
دستاوردهاي استقرار ISO در سازمانها:
توجه به فرآيندگرايي به جاي وظيفه گرايي در سازمان
توجه و تمركز به نظرات مشتريان در خدمات ارائه شده سازمان
بهبود شاخصهاي رضايت مشتري بر مبناي آنها
تعيين شاخصهاي كليدي فرآيند و هدف گذاري
سنجش و اندازه گيري ميزان دسترسي به اهداف
بازنگري و اصلاح مستمر فرآيندها به منظور بهبود مستمر و ارتقاي شاخصهاي كمي و كيفي ارائه خدمات
تقويت مستندسازي و شفاف سازي فرآيندها، مدارك و سوابق در سازمان
شناسايي فرآيندهاي مشترك بين معاونتها و حذف فعاليتهاي موازي
ايجاد سيستمهاي مورد نياز با تأكيد بر اصول مديريت كيفيت
اجتناب از تلاش جزيره اي و ايجاد هماهنگي و يكپارچگي در سازمان
افزايش ميزان مسئوليت پذيري، مشاركت و اعتمادسازي در سازمان
آمادگي براي استقرار ساير برنامه هاي بهبود مثل تعالي سازماني و ...
افزايش دانش و مهارتهاي كاركنان
علاقمندي و اشتياق مسئولين فرآيندها به هدفگذاري و برنامه ريزي داخلي
داشتن چشم انداز واحد براي آينده سازمان و خط مشي چگونگي رسيدن به آن
توجه به كيفيت در خريد خدمات از تأمين كنندگان خارجي سازمان
شناسايي و كاهش انحراف از اهداف و پيشگيري از ايجاد محصولات نامنطبق
ايجاد روحيه اصلاح و بهبود به صورت خودجوش و عدم رضايت از وضع موجود در نزد بيشتر صاحبان فرآيندها
ترغيب فعاليتهاي تيمي و گروهي
اطلاع رساني و امكان معرفي دستاوردهاي سازمان با بهره گيري از نتايج عملكرد سازمان به ويژه در زمينه رضايت مشتري و كاركنان
آسيب و مشكلات استقرار سيستم مديريت كيفيت :
الف) در زمان استقرار
عدم اجراي همزمان استقرار سيستم مديريت كيفيت بين دفاتر مركزي و واحدهاي تابعه استاني به منظور استقرار موفقيت آميز سيستم
فقدان نگرش فرآيندي و شفاف نبودن ارتباط بين فرايندهاي هر معاونت
عدم اعتقاد برخي از مديران به استقرار سيستم مديريت كيفيت
مقاومت و مخالف برخي از كاركنان نسبت به استقرار سيستم
دشواري دسترسي به الزامات سيستم كيفيت در سازمانهايي كه خدمات عمومي متنوع دولتي ارائه مي دهند
عدم وجود فرهنگ مناسب و زيرساختهاي مناسب در سازمانهاي دولتي
قوانين متعدد، متناقض و عدم اختيار استانها در اصلاح و بهبود آنها
عدم توجه به تعيين دامنه استقرار سيستم كيفيت در سازمان
فقدان مكانيزم مدون براي اندازه گيري و تحليل سطح رضايت گروههاي مشتريان
ب) پس از استقرار
به عهده گرفتن انجام فرآيندهايي كه الزام انجام آن توسط سازمان كاملاً محرز نيست
رضايت به وضع موجود و عدم توجه به بهبود مستمر
تغييرات سريع و برنامه ريزي نشده قوانين و مقررات، آئين نامه هاي صادره و تأثير آن بر چارچوب و دامنه سيستم مديريت كيفيت
انحصاري بودن ارائه خدمات و عدم توجه به نيازهاي مشتري در ماهيت خدمات دولتي
عدم شناسايي صحيح فرآيندها و شاخص سازي نامناسب اهداف موجب عدم رغبت كاركنان به ادامه سيستم كيفيت مي شود.
تعدد فرآيندهاي سازمان و افزايش آن و احتمال خارج شدن فرآيندهاي خاص از حدود كنترلي تدوين شده
عدم تعريف دقيق و مدون الزامات خدمات و محصولات از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور منجر به ابهام در محصولات و خدمات در سطح استانها مي شود.
عدم ريشه يابي مشكلات و سعي در حل آني آنها به صورت اصلاح و نه اقدام اصلاحي و پيشگيرانه
توصيه به سازمانها جهت استقرار بهينه سيستم مديريت كيفيت :
توجه به فلسفه استقرار سيستم مديريت كيفيت در سازمان
اعتقاد، ايمان و حمايت مديران ارشد سازمان
مشاركت همه كاركنان در فرآيند استقرار سيستم
آموزش الزامات اجراي سيستم و نحوه استقرار آن در سازمان
استفاده از تجارب سازمانهاي مشابه كه مدل فوق را در سازمان خود مستقر نموده اند
بررسي و دقت لازم در انتخاب مشاور و مؤسسه گواهي دهنده
ايجاد انگيزه در كاركنان از طريق نشان دادن مزاياي استقرار سيستم كيفيت
شناسايي و تفكيك فرآيندهاي اصلي سازمان و تعاملات بين آنها و تدوين شاخصهاي كليدي عملكرد آنها
سازماندهي مناسب جهت استقرار سيستم از قبيل ايجاد دفتر كيفيت و انتخاب نماينده مديريت توانمند
تشكيل تيمهاي فعال براي ايجاد بستر لازم استقرار سيستم
نظام كيفيت در دل فرآيندها باشد و الزامات سيستم كيفيت حتي الامكان از طريق اصلاح و بهبود فعاليتهاي جاري تأمين گردد.
شناسايي و تفكيك بين محصول و فرآيند
توجه به ايجاد مكانيزم هاي مناسب جهت پايش فرآيندها در بدو استقرار سيستم كيفيت
توجه به فعاليتهاي پشتيبان فعاليتهاي اصلي در استقرار سيستم كيفيت
توجه به حجم مدارك برون سازماني و سازماندهي مناسب جهت بهنگام سازي آنها