چكه - ميثم سراج

مشاور شركت بيمه پارسيان

چكه - ميثم سراج

۶۷ بازديد
 

چكه

شاعر : ميثم سراج

وقتي صداي چكه هاي آب
لالايي ات مي شود

شب
خواب گياهي را مي بيني
كه دارد

ريشه از خاك
مي كشد بيرون

صبح مي رسد
با بالا كشيدن يك ليوان چاي و زيپ پالتو

وقتي
نان را به هر زباني كه شد
ترجمه مي كني

غروب
در ميان مردم گم مي شوي
با چند اسكناس و دست هاي
در جيب
مچاله شده

وقتي بهشت
تا روي سينه ي مانكن هاي خيابان مونته ناپلئونه سر مي خورد

طبيعت
باركد مي شود
روي اجناس سوپر ماركت…

وقتي صداي چكه هاي آب
لالايي ات مي شود

تازه مي فهمي
فرقي ميان زندگي و زنده بودن نيست


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد