شعر مي گويي - احمد موسوي نژاد

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر مي گويي - احمد موسوي نژاد

۷۵ بازديد
 

شعر مي گويي

شاعر : احمد موسوي نژاد

من برايت ترانه مي‌خوانم، پاسخم را به شعر مي‌گويي
‌آسمانم دوباره باراني‌ست، مثل وقتي كه شعر مي‌گويي ‌

من برايت ترانه مي‌خوانم، زيرِ بارانِ شعرِ تو، بي‌چتر
مثلِ چتري كه عاشقت شده است، با لبي بسته شعر مي‌گويي‌

چكه‌چكه، پر از بهاراني، بارشِ بوسه‌هاي باراني
گونه‌ام خيس مي‌شود وقتي كه تو با بوسه شعر مي‌گويي

برقي از مشرقِ افق برخاست، احتمالا به ناز مي‌خندي
رعدِ مغرب، نشاني اين است: كه تو با گريه شعر مي‌گويي

خيسِ باران، تمامِ پيرِهنم به تنم مثل چسب چسبيده
مثل نرمِ تو را بغل كردن، وقتي از عشوه شعر مي‌گويي

از تو سر زد كمانِ رنگيني روي سقفِ مدور چشمم
روي آن دلپذيرِ رنگين‌يال، چه بهارانه شعر مي‌گويي

آفتابِ آسمان خنديد… شعرِ تو بيتِ آخرش مانده
پيشگوي هواشناسي گفت: آخرِ هفته شعر مي‌گويي


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد