باور كنيد برخي از دستورات رؤسا اشتباه هستند
گاهي اوقات بپذيريد رؤسايتان نميدانند چه كار ميكنند.
صرف اين كه شما كارتان را به نحو احسن انجام ميدهيد، بدين معنا نيست كه بقيه نيز همينطور باشند. برخي از رؤسا بيخاصيت هستند و هيچ شكي در آن نيست. گاهي اوقات، آنها دستوراتي غيرعاقلانه ميدهند و گاهي اوقات، ايشان دستوراتي را كاملاً اشتباه صادر ميكنند. در چنين شرايطي، چه بايد بكنيد؟
البته شما انتخابهاي مختلفي داريد:
- امتناع بورزيد
- شركت را ترك كنيد
- از اتحاديه، هيأت مشورتي مديريت، هيأت اصناف اگر عضو يكي از آنها هستيد، راهنمايي بخواهيد
- از اداره منابع انساني نظر و مشورت بگيريد
- از ديگر مديران مشورت بگيريد
- از رئيس رئيستان مشورت بگيريد
- موضوع مورد نظرتان را مكتوب كنيد
- دستور را انجام بدهيد، ليكن به ميزان قابل توجهي غرغر كنيد
- دستور را با لبخند و روي گشاده انجام بدهيد
- با رئيستان درباره نگراني و ناخرسنديهايتان درباره اجراي آن دستور صحبت كنيد
ممكن است بسيار كار عاقلانهاي باشد كه شخصاً نزد رئيستان رفته و رو در رو و طي يك جلسه غيررسمي صرف چاي با وي صحبت كنيد، يك گپ دوستانه و بدون هر گونه فشار و تأكيد بر موضوع. به وي بگوئيد فكر ميكنيد كه با دستورش مشكل داريد. موضوع را شخصي نكنيد. به صورت تهاجمي آن را مطرح نكنيد. به او نگوئيد كه مزخرف است. به او توضيح دهيد اين شمائيد كه با دستور وي مشكل داريد و تأكيد كنيد كه دستور و رئيستان مسألهاي نيستند و اين خودتان هستيد كه احساس ناراحتي ميكنيد و بدين ترتيب، توپ را محكم توي زمين او بياندازيد. اگر او همچنان اصرار بر انجام دستورش ورزيد، صحبت را خاتمه دهيد و بگوئيد كه هنوز احساس ناراحتي ميكنيد و مايليد درباره آن مشورت بيشتري بگيريد. ضمناً بپرسيد اگر ممكن است نگرانيهايتان را در اين زمينه مكتوب كنيد و در صورت امكان، وي نيز در مورد دستورش همين كار را بكند. گاهي اوقات، بايد بپذيريد رؤسايتان نميدانند چكار ميكنند و عوض هم نميشوند و بايد با آن بسازيد. يا اينكه، از اجراي فرمان آنها سرپيچي كرده يا شركت را ترك كنيد.
انتخاب با شما است. قاعده اين است كه بپذيريد چنين چيزي گهگاه رخ ميدهد.