1- هر غاز هنگامي كه بالهايش را به هم ميزند نيرويي پيش برنده براي غازهاي ديگر كه پشت سر آن در پرواز هستند، به وجود مي آورد. غازها با پرواز به شكل عدد 7 مي توانند 72 درصد در انرژي لازم براي پرواز خود صرفه جويي كنند. افرادي كه داراي جهت حركت و اهداف مشترك هستند، سريع تر و راحت تر به هدف مي رسند زيرا در مسير خود از حمايت يكديگر برخوردار هستند. مديران بايد احساس هدفمندي را در بين كاركنان تقويت كنند.
2-هنگامي كه يك غاز از رديف غازهاي در پرواز خارج ميشود ناگهان مقاومت هوا را كه پرواز به تنهايي به وجود آورده، حس ميكند و به سرعت به رديف بازميگردد. حركت به تنهايي اقدامي بسيار انرژيبر است و ما را خيلي زود خسته خواهد كرد. در مسير تحقق اهداف شركت، كاركنان بايد به گرفتن كمك از ديگران و كمك كردن به آنها عادت كنند.
3-هنگامي كه غازي كه در راس رديف غازها پرواز ميكند، خسته ميشود به داخل رديف بازميگردد و غازي ديگر جاي آن را به عنوان رهبر مي گيرد. بسيار ضروري است تكاليف و مسووليتهاي دشوار رهبري گروه تقسيم شود. درست شبيه گروه غازها، اعضاي تيم نيز به مهارت هاي يكديگر وابسته و نيازمند هستند و بايد هر يك بخشي از مسووليت را برعهده بگيرند.
4- غازها هنگام پرواز با سر و صدا، تمام اعضاي رديف را به حفظ سرعت و باقي ماندن در مسير حركت تشويق ميكنند. صاحبان كسب و كارها بايد ترتيبي دهند كه سخنان و اعمالشان اثر تشويقي بر اعضاي سازمان و تيم داشته باشد. تشويق به افزايش توليد منجر مي شود و روحيه ها را بالا مي برد.
5- هنگامي كه يك غاز بيمار، مجروح يا هدف قرار ميگيرد، دو غاز از رديف خارج شده و با آن به زمين ميآيند تا از آن حفاظت كنند. آن ها با غاز ياد شده مي مانند تا توان ادامه پرواز را بيابد يا بميرد. در دوران سخت نيروي كار بايد كنار هم بمانند و با ياري هم مشكلات را از سر بگذرانند. مديران كسب و كارها در عمل بايد الگويي چنين رفتاري براي كاركنان باشند.
6- در زمستان در نيمكره شمالي غازها به جنوب پرواز ميكنند. براي در امان ماندن از دشواريهاي قابل اجتناب ميتوان محيط را عوض كرد و در شرايط جديد و مساعد به فعاليت ادامه داد. انعطاف ساختار فعاليتها از ضروريترين ويژگيهاي كسب و كارهاي موفق است.
7- گروههاي بزرگتر از غازها معمولا در مناطقي زندگي ميكنند كه عادت به خوردن گوشت غاز در بين انسانها در آن منطقه بيشتر است. همچنين در اماكني كه مردم عادت به خوردن غاز ندارند، گروه هاي كوچكتر غاز اسكان مييابند. گروههاي بزرگتر از نيروي انساني لزوما موثرتر از گروههاي كوچكتر نيستند. گروههاي كوچكتر توان مانور و تحرك بيشتري در زندگي و كسب و كار دارند بدون آنكه رقابت ديگر نقش آفرين ها، آن ها را از ميدان خارج كند.