اهدافتان را به مسير خودشان بازگردانيد
نويسنده: هايدي گرانت هالوورسون/ مترجم: علي نعمتي شهاب
يك ماه از سال جديد هم به سرعت در حال گذشتن و تمام شدن است. اهداف سال جديدتان در چه حالاند؟ احتمالا آن طوري كه دوست داشتيد پيش نرفتهاند. اگر اينگونه است، شما تنها نيستيد. در واقع مطالعات بسياري نشان دادهاند كه بيش از نيمي از افرادي كه تصميماتي براي سال جديد گرفتهاند، آنها را در ميانهي راه شكستهاند.
ايجاد تغييرات واقعي ميتواند مشكل باشد و همين موضوع، انگيزهاي است براي آغاز كاهش دادن انتظارات يا كنار گذاشتن كامل اهداف. اما ناراحت نباشيد، هنوز براي فشردن كليد ريست و دوباره حمله كردن به اهداف دير نشده است؛ اما اين بار بايد مجهزتر باشيد.
اغلب ما سرزنشهايمان را براي شكست بر نقاط اشتباهي متمركز ميكنيم. معتقديم كه استعداد يا عزم راسخي نداشتيم يا از يك توانايي ذاتي لازم براي دستيابي به هدفمان بهرهمند نبوديم. اما اولين چيزي كه با مطالعهي عوامل موفقيت در زندگي ياد ميگيريد اين است كه تواناييهاي ذاتي (البته اگر اصلا چنين چيزي وجود داشته باشد!) در مورد شانس شما براي موفقيت در دستيابي به هدفتان هيچ نميگويند. تحقيق من در كنار نتايج چند دهه تحقيق در مورد انگيزش تصوير متفاوتي را ترسيم ميكند: در حقيقت مثل بسياري ديگر از جنبههاي زندگي همه چيز به استراتژي برميگردد.
در اينجا دو استراتژي كه به صورت عملي مورد آزمون قرار گرفتهاند و ميتوانند باعث شوند يك سال نااميدكنندهي ديگر با عملي شدن همان تغييرات اساسي كه به دنبالشان ميگرديد به سالي پربار تبديل شود، بررسي ميشوند:
۱- تعيين اهداف خاص نه؛ اهداف كاملا خاص تعريف كنيد: وقتي آدمها اهدافشان را براي من تعريف ميكنند من چيزهايي مثل اينكه “ميخوام بيشتر كار كنم”، “غذاي سالمتري بخورم”، “كمتر خرج كنم و بيشتر پسانداز” و مانند اينها را ميشنوم. در جواب اين حرفها من ميگويم: “اوكي، خوب موفقيت برات چطوري تعريف ميشه؟ از كجا ميفهمي به هدفات رسيدي؟” اغلب اين سؤال با سكوتي طولاني، سردرگمي و پاسخي مثل “راستاش واقعا در اين مورد فكر نكردم” همراه ميشود.
زمان گذاشتن براي تعريف و نوشتن دقيق آنچه ميخواهيد به آن برسيد احتمال راضي شدن به كمتر و توجيه خودتان با گفتن اينكه “همين هم خوبه” را كاهش ميدهد. “هزاران مطالعه نشان دادهاند كه خاص كردن هر چه بيشتر اهداف، يكي از اثربخشترين گامها براي دستيابي به هر هدفي است.”
به جاي “سخت كار كردن”، يك هدف بلند مدت را در نظر بگيريد ـ مثل “افزايش حقوق بهاندازهي حداقل … دلار” يا “رسيدن به ردهي … سازماني در ارتقاي شغلي.” همچنين جزييات گامهاي ويژهي ميان مدتي كه براي رسيدن به آن نقطه لازم است را تعيين كنيد. آيا مديرتان از شما خواسته در حوزههاي فني خاصي خودتان را بهبود بدهيد؟ آيا خبر داريد كه برخي مسائل در روابط بين انساني شما را از پيشرفت بازداشته است؟ اگر ميدانيد بايد بهتر ارتباط برقرار كنيد، هدف خاص خودتان را چيزي مثل “با دقت گوش كردن بدون قطع كردن صحبت طرف مقابل” تعيين كنيد.
