ضرورت يك سيستم خدمات به مشتريان خوب، ايجاد يك ارتباط خوب در بين مشتريان است . آن چنان رابطه اي كه باعث ترغيب حتي يك مشتري نيز بشود و مراجعه دوبارهاش را سبب گردد. به نظر شما چگونه اين چنين مسئله و رابطهاي برقرار مي شود ؟ همواره اين را بايد به خاطر داشته باشيد كه: شما بر اساس آنچه انجام ميدهيد قضاوت ميشويد نه آنچه ميگوييد. اگر شما واقعا"، سيستم خدمات مشتريان خوبي داشته باشيد مسايلي كه در ذيل آمده است قدم به قدم شما را ياري خواهد كرد و مطمئنا" شما، با پيروي كردن اين اصول به يك سيستم برتر خدمات مشتريان خواهيد رسيد
1) به تلفنها جواب دهيد. اگر با شما تماسي ناموفق گرفته شده آن را دنبال كنيد. تلفنها را بسرعت(قبل از زنگ چهارم) پاسخ دهيد.
2) به كسي قول ندهيد مگر اينكه توان اجرايي آن را داشته باشيد. رو راستي يكي از شرطهاي اساسي داشتن رابطه خوب است. اين مسئله در مورد قرار ملاقات با مشتريان و … نيز مصداق دارد. حتما" قبل از آنكه قولي بدهيد در مورد به جا آوردن آن فكر كنيد زيرا هيچ چيز مشتريان را بيشتر از بد قولي نميآزارد.
3) به حرفهاي مشتريان خود گوش دهيد و نكتههاي مهم را نكته برداري كنيد و با دادن جوابهاي شفاف و منطقي به آنها، اين فرصت را برايشان فراهم سازيد كه متوجه شوند به آنها توجه كامل داشتهايد و آنها را تكريم نمودهايد.
4) به شكايات دقيقا" رسيدگي كنيد. معمولا" اكثر افراد دوست ندارند كه از آنها و يا شركت آنها انتقاد شود و وقتي با اين مسئله مواجه ميشوند تعصبهايي نابهجا و اضافي از خود نشان ميدهند كه اصلا منطقي نيست. براي داشتن يك سيستم مناسب خدمات مشتريان، مجبوريم كه به انتقادات سازنده مشتريان، گوش فرا دهيم و اين انعطاف را در خود ايجاد كنيم تا اينكه، مشتريان را از خود و از شركت ناراضي نكنيم. چرا كه يك مشتري كه به خاطر عدم رسيدگي مطلوب به شكايتش ازشركت ناراضي شده است، گروهي از افراد كه به نحوي با او وابستگي دارند را نيز از شركت دور كرده است.
5) مساعدتكننده باشيد، حتي اگر فايده فوري در آن نباشد. اگر روزي به خاطر عوض كردن بند ساعت قديمي مورد علاقهتان به يك تعميرگاه ساعت مراجعه كنيد و از او بخواهيد كه بند را براي شما عوض كند در صورتي كه او آن را در ويترين تعميرگاه نداشته باشد و به شما بگويد احتمالا در ميان ساعتهاي قديمي كه در انبار مانده است دارد و بعد از مدتي گشتن، آن را پيدا كند و بدون اينكه پولي از شما بخواهد آن را تعويض كند. شما ناخودآگاه به او مديون ميشويد و مدتي بعد اگر شما بخواهيد براي دوستتان، يك ساعت بگيريد مطمئنا" به او مرا جعه خواهيد كرد و حتي اگر اين داستان را براي يك يا چند نفر از دوستانتان نيز تعريف كنيد، احتمال اينكه فرد شنونده نيز مشتري وي شود زياد است. يعني همان اصل مساعدت بدون توجه به بهره فوري
6) كارمند يا كارمندانتان را فرد ياريرسان و آگاه تربيت كنيد. اين كار را يا خودتان انجام دهيد يا به فرد ديگري واگذار كنيد و از آنها بخواهيد كه دقيقاّ الگوهاي اخلاقي را رعايت كنند. مثلاّ اگر كسي زنگ زد و يكي از كارمندان را خواست نگويد من نميدانم يا به من مربوط نيست بلكه بگويد" وقتي برگشت به او ميگويم كه با شما تماس بگيرد " در كل كارمندان شركت را ملزم به رعايت منشور اخلاقي كنيد.
7) قدمهاي اضافي برداريد. مشتريان به هر كار اضافي كه براي آنها انجام ميدهيد توجه فوقالعاده دارند و از آن در بين ساير افراد خارج شركت(خانواده، دوستان و... ) به خوبي و اخلاق ياد ميكنند.
8) هر قدر كه در توان داريد از مشتريانتان تشكر كنيد. با دادن برگهاي تخفيف و قرعهكشيها و امتياز خاص به مشتريان شركت، به آنها بگوييد كه برايشان احترام قائليد زيرا مردم اكثرا" دوست دارند مورد تشويق و تمجيد قرار گيرند.
نتيجه گيري: اگر شما اين 8 شيوه را به كار گيريد؛ شركت شما به شركتي كه داراي بخش خدمات مشتريان عالي است شناخته ميشود و ميتوانيد مشتريانتان را هر آن طور كه ميخواهيد مديريت كنيد، ميزان مشتريانتان را افزايش دهيد وقيمتها را هر آن طور كه ميخواهيد تغيير دهيد زيرا ميدان رقابت در دست شماست. وهر كسي كه ميدان رقابت در اختيارش باشد حق انحصار بازار را دارد و اين يعني همان موفقيت.