سوال كردن را ياد بگيريد
شايد از پاسخها خوشتان نيايد، اما دست كم بايد آنها را بدانيد. پرسشها به روشن شدن موقعيت كمك ميكنند. پرسشها دست مردم را در حنا ميگذارند و آنها را وادار به فكر كردن ميكنند و فكر كردن همواره براي هر كس و درباره هر چيز خوب است. پرسشها به مردم كمك ميكنند كه انديشه خود را روشن سازند. پرسش ها به پاسخ نياز دارند كه خود مستلزم فكر كردن درباره موقعيت تا نهايت منطقي آن است. هر چه بهتر باورها، اعمال، آرزوها و خواستهاي ديگران را بفهميد، اين احتمال بيشتر مي شود كه واكنش درست نشان دهيد، در صورت لزوم فكر خود را تغيير دهيد تا بطور كلي موفق شويد. پرسيدن به شما نوعي فضاي تنفس و وقت فكر كردن ميدهد. بجاي از كوره در رفتن، به اين دليل كه فكر ميكنيد موقعيت را ميشناسيد، بهتر است چند سوال بپرسيد و حقيقت را دريابيد. در اين صورت براي دادن پاسخ منطقي، آرام و درست مجهزتر خواهيد بود. مدام از خود سوال كنيد. بپرسيد كه چرا فكر ميكنيد بر حقايد يا اشتباه ميكنيد. از خود بپرسيد چرا كارهاي معيني را انجام ميدهيد، چيزهاي ديگري را ميخواهيد و مسير عملي مشخصي را دنبال ميكنيد. از خود با قاطعيت و جدي بپرسيد، چون شايد كس ديگري اينكار را نكند. همه ما به اين كار نياز داريم. پرسيد ما را از چنگ توسل به اين فرض كه ميدانيم بهترين چيز براي ما چيست نجات ميدهد. و البته زماني فرا ميرسد كه بايد پرسيدن را متوقف كرد، از ديگران و خودمان. شما بايد بدانيد چه هنگام توقف كنيد. ياد گرفتن همه اينها زمان ميبرد و همه ما در طي مسير دچار اشتباه ميشويم. سوالي نيست؟