تنها چيزي كه احتمال اشتباهي ديگر به جاي انجام كار درست را افزايش ميدهد، پافشاري لجوجانه بر يك اشتباه است. گزينهاي را انتخاب ميكنيم، تصميم ميگيريم و فرايندي را طرحريزي ميكنيم. سپس متوجه ميشويم انتخاب، تصميم و طرحمان اشتباه بوده است. چه بايد كنيم؟
زماني كه گزينه بهتري نمايان ميشود، عاقلانه است جلوي زيان را بگيريم و (طبق قاعده بازي) به خانه شروع برگرديم. اما اغلب به جاي آن روي گزينهاي كه انتخاب كردهايم، اصرار ميورزيم. علت آن است كه هزينههاي انجام شده ما را تحت تاثير قرار ميدهند: زمان و پولي كه صرف كردهايم، برنميگردند.
دلبستگي به گذشته نبايد بر تصميمهاي آينده تاثير گذارد. ديويد فريدمن خاطرنشان ميسازد: «اشتباه كردن و نپذيرفتن آن، ضرر مضاعفي به شما ميزند.» اين واقعيت به ويژه وقتي مصداق مييابد كه سرمايهگذاري سنگين باشد. «اصرار ابلهانه، شبحي ترسناك براي مديريت كلان است.»