اين صنوبران

مشاور شركت بيمه پارسيان

اين صنوبران

۶۹ بازديد
 

آن سوي قلمرو چشمهامان

درختاني ايستاده اند

هزار بار

سبزتر از اين جنگل كال

بعد از اينجا

اقيانوسي است

/ آبي تر از زلال

يله در بيكرانگي

چونان ابديتي بي ارتحال



*



اي مادران شهيد

سوگوار كه ايد؟

/ دلتگيتان مباد

آنان درختانند

/ بارانند

آنان

/ نيلوفرانيند

كه از حمايت دستان خدا برخوردارند

آبي اند، آسماني اند

نه تو و نه من نمي دانيم

فراتر از دانايي اند، روشنايي اند



*



اين صنوبران

اگر چه با تبر نفرت افتادند

شبانه شبنمند

صبحگاهان آفتاب

چشمهاشان فانوسي است

/ در شب طوفان

كه گره گردباد را مي گشايد

و لبخندشان اقيانوسي است

/ كه تشنگان را

/ بر مي انگيزاند

بيرون اين معين محدود

رودي از ستاره جاري است

/ رودي از شهيد

با سكوت هم صدا شو

تا بشنوي

/ پشت آسمان چه مي گذرد

ما زمستانيم

/ بي طراوت حتي برگ

آنان

/ در هميشه اي از بهار ايستاده اند

/ بي مرگ


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد