وقتي خدا تو رو به لبه صخره هدايت ميكنه، بهش كاملاً اعتماد كن. فقط يكي از اين دوتا اتفاق رخ ميدهد: يا ميگيردت وقتي ميافتي، يا بهت ياد ميده پرواز كني.
وقتي خواسته و آرزويي نباشد هيچ راهي وجود ندارد.
كسي كه مي تواند، انجام ميدهد و كسي كه نميتواند ياد ميدهد. انسان منطقي خود را با جهان وفق ميدهد. انسان غيرمنطقي تلاش ميكند كه جهان را با خود وفق دهد.
از خداوند نيرو خواستم، ضعيف آفريد كه تواضع بندگي را بياموزم.
از او سلامتي خواستم كه كارهاي بزرگ انجام دهم، ناتوانم آفريد كه كارهاي بهتري انجام دهم.
از او ثروت خواستم كه سعادتمند شوم، فقرم بخشيد كه كه عاقل باشم.
از او قدرت خواستم كه ستايش ديگران را به دست آورم، شكستم بخشيد كه بدانم پيوسته نيازمند اويم.
از او همه چيز خواستم كه از زندگي لذت برم، آنچه خواستم به من نداد. آنچه بدان اميد داشتم به من بخشيد و دعاهاي نگفتهام مستجاب شدند و آنها اين بودند:
من هستم در ميان انسانها و غرق در نعمات پروردگار
مراقب خرجهاي كوچك باش، شكافي كوچك ميتواند كشتي بزرگي را غرق كند.
يا چيزي بنويس كه ارزش خواندن را داشته باشد يا كاري بكن كه ارزش نوشتن داشته باشد.
حماقت يعني كار واحدي را بارها و بارها انجام دادن و انتظار نتايج مختلف داشتن.
با همه مؤدب، با بيشتر كسان اجتماعي، با تعداد كمي صميمي، با يك نفر دوست باش و با هيچ كس دشمن نباش.