آيا براي ميلياردر شدن به دنيا آمده ايد؟

۷۸ بازديد

آيا براي ميلياردر شدن به دنيا آمده ايد؟

شايد در روياي پيوستن به فهرست ثروتمندترين افراد دنيا به سر مي‌بريد، ولي آيا به راستي شما براي ميلياردر شدن به دنيا آمده‌ايد؟ پيش از آنكه با يك استراتژي رشد جدي و مشكلات وابسته به آن دست و پنجه نرم كنيد، سيزده سوال مهم كه در ادامه آورده شده است را از خود بپرسيد.

 

اين سوالات توسط دبرا كندرن، روانشناس اجرايي كه با كمپاني‌هاي بزرگي از جمله 3M و شورون همكاري داشته است و ديويد بالارد، رييس برنامه سلامت در محل كار انجمن روانشناسان آمريكا و جوآن كين

 (Joan Kane) روانشناس كه با شركت‌هاي بازرگاني قدرتمندي همكاري مي‌كند، تنظيم شده‌اند. با پاسخ به اين سوالات شما خواهيد فهميد كه آيا براي اين نقش مناسب هستيد يا خير. مهم‌تر از آن درمي‌يابيد كه آيا حاضريد بهاي به دست آوردن ثروت ميلياردي را بپردازيد. كسي چه مي‌داند، شايد ثروت كمتري در حد 100 ميليون دلار براي شما مناسب‌تر باشد.

 

1- اصلا چرا آنقدر بزرگ شويم؟

طراحي نقشه اهداف بلند مدت براي كسب و كار شما پيش از تصميم‌گيري براي رشد در مراحل بالاتر ضروري و حياتي است. اگر هدفتان فروش بسيار زياد در مدت كوتاه (چند سال) است، خوب است. اگر از ميل به رقابت سرشار هستيد، بسيار عالي است، اما اگر تنها خواسته شما اين است كه بتوانيد محصولات خود را بفروشيد، كوچك بمانيد.

 

2- آيا مي‌توانيد گوشه و كنار را خوب ببينيد؟

ساختن يك امپراتوري تنها حول محور هدف‌گذاري و اجراي دقيق اهداف نمي‌چرخد. سوپراستارهايي نظير بيل گيتس و سام والتون، متحول‌كنندگان واقعي هستند. ميلياردر‌هاي خودساخته، صنايع را در اختيار نمي‌گيرند، بلكه آنها را تغيير شكل مي‌دهند و به يكباره صنايع جديدي را خلق مي‌كنند. اين به چيزي بيش از هوش، شهامت و شانس احتياج دارد. اين موضوع نيازمند يك ديدگاه متعالي است.

 

3-  آيا مي‌توانيد ابهام را تحمل و مديريت كنيد؟

كارآفرينان موفق مي‌توانند راه خويش را در ميان جنگلي انبوه از داده‌هاي ناسازگار بيابند. به اين مثال توجه كنيد: مدير قسمت عملياتي شركت مي‌خواهد كسب و كار را به بازار آسيا گسترش دهد، ولي مدير قسمت بازاريابي عقيده دارد هنوز براي اين حركت زود است. در صورتي كه اين گونه ابهامات شما را كلافه نمي‌كند، بدان معنا است كه شما آنچه را كه براي بزرگ شدن لازم است در خود داريد.

 

4-  آيا براي شما استقلال كاري مهم است؟

اكثر كارآفرينان براي استقلال ارزش قائل مي‌شوند و به همين دليل است كه كسب و كار خودشان را آغاز مي‌كنند. در ابتدا شما مي‌توانيد تصميماتي را بدون اينكه ضرري در ميان باشد اتخاذ كنيد و اين بسيار خوب است كه مي‌توانيد خود به تنهايي تصميم‌گيرنده باشيد، اما هنگامي‌كه كسب و كار شروع به رشد كردن مي‌كند و فهرست كارهايي كه بايد انجام دهيد از دست شما خارج مي‌شود، ديگر اين گونه نيست. بدتر آن است كه شما به احتمال زياد سرمايه‌گذاران و اعضاي هيات‌مديره‌اي خواهيد داشت كه بايد به آنها پاسخگو باشيد و آنها را آرام كنيد.

 

5-  آيا جرات اين را داريد كه دست به ريسك‌هاي بزرگ بزنيد؟

براي بسياري از ما خيلي دشوار است كه شهامت به خرج دهيم و اتاق‌هاي خود را ترك كنيم و يك شركت كوچك را راه‌اندازي كنيم، چه برسد به اينكه يك امپراتوري بسازيم. در حالي كه همراه با وسعت يافتن كسب و كار ريسك‌ها روي هم انباشته مي‌شوند، ميلياردرها شهامت همراه با اعتماد به نفسي دارند كه از نفوذ شك و ترس به آنها جلوگيري مي‌كند. (آنها حتي گاهي به اقدامات نامعقولي دست مي‌زنند كه ثابت كنند ريسك‌هايي كه مي‌كنند، در پايان سودآور خواهد بود.) چالش ديگر اين است كه جمع كردن يك ميليارد به معناي پشت پا زدن به پيشنهادهاي وسوسه‌انگيز ميليون دلاري از رقباي بزرگ‌تر است. لازمه مقابله با اين وسوسه‌ها، يك شكيبايي واقعي است.

 

6- آيا خلاقيت به شما الهام مي‌شود؟

بسياري از كارآفرينان كار شركت خود را با خلاقيت محض يا حتي با خيالبافي در مورد يك برند جديد براي دنيا آغاز مي‌كنند، اما اين روياپردازي هنگامي‌كه زمان راه‌اندازي سيستم‌ها و فرآيندهاي مورد نياز براي به دست آوردن رشد فرا مي‌رسد، مي‌تواند به حقيقت بپيوندد.

 

7- آيا آمادگي آن را داريد كه براي رشد شركت تصميمات سخت و دشوار اتخاذ كنيد؟

البته، خواهر شما و هم‌اتاقي‌تان به شما براي اينكه كسب و كارتان را آغاز كنيد كمك كرده‌اند، ولي ممكن است متناسب با رشدي كه كسب و كار دارد و از آنها انتظار مي‌رود، رشد نكنند. اگر جا‌به‌جا كردن يا حتي اخراج كردن آنها برايتان دشوار است، از ميلياردرشدن صرف‌نظر كنيد.

 

8- آيا صحبت كردن در حضور مردم را دوست داريد؟

هر شركت نسبتا برجسته‌اي به يك چهره عمومي‌ نياز دارد. كارآفريناني كه در فعاليت‌هاي عمومي‌ نظير جلسات هفتگي، جلسه‌هاي شكايت سهامداران و حتي مصاحبه‌هاي تلويزيوني كامياب هستند، نسبت به آنهايي كه ترجيح مي‌دهند خارج از مركز توجه باشند، از شانس بيشتري برخوردارند. اگر در سخنراني عمومي‌ قوي نيستيد، ولي همچنان مي‌خواهيد رشد كنيد، بايد به فكر يك جايگزين مورد اعتماد باشيد كه بتواند به جاي شما در جمع صحبت كند و داستان‌هاي شما را در معرض اطلاع همگان قرار دهد.

 

9-  آيا مي‌توانيد آراي ديگران را به اجماع برسانيد؟

در بيشتر مواقع هر چه كسب و كار شما بزرگ‌تر مي‌شود، نيازمند ورودي‌هاي بيشتري از افرادي كه پيرامون شما هستند، مي‌باشيد. اين بدان معنا است كه شما بايد توانايي و تمايل هدايت آراي ديگران به سوي اجماع را داشته باشيد. كارآفرينان با ذهنيت يا حرف من يا اينكه راه باز و جاده دراز است، بايد به كوچك ماندن بيانديشند.

 

10- آيا مي‌توانيد تفويض اختيار كنيد؟

هرچه كسب و كار شما بزرگ‌تر شود، زمان كمتري براي تعامل با كارمندان‌تان خواهيد داشت. واضح است كه شما نمي‌توانيد هر لحظه از آنچه در هر يك از قسمت‌هاي شركت‌تان مي‌گذرد با خبر باشيد. بنابراين اگر نمي‌توانيد قسمتي از وظايف خود را به ديگران بسپاريد، رشد كردن را فراموش كنيد.

 

11- آيا اگر بگوييد كاري را به صورت تمام و كمال راس ساعت 9 صبح روي ميز كارتان مي‌خواهيد، آن كار انجام مي‌شود؟

هر كس مي‌تواند تكه كاغذهاي صورتي را پخش كند (مترجم: كارمندان را اخراج كند- اشاره دارد به كاغذهاي صورتي رنگ كه بر روي آنها حكم اخراج نوشته مي‌شود.)، ولي رهبران شركت‌هاي در حال رشد بايد پاي خود را فراتر بگذارند. آنها بايد با يك درجه مشخص از احترام فرماندهي كنند. هرچه ريسك بالاتر مي‌رود، شما به نظريه‌پردازان كمتري در هيات‌مديره نياز داريد. اگر حاضر به قرباني كردن كمي‌رفاقت براي رسيدن به نقاط بالاتر نيستيد، دور نقشه‌هاي بزرگ شدن خود را خط بكشيد.

 

12- آيا مي‌توانيد در روز كريسمس (عيد نوروز) كار كنيد؟

راه رسيدن به اوج با قرباني كردن و ايثار سنگفرش شده است. اگر مي‌توانيد از دست دادن رويدادها و مهماني‌هاي خانوادگي را بپذيريد، ممكن است آنچه براي ميلياردر شدن به آن نياز است را داشته باشيد.

 

13- آيا مي‌توانيد با انزوا كنار بياييد؟

ميلياردر بودن ممكن است تنهايي را به همراه داشته باشد. «دوستان» را هيچ كجا نمي‌توان پيدا كرد و ايجاد يك رابطه قابل اعتماد مشكل است. ميلياردرهاي متعادل مي‌توانند انگل‌ها را تشخيص دهند و آنها را از خود دور كنند. آنها در عين حال مي‌توانند يك دايره كوچك از افراد قابل اعتماد و وفادار ايجاد نمايند و از آن لذت ببرند.


روزنامه دنياي اقتصاد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد