عطر مدينه - ياسر مسافر

مشاور شركت بيمه پارسيان

عطر مدينه - ياسر مسافر

۷۰ بازديد

عطر مدينه

شاعر : ياسر مسافر

 قاسم است اينكه چنين دست به شمشير شده
نوجواني كه به عشق تو حسين پير شده

پر پرواز گشوده به دلش تاب نبود
حرفش اين بود : عمو ! رفتن من دير شده

زده زانوي غم و غصه و محنت به بغل
نگران بود چرا اين همه تاخير شده

از زماني كه اذان گوي حرم پر زد و رفت
اشك حسرت ز سر و روش سرازير شده

مدد نامه ي بابا ز عمو اذن گرفت
همچو شيري كه رها از غل و زنجير شده

كمتر از ساعتي بر او چه گذشته است خدا
كه قد و قامت او دستخوش تغيير شده

سنگ باران شد و زير سم مركبها رفت
پيش گوييّ عمو بود كه تعبير شده

مي وزد بوي گلاب تن تو در صحرا
به گمان عطر مدينه است كه تكثير شده


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد