«هدف اصلي از توسعه، بالابردن حق انتخاب انسانها است. در اصل اين انتخابها ميتوانند بسيار زياد باشند و يا در طول مدت زمان تغيير كنند. انسانها معمولاً به دستاوردهايي بها ميدهند كه سريعاً به دست نميآيند: مثل دسترسي به دانش، تغذيه بهتر و خدمات بهداشتي بهتر، محيط اجتماعي امن، امنيت در برابر جرائم و خشونتهاي فيزيكي، لذت بردن از ساعات تعطيل و تفزيحي، آزادي سياسي و فرهنگي و حس مشاركت در اجتماع. هدف توسعه، ايجاد محيطي توانمند براي مردم است تا از يك زندگي خلاق، سالم و طولاني لذت ببرند.»
توسعه انساني چيزي فراتر از افزايش درآمدهاي ملي است. هدف آن ايجاد محيطي است كه مردم بتوانند استعداهاي خود را شكوفا كنند و يك زندگي خلاق و كارآمد مطابق با نيازها و علايق خود ايجاد نمايند. پس توسعه ارتقاء حق انتخاب حق مردم براي ساختن يك زندگي، كه ارزش آن را دارند، ميباشد. و از رشد اقتصادي كه تنها ( حتي اگر مهمترين ) راه براي افزايش حق انتخاب مردم ميباشد، فراتر است.
نكته اساسي براي افزايش اين حق انتخاب، ايجاد توانائيهايي براي انسانها ميباشد. مهمترين توانايي انسانها اين است كه يك زندگي سالم داشته باشند، از دانش كافي برخوردار باشند و به منابعي كه براي استانداردهاي زندگي و مشاركت در اجتماع نياز دارند، دسترسي داشته باشند. بدون اين موارد، بسياري از حق انتخابها و بسياري از فرصتها در زندگي از بين خواهد رفت.
اين نوع نگاه بر روي توسعه زياد جدي نيست. فلسفهدانان، اقتصاددانان و سياستمداران، هدف اصلي توسعه را آسايس و رفاه ذكر كردهاند. همانطور كه سقراط در يونان قديم گفت: « ثروت، ايدهآلي نيست كه ما به دنبال آن هستيم، زيرا ثروت را براي رسيدن به چيزهاي ديگر لازم داريم. »
هدف اصلي توسعه انساني، آزادي انسانها است. و اين آزادي براي رسيدن به حقوق و توانائيها، لازم و ضروري ميباشد. انسانها بايد در تصميمگيري آزاد باشند و در تصميمگيريهايي كه بر روي زندگي آنها تأثيرگذار است، مشاركت داشته باشند. توسعه انساني و حقوق بشر با هم ارتباط تنگاتنگ دارند و به آسايش و رفاه و شرافت انسانها كمك ميكنند.