نام كتاب : زندگي و داستان هاي مولوي
نويسنده : ناشناس
نوع فايل : MP3
دانلود فايل صوتي قسمت اول ( ۳.۱۶ مگابايت )
دانلود فايل صوتي قسمت دوم ( ۳.۲۴ مگابايت )
دانلود فايل صوتي قسمت سوم ( ۳.۱۷ مگابايت )
دانلود فايل صوتي قسمت چهارم ( ۳.۳۳ مگابايت )
نام كتاب : هري پاتر و پرنس نيمه خالص
نويسنده : ج.ك.رولينگ
نوع فايل : PDF
تعداد صفحات : ۵۰۱
حجم كتاب : ۵.۸۴ مگابايت
نام كتاب : يك هلو و هزار هلو
نويسنده : صمد بهرنگي
نوع فايل : MP3
دانلود فايل صوتي قسمت اول ( ۳.۲۶ مگابايت )
دانلود فايل صوتي قسمت دوم ( ۳.۲۹ مگابايت )

هزار دست پر از خواهش
شاعر : سعيد بيابانكي
خدا كند كه بهار رسيدنش برسد
شب تولد چشمان روشنش برسد
چو گرد بر سر راهش نشستهام شب و روز
به اين اميد كه دستم به دامنش برسد
هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ
كه آن انارترين روز چيدنش برسد
چه سالها كه در اين دشت خوشه چين ماندم
كه دست خالي شوقم به خرمنش برسد
بر اين مشام و بر اين جان چه ميشود يا رب
نسيمي از چمنش بويي از تنش برسد
خداي من دل چشم انتظار من تا چند
به دور دست فلك بانگ شيونش برسد
چقدر بر لب اين جاده منتظر ماندن
خدا كند كه از آن دور توسنش برسد
نام كتاب : خانه دايي جان ناپلئون كجاست
نويسنده : حميدرضا حسيني
نوع فايل : MP3
حجم كتاب : ۳.۳۴ مگابايت

به مناسبت آغاز ايام پر بركت حج و همچنين عازم شدن حجاج به سرزمين وحي اشعاري از شاعران پارسي زبان رو براي شما بازديدكنندگان قرار داده ايم كه اميدواريم با خواندن اشعار لذت ببريد
خانه اميد بندگان - علي اكبر صلح خواه
هزار دست پر از خواهش - سعيد بيابانكي
يا رسول الله به سوي خود مرا راهي نما - جامي
كام من ديدن كعبه است به كامم برسان - اوحدي مراغه اي
مي روي تا در حريم كعبه بيني روي دوست - محمدعلي مرداني

حاجي ناجي
شاعر : اميد مجد
اي به مكه رفته و برگشته باز
تو شدي محمود و ما مانديم اياز
اي كه راجي رفته و حاجي آمدي
گو كه ناجي هم شدي از كبر و ناز
كعبه دلها به دست آورده اي
پس شدت بر كعبه گل پا فراز
از فروع دين ترا فرضي نبود
جز اداي دين حج اي بي نياز
صرف كردي مال از راه حلال
يا ز سود و سفته بودت برگ و ساز
داده اي خمس و زكات خود تمام
كرده اي از ايتام و ارحامت نياز
راستي با شور عشاق آمدي
كز عراق و ترك رفتي در حجاز
چون شدي محرم سوي حل و حرم
بود از حل و حرامت احتراز
خانه ديدي يا كه صاحبخانه را
كشف شد بر تو حقيقت زين مجاز
هفت شوط تو طواف كعبه بود
يا مطافت بود اسم و امتياز
سعي تو بين صفا و مروه بود
بهر حق جوئي و با صرف جواز
عارفانه جانب مشعر شدي
وز منا گشتي به منا سرفراز
پاسخ لبيك تو لبيك بود
يا كه لا لبيك آمد بر تو باز
شور محشر ديدي و رمي جمار
زين صور راهت به معني گشت باز
نغمه اي آمد به گوش جان تو
در جوار كعبه جز بانگ نماز
با اصالت يا نيابت شد تمام
اين مناسك از تو با عرض نياز
مال و عمرت گر كم و كوتاه شد
گو چه آوردي از اين راه دراز
اندرين سودا تو در سوده و زيان
حاجي و ناجي شدي يا حيله باز
باز هم اين راه حق پيمودني است
تا تواني توسن همت بتاز
زانكه قانع را از اين حرمان بود
روز و شب در دل بسي سوز و گداز

سفر عشق
شاعر : ناشناس
ديدگان باور ندارند اين همه لطف و صفا
عـشـق بـازي با خداي عاشـق مهر و وفا
خـانه كـعـبه كجا و مـن كجا آنجا كجا
به به از الطاف يزدان در حق صاحب جفا
***
كي كنم بـاور خدايا ايـن همه لطـف و صفا
من كه در حقت بسي كردم فقط جور و جفا
من كه در بد عهدي ام شـرمنده از درگاه تو
اي خدا زيبنده باشد مر تو را صـدق و صفا
***
از ازل خـواندي هـزاران بـار ما را با وفا
در جوابـت نه بـياورديم از روي جـفـا
ما فـقـط يكبار گفتيم اي خدا و اي الـه
با هزاران شـوق فرمودي اجـابت با وفا!
***
گفـتم آنَك با خـودم تا كي كنم جور وجفا
لحظه اي بر خود بيا و محو شو از اين صفا
لـحـظه اي دردل بـگـفـتم ذكر لبـيك الـه
تا به خويشم آمدم خود را بديدم در صفا
***
كار ما نـبود خـدايا صـحبت از صـدق و صفا
بس كه در حقت بسي من كرده ام جور و جفا
از ازل فـرمـوده بـودي تو ألـَـسـتَ رَبـّكُـم؟
گـفته ام قالـو بـلـي لكـن نـكـردم من وفـا
***
تـا كـه پـوشـيدم لـباس و كسوت اهـل وفـا
ناگـهان گشتـم خجل چون كرده بودم بس جفا
غـبطه خـوردم مـن به حال آن لباس ساده چون
بس كه با خود داشت رنگ سادگي صدق و صفا
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد