بغض هاي مست - الهه درخشان

مشاور شركت بيمه پارسيان

بغض هاي مست - الهه درخشان

۷۲ بازديد
 

بغض هاي مست

شاعر : الهه درخشان

سكوت زرد خانه را شكوفه ي صدا گسست
بهار فاخرانه اي به تخت فصل ها نشست

تو تا نگاه كرده اي به چشم هاي بي نگاه
سراب تلخ راه من طلسم آرزو شكست

كجاي قصه ام شده غلط براي هر دومان
مسافر صبور شب چه ناشيانه چشم بست

سكوت مي كنم خدا سكوت مي كنم فقط
معلم نماز من چگونه گشته خودپرست

نگفت از چه ماه را به پشت چشم جا گذاشت
و حس نافذش به من چگونه گشته تنگدست

نبودنت سبب شده كه خوشه هاي تاك شعر
ثمر دهد به درد و غم به بغض هاي مست مست


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد