1- براي شروع رفتار عادي شخص را مشاهده كنيد.
قبل از اينكه بخواهيد درباره راستگويي يا دروغگويي افراد قضاوت كنيد اول بايد بدانيد كه در مكالمات عادي و اوقاتي كه هيچ استرسي ندارد چگونه رفتار ميكند. چون ممكن است رفتارهايي مانند تكان دادن سريع يك پا يا استفاده بيش از حد از آواهاي ربط مانند «اوووم»، «خوب» و.... كه در حالت كلي نشانهاي از وجود مشكل و عدم صداقت در گفتارهاي يك فرد تلقي شود - جزو رفتارهاي عادي آن فرد به خصوص در هنگام مراوده باشد.
دريور ميگويد: هنگامي كه اين آشنايي را با رفتار افراد برقرار كرديد، ميتوانيد محدوده مجاز آنها را تعيين كنيد. براي اين كار شما حداقل به سه دقيقه وقت براي تمركز روي حركات و رفتار فرد نياز داريد.
2- به دقت گوش كنيد
دريور ميگويد تجزيه و تحليل نوع بيان جملات ميتواند در تشخيص اينكه چه كسي دروغ ميگويد، به شما كمك كند. به عنوان مثال اگر شما يك سوال كه پاسخش بله يا خير است بپرسيد، پاسخ بايد «بله» يا «خير» باشد. حواستان به جملات تكذيبي كه در آنها از «خير» استفاده نميشود، باشد.مثلا بپرسيد« آيا هرگز سرقت كرده ايد؟» دريور ميگويد: اگر پاسخ او اين باشد كه «من هرگز چنين كاري نميكنم» اين ميتواند يك نشانه باشد. و اضافه ميكند اگر پاسخ: «نه. هرگز» باشد، ميتوان آن را پاسخي صادقانه دانست و تا زماني كه كلمه «نه» در آن وجود دارد درست است. اگر به اين عبارت توجه كنيد «من هرگز چنين كاري نميكنم» درمييابيد جملهاي درباره آينده است و پاسخ سوالي كه شما درباره گذشته پرسيده ايد نيست.
3- در جستوجوي «نقاط داغ» باشيد.
به گفته دريور نقطه داغ وقتي است كه كسي از محدوده مجاز خودش به صورت مشكوكي خارج ميشود. منطقهاي كه شما بايد دقت زيادي روي آن داشته باشيد. زبان بدن راه مناسبي براي پيدا كردن نقاط داغ است. براي مثال نگاه مستقيم به پاها يا شكم در هنگام حرف زدن تمايلات واقعي فرد را نشان ميدهد. در مقابل بالا انداختن شانهها نشانه ترديد است.
4- سوالهاي دنباله دار بپرسيد
پيدا كردن يك نقطه داغ لزوما دليل دروغگو بودن فرد نيست اما دليل خوبي داريد تا با پرسيدن چند سوال ديگر كشفهاي بيشتري بكنيد. براي مثال در يك مصاحبه استخدامي بپرسيد «اين بخش خالي در سابقه كاري تان را توضيح دهيد». به گفته دريور: «افراد معمولا وقتي دروغ ميگويند دچار اختلال و تناقض گويي ميشوند.» بهتر است در همين زمينه دوباره سوالاتي بپرسيد. توجه كنيد تا وقتي كه چيزي را نپرسيديد درباره آن قضاوت نكنيد. هرگز سعي نكنيد كه ذهن خواني كنيد.
5- بپرسيد كه آيا آنها راست ميگويند.
دريور ميگويد:آخرين سوالي كه بايد بپرسيد اين است كه آيا در پاسخهايي كه به سوالاتم دادي راستش را گفتي ؟ ما در انتظار يك بله يا يك نه هستيم. به طرز شگفتآوري بسياري از افراد در اين نقطه وجود يك دروغ كوچك (يا بزرگ) در گفتههايشان را تائيد ميكنند و از اين طريق ميتوانيد به حقيقت پي ببريد.
اگر فرد مورد نظر قرار باشد در موقعيتي قرار بگيرد كه بايد به او اعتماد كرد و واقعا نياز داريد بدانيد اين شخص قابل اعتماد هست يا خير، ميتوانيد با يك سوال قدرتمند بحثتان را ادامه دهيد: «چرا بايد حرفت را باور كنم؟»
در اين بخش بايد قدري نيرنگ آميز رفتار كنيد: هر جوابي كه در ابتدا دريافت كرديد قبول نكنيد و دوباره بپرسيد. « اين واقعا جواب سوال من نبود. چرا بايد حرفت را باور كنم؟»
جواب بعدي را به دقت گوش كنيد بايد كوتاه و ساده باشد و مضموني شبيه اين داشته باشد: «چون من حقيقت را گفتم».
يك فرد دروغگو تمايل دارد فوري حرفش را باور كنيد. اين كار شما ممكن است به عصبانيت او و متهم كردن شما به چيزي مانند اينكه با وجود صداقتش نميخواهيد حرفش را باور كنيد منجر شود يا بيان كند كه در اين حالت او نميخواهد با شما كار كند. اگر فرد دروغگو گستاخ باشد براي اينكه فورا حرفش را باور كنيد شما را به منابع مختلفي ارجاع ميدهد: «شما ميتوانيد از هركسي كه تا به حال برايش كار كرده ام بپرسيد كه آيا صادق هستم يا خير».
دريور ميگويد اتفاقا وقتي چيزي شبيه اين شنيديد آنها را باهم روبهرو كنيد. به اعتقاد او كمتر كسي اينكار را ميكند، اما اگر اين كار را انجام دهيد از نتايجي كه به دست ميآوريد شگفت زده ميشويد.