وقتي چيزي را كه براياش تلاش ميكنيد مبهم باشد، استفاده از اين روش آسان وقتي خسته و دلسرد و افسرده شدهايد، بسيار انگيزشبخش است. اما خودتان را با اين افسانه نفريبيد كه اگر هدف مشخصي را تعيين كرديد، يا به آن ميرسيد و يا نه. اگر نرسيديد، چارهاي نداريد جز اينكه آنقدر روي آن موضوع كار كنيد تا موفق شويد.
۲- دربارهي آنچه كه ميخواهيد و چيزهايي كه بين شما و آن فاصله مياندازند بيانديشيد: در ذهنتان تا نقطهي مطلوب برويد و برگرديد! اين استراتژي مقايسهي ذهني ناميده ميشود و به صورت خلاصه شامل خوشبينانه فكر كردن دربارهي جنبههاي شگفتانگيز دستيابي به هدفتان در عين واقعي فكر كردن دربارهي اينكه چگونه ميخواهيد به آن نقطه برسيد، است.
اول تصور كنيد در زمان دستيابي به هدفتان چه احساسي خواهيد داشت. تا جايي كه ميشود آن را در ذهنتان روشن و روشنتر تصوير كنيد. سپس متوجه موانعي شويد كه در بين راه به آنها برخواهيد خورد. مثلا اگر دوست داريد شغلي بهتر و با درآمد بالاتر به دست آوريد، بايد با تخيل دربارهي احساس غرور و لذتي كه از پذيرفتن يك پيشنهاد شغلي فوقالعاده از سازماني برجسته به شما دست ميدهد شروع كنيد. سپس ميتوانيد دربارهي چيزهايي كه بين شما و آن پيشنهاد مطبوع فاصله انداختهاند فكر كنيد؛ مثلا: كانديداهاي برجستهي ديگري كه براي آن شغل درخواست ميدهند. آيا توجه به اين موضوع باعث نميشود كه شما روزمهتان را كمي بهبود بدهيد؟
اين كار تجربهي لزوم اقدام ناميده ميشود ـ حالتي روانشناختي كه براي دستيابي به هدف مورد نياز است. خيالپردازي در مورد اينكه گرفتن آن شغل چقدر خوب خواهد بود ميتواند خيلي لذتبخش باشد؛ اما شما را به سر منزل مقصود نميرساند. تكنيك مقايسهي ذهني آرزوها و خيالات شما را با متمركز كردنتان بر آنچه براي رسيدن به آنها مورد نياز است، به واقعيت تبديل ميكند.
در تحقيقاتي كه توسط من و همكارانام انجام شده ـ از بررسي نوجوانان ۱۵ سالهاي كه در طول تابستان خودشان را براي امتحان PSAT آماده ميكنند تا كاركنان واحد منابع انساني كه براي مديريت بهتر زمانشان تلاش ميكنند و از افراد مجردي كه براي يافتن همسر تلاش ميكنند تا پرستاران كودكان كه ميكوشند با والدين بچهها ارتباط بهتري برقرار كنند ـ نتايج هميشه مشابه بودهاند. استفاده از تكنيك مقايسهي ذهني به شكل قابل اطميناني به تلاشها، انرژي و برنامهريزي بيشتر و دستيابي بهتر به اهداف ميانجامد. صرف چند دقيقه براي رفت و برگشت ذهني بين آيندهي مورد نظرتان و وضعيت امروزتان و موانعي كه بايد براي رسيدن به نقطهي مطلوب پشت سر بگذاريد، به شما كمك ميكند تا به شفافيت و انگيزهي لازم براي موفقيت دست يابيد