دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۹ ۷۴ بازديد
وداع يوسف و يعقوب
شاعر : علي انساني
لباس جنگ ندارد هنوز رزم نديده
هنوز چشم ركابي نديده پاش به ديده
كلاه خود به مو دارد ازكلاله و كاكل
دوباره حُسن حَسن را پديد كرده پديده
ز نوك هر مژه دارد به جان خصم خدنگي
دو ابروان خميده دو تا كمان كشيده
به گرد سو قدش سيزده بهار گذشته
به گرد ماه رخش ماه چهارده نرسيده
ز روي خود غزل ناب آفتاب سروده
ز موي خود شب شهر است و گيسوان دو قصيده
دو چشم همچو دو نرگس دو سيب سرخ دو گونه
به باغ سبز رخش تازه خط سبز دميده
حسين، پور حسن را جدا نمي كند از خود
وداع يوسف و يعقوب ديده هر كه شنيده؟
بگو به آنكه زند ريشه نهال به تيشه
كه هيچ سنگ دلي، ياس را به تيشه نچيده