست" سال سوم دبيرستان در اولين جمله نوشته شده"روز دوشنبه،7 صفر" و در صفحه سوم همين درس نوشته"روز پنجشنبه،11صفر امير تب كرد."آيا شماره روز با تاريخ آن روز مطابقت دارد؟(نه)
پس لطفا توضيح دهيد؟

"متشكرم" پاسخ : با سلام
از دقت شما در اين مطلب سپاسگزارم. همانطور كه گفتيد تاريخ آن روز با شماره روز مطابقت ندارد. شايد مي‌توان گفت كه شب دوشنبه يعني يكشنبه شب هفتم صفر چرا كه در ابتداي درس مي‌گويد « امير، شبگير برنشست ... » يعني امير مسعود صبح زود به راه افتاد و بيهقي تاريخ شب را ثبت كرده است. كه در اين صورت تاريخ با روز پنجشنبه مطابقت مي‌كند. با اين حال درباره اين مطلب خوب است خود شما تحقيق كنيد. به سراغ اصل كتاب رفته و اصل متن را نيز ببينيد. مؤيد باشيد

سوال : به نام خدا
باسلام وخسته نباشيد
1-درمصرع :«بايدبه سينه رفت زينجاتافلسطين » منظور انجام عملي دشوار(سينه خيزرفتن)است ويا منظورمقدس بودن اين سرزمين است؟
2-بيت:«تكبيرزن لبيك گو بنشين به رهوار مقصد ديار قدس هم پاي جلودار »چند جمله است؟
3-معني بيت:« سعدي به روزگاران مهري نشسته بردل بيرون نمي توان كرد الابه روزگاران» چيست؟ و آيابين روزگاران دربيت اول و دوم جناس وجوددارد؟
4-دربيت:«وادي پرازفرعونيان و قبطيان است موسي جلودار است ونيل اندرميان است» نيل استعاره ازدشواري هاست يانماد نجات است همانطوركه حضرت موسي (ع)وهمراهانش رانجات داد؟
5-عبارت :« پشت پازدن است به همه آنچه او در راهش شمشير زده ؛ خودش ونياكانش. »چندجمله است؟
5 -چراشعربانگ جرس(ادبيات سال سوم)رانوعي شعرحماسي مي دانيم؟
5-درعبارت:شكوهش رابه ستيزبرمي خيزند.آيا(را)دراين جا حرف اضافه(با)است؟
6-دراين عبارت ازغزلواره ترانه من شكسپير : «تابه ناخواست دست جفاپيشه دهر ارج تورابستايد.»مرجع ضميرتو چي ويا كيست؟

پاسخ : با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما دوست عزيز / عذرخواهي مرا از تأخير در پاسخگويي به سؤال شما پذيرا باشيد./
ج (1) : اين كلمه در اينجا « ايهام » دارد. اما بهترين معني آن مقصود سپر كردن سينه در برابر دشمن با شجاعت و شهامت است. معني دوم آن همان سينه‌حيز رفتن است كه فرموديد. / ج (2) : دو جمله است. / ج(3) :اي سعدي از پس گذراندن اين دوران برايت خاطرات آن رورها و مهر ياران از دست رفته‌ات باقي مانده است آري فقط گذشت زمان و روزگاران است كه مي‌تواند تو را با فراموشي‌اش تسكين دهد.{ كلمه روزگاران چون در معني با يكديگر تفاوت ندارند پس جناس نيز ندارند.} / ج(4) : رود نيل اشاره به دشواري‌ها و سختي‌هاي راه دارد كه بايد از آن‌ها گذر كرد. / ج(5) : سه جمله . / ج(6) : به دليل دورن‌مايه اين شعر كه حماسه بزرگ مبارزات مردم مظلوم فلسطين ، رويارويي با عوامل استبداد صهيونيست و پيوند ميان انقلاب اسلامي‌مان با پايداري و استقامت فلسطينيان است. / ج(7) : بله. / ج(9) : مرجع ضمير «تو» ارزش و شكوه جواني است. اميدورام در پناه ايزد منان موفق و مؤيد باشيد