دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۱۱ ۶۷ بازديد
چنان درخت در اين آسمان سري داريم
براي حادثه دست تناوري داريم
وفور فتنه اگر هست آسمان با ماست
كه چشم لطف ز دنياي ديگري داريم
اگر چه از عطش و التهاب مي خوانيم
براي عشق ولي ديده ي تري داريم
چنان پرنده در آن ميهماني آبي
ز جنس ابر به بالاي خود پري داريم
براي رفتن از اينجا ميان سينه ي تنگ
دلي به پاكي بال كبوتري داريم
دوباره بر لب دل خواهش شكستن رُست
هنوز آرزوي زخم ديگري داريم