برادري

مشاور شركت بيمه پارسيان

برادري

۷۴ بازديد
 

يك كبوتر سياه

يك كبوتر سفيد

در كنار هم

/ با دو قلب گرم

/ با دو دست مهر

روي ناودان خانه ي گلي ما

/ لانه اي درست كرده اند

/ از درخت و سنگ و گل

روزها

/ بر زمين آفتابي حياط مان

/ راه مي روند

گاه در ميان ابر

/ چون دو نقطه ي قشنگ

/ ناپديد مي شوند

شب دوباره ناودان خانه ي گلي ما

از صداي دوستي آن دو يار مهربان

آن سپيد و آن سياه

آن كبوتران

/ شلوغ مي شود



*



آه اي كبوتر سپيد من!

كاش

/ مردمان روزگار ما

چون تو

/ يك دل سپيد و ساده داشتند

آي كودكان ساده ي سياه

/ چه مي كنيد

من دلم برايتان گرفته است .


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد