سه شنبه ۰۵ فروردین ۹۹ | ۱۲:۵۶ ۷۶ بازديد
فرض كنيد زندگي همچون يك بازي است. قاعده اين بازي چنين است كه بايستي پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهداريد و مانع افتادنشان بر زمين شويد.
جنس يكي از آن توپها از لاستيك بوده و باقي آنها شيشه اي هستند. پر واضح است كه در صورت افتادن توپ پلاستيكي بر روي زمين، دوباره نوسان كرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ ديگر به محض برخورد ، كاملا شكسته و خرد ميشوند.
او در ادامه ميگويد : آن چهار توپ شيشه اي عبارتند از خانواده، سلامتي، دوستان و روح خودتان و توپ لاستيكي همان كارتان است.كار را بر هيچ يك از عوامل فوق ترجيح ندهيد، چون هميشه كاري براي كاسبي وجود دارد ولي دوستي كه از دست رفت ديگر بر نميگردد، خانواده اي كه از هم پاشيد ديگر جمع نميشود، سلامتي از دست رفته باز نميگردد و روح آزرده ديگر آرامشي ندارد
برايان دايسون
جنس يكي از آن توپها از لاستيك بوده و باقي آنها شيشه اي هستند. پر واضح است كه در صورت افتادن توپ پلاستيكي بر روي زمين، دوباره نوسان كرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ ديگر به محض برخورد ، كاملا شكسته و خرد ميشوند.
او در ادامه ميگويد : آن چهار توپ شيشه اي عبارتند از خانواده، سلامتي، دوستان و روح خودتان و توپ لاستيكي همان كارتان است.كار را بر هيچ يك از عوامل فوق ترجيح ندهيد، چون هميشه كاري براي كاسبي وجود دارد ولي دوستي كه از دست رفت ديگر بر نميگردد، خانواده اي كه از هم پاشيد ديگر جمع نميشود، سلامتي از دست رفته باز نميگردد و روح آزرده ديگر آرامشي ندارد
برايان دايسون