دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۱۰ ۷۳ بازديد
بس سالهايي كه بيهوده بيهوده بوديم
بس كوچه هايي كه تا هيچ پيموده بوديم
دلها به اندازه خنده ي كوچكي بود
دل را در آرامشي پوچ فرسوده بوديم
بر چشمهامان گذر داشت خوابي هزاره
اي كاش آن روزها را نياسوده بوديم
اي كاش فواره ي روشن جستجو را
با خاك خيس تغافل نيندوده بوديم
دلها به زير غبار غريبي نهان بود
اي كاش آيينه ها را نيالوده بوديم
موسيقي چشمه ها را شنيديم، رفتند
وقتي كه آن سوي تنهايي آسوده بوديم