7 اشتباه متداول مديران تازه‌كار

مشاور شركت بيمه پارسيان

7 اشتباه متداول مديران تازه‌كار

۱۷۰ بازديد

7 اشتباه متداول مديران تازه‌كار

 

مدير شدن براي اولين‌بار بسيار هيجان‌انگيز اما سخت و طاقت‌فرسا است. زماني كه در مقام يك مدير هستيد قدرت اثربخشي تغييرات، تاثيرگذاري و راهنمايي كاركنان‌تان براي رسيدن به چيزهاي بزرگ‌تر در اختيارتان قرار دارد اما بايد چگونگي انجام دقيق اين كارها را نيز كشف كنيد.

احتمالا در اين روند ممكن است اشتباه‌هاي كوچكي نيز داشته باشيد. رسيدن به سطح مديريت تنها يك ترقي و ارتقا محسوب نمي‌شود، بلكه نقش و وظيفه‌ جديدي است كه نيازمند مجموعه‌اي از مهارت‌هاي جديد است، در نتيجه زماني كه اين وظيفه‌ جديد را برعهده گرفتيد مراقب اين اشتباه‌هاي رايج باشيد.

 

1- هنوز در حال تلاش براي انجام كارهاي خود هستيد

زماني كه به‌عنوان يك كارمند مشغول به‌كار بوديد بايد ليستي از وظايفي را كه مسووليت آنها را بر عهده داشتيد انجام مي‌داديد بنابراين زماني كه اين ليست از وظايف و مسووليت‌ها وجود ندارد تا در يك روز كاري به انجام آنها بپردازيد با يك تغيير در كارها مواجه مي‌شويد كه مي‌تواند سخت باشد.

به‌عنوان يك مدير نمي‌توانيد روي وظايف فردي تمركز كنيد بلكه بايد روي تلاش خود جهت كمك به تيم كاري‌تان تمركز كنيد تا تيم كاري شما بتواند وظايف خود را به انجام برساند. حال، موفقيت شما به موفقيت تيم كاري‌تان بستگي دارد بنابراين تمايل نداريد كه بيشتر وقت خود را صرف «انجام كارها» كنيد زيرا شما يك مربي پرمشغله، ناظر و راهنماي تيم كاري‌تان خواهيد بود.

 

2- به جاي اهداف، روي جزئيات تمركز مي‌كنيد

ممكن است به‌عنوان يك كارمند كه داراي نقش و وظايف مشخصي است اين عادت وجود داشته باشد كه به جزئيات وظايف توجه بيشتري كنيد، مثلا نگهداري ايميل‌ها كه به افراد مختلف ارسال مي‌كنيد، تماس‌هايي كه نياز به پاسخ و پيگيري دارند يا تنظيم و مرتب‌سازي يادداشت‌ها.

اما به‌عنوان يك مدير ممكن است نتوانيد به تمامي اين جزئيات كه در هركدام يا همه پروژه‌هايي كه اعضاي تيم كاري‌تان روي آن كار مي‌كنند، بپردازيد.

اگر دائما تلاش كنيد تا به جزئيات وظايف و كارها توجه داشته باشيد، در نتيجه شما تبديل به يك «مدير كوچك»(micromanager) خواهيد شد كه بيش از همه روي جزئيات كار كاركنان و وظايف آنها تمركز مي‌كند كه اين براي شما و تيم كاري‌تان سودمند نيست. اين نكته براي مديران تازه‌كار بسيار مهم است تا به تغيير تمركزشان بر موارد و اهداف بزرگ‌تر پي‌ببرند. نظارت بر پروژه‌هاي فردي نيز بخشي از اهداف مهم است اما مديران بايد نظارت بر پيشرفت اعضاي تيم كاري خود را به‌طور موثر و كارآمد بياموزند تا كل تيم كاري را به سمت دستيابي به اهداف بلندمدت سوق دهند.

 

3- از ديگران تقليد مي‌كنيد

زماني كه تنها عنوان «مدير» را در نظر بگيريد، گسترش و توسعه‌ سبك مديريتي‌تان به صورت جادويي و شگفت‌انگيز اتفاق نمي‌افتد. بنابراين دور از انتظار نيست كه مديران تازه‌كار اقدام به تقليد از مديريت‌هاي پيشين كنند كه قبلا ديده‌اند يا در معرضشان بوده‌اند و به همين دليل ممكن است از همان سبك‌ها و شيوه‌هاي مديريتي استفاده كنند. البته ممكن است شما يك راهنما يا يك مدير خلاق براي تقليد در شيوه‌هاي مديريت باشيد اما تقليد به مديران جديد اجازه چالش براي وضع موجود، افزايش توانايي‌ها و اثرگذاري در يك سازمان را نمي‌دهد.

 

4- قول‌هايي مي‌دهيد كه توانايي عمل كردن به آن را نداريد

مديران جديد مشتاقانه تلاش مي‌كنند تا به‌عنوان يك مدير و راهنماي اثرگذار و مفيد، تيم كاري جديدشان را خشنود كنند كه البته اين قابل تحسين است اما اين مديران اغلب با دادن قول‌ها و وعده‌هاي بزرگ سعي در خشنود كردن و خوشحالي كاركنانشان دارند مثلا تغيير و ايجاد گستردگي در سيستم نرم‌افزاري شركت يا ايجاد تغييرات فوري در روند انجام كارها. به همان ميزان كه اين وعده‌ها و قول‌ها بزرگ هستند، مديران جديد برندها نيز ممكن است كاملا درك نكنند كه چه چيزي براي ايجاد تغييرات لازم است تا اين فرآيند دقيقا به انجام برسد. بنابراين ممكن است مشكلاتي بزرگ‌تر از آنچه تصور مي‌كرديد پيرامون آن به وجود بيايد. در نهايت قول‌ها و وعده‌هاي بيش از حد شايد در ابتدا باعث محبوبيت و مطلوب بودن مديران تازه‌كار شود اما اگر اين وعده‌ها عملي نشوند باعث تضعيف اعتماد كارمندان به مدير جديد خواهد شد.

 

5- ناديده‌گرفتن موفقيت‌هاي اوليه

اگر در سازمان يا موسسه‌اي كه مدير شده‌ايد، تغييراتي وجود دارند كه مي‌توانيد خيلي سريع و فوري آنها را انجام دهيد مثل حذف جلسات بي‌نتيجه و بي‌فايده كه تنها موجب اتلاف وقت مي‌شوند يا مثلا حذف يك مرحله تكراري اسنادسازي؛ به سرعت دست به‌كار شويد و از اين راه به يك موفقيت اوليه دست يابيد، زيرا اين تغييرات فوري باعث مي‌شوند كه شما به‌عنوان يك فرد معتبري كه براي ايجاد اثرگذاري آمادگي دارد به چشم بياييد.

 

6- عدم تصميم‌گيري

مديران جديد و تازه‌كار معمولا دچار عدم توانايي در تصميم‌گيري مي‌شوند. اين عدم توانايي در تصميم‌گيري زماني است كه فرد بيش از اندازه به موضوعي فكر مي‌كند. در نتيجه هرگز نمي‌تواند تصميم مشخصي بگيرد. در اين وضعيت جديد انتخاب‌هايي كه داريد روي شما تاثيري ندارند بلكه اين انتخاب‌ها روي كل تيم و حوزه كاري‌تان تاثير مي‌گذارند و به‌دليل اينكه مديران تازه‌كار نمي‌خواهند تصميمات اشتباهي بگيرند بنابراين آنها اغلب در تصميم‌گيري‌هاي خود تعلل مي‌كنند و تاخيرهاي زيادي دارند و در نهايت ممكن است اصلا تصميمي نگيرند.

 

7- توقف و عقب‌نشيني كردن

مديران تازه‌كار با داشتن نقش جديد اغلب نمي‌خواهند به‌عنوان يك فرد بسيار مقتدر جلوه كنند. آنها نمي‌خواهند بدون در نظر گرفتن دانش ژرف كاركنان، اهداف سازمان و نيازهاي تيم كاري، تغيير را شروع كنند و با عقب‌نشيني و طولاني كردن شروع مديريت خود نتيجه معكوس مي‌گيرند. بدون راهنما و دستورالعمل، تيم كاري شما خيلي زود دچار مشكل خواهد شد و تلاش آنها بي‌نتيجه خواهد ماند و احتمالا تيم كاري‌تان در مورد اعتبار، شهرت و توانايي شما در انجام امور دچار ترديد خواهد شد.


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد