كاركنان همواره گوش به زنگ اعتمادپذيري مديرانشان هستند. هنگامي كه اين علامت مثبت را ببينند، سختتر كار خواهند كرد، ايدههاي بهتري ارائه خواهند داد و بيشتر با سازمان خواهند ماند و هنگامي كه علائم مغشوش دريافت كنند كارايي و وفاداري آنها رو به زوال خواهد گذاشت.
برخي از صاحبنظران مديريت بر اين باورند كه به دليل موشكافي و تفسير دائم كاركنان، حتي گفتههاي جزئي و به ظاهر بياهميت مديران هم ميتوانند اثرگذار باشند. براي يك مدير«چيزي به عنوان گفت و گو غيررسمي وجود ندارد» توجه داشته باشيد كه نميتوانيد همه گفتههاي خود را مديريت نماييد. حتي اگر نيتتان خالص و عملكردتان بينقص باشد، نبايد تعجب كنيد كه گفتههاي خيرخواهانه و بيغرض شما مورد تعبير و تفسيرهاي عميق قرار گيرد و معاني متفاوتي از آنها برداشت شود. اگر سعي كنيد منظورتان را بخصوص در مواقع بحران، خيلي شفاف و منطقي بيان كنيد و از موقعيتهاي سخت نگريزيد، خواهيد توانست اعتماد و اطميناني را كسب كنيد كه براي موفقيت نياز داريد