آزاده ام اما گرفتار تو هستم - محسن عرب خالقي

۸۵ بازديد

آزاده ام اما گرفتار تو هستم

شاعر : محسن عرب خالقي

آرامشم ده تا كه طوفان تو باشم
آيينه ام كن تا كه حيران تو باشم

آزاده ام اما گرفتار تو هستم
خارم كه خواهم در گلستان تو باشم

من سر به زير و سر شكسته امده ام
تا سر بلند لطف و احسان تو باشم

ديشب حواسم را كه جمع خويش كردم
ديدم فقط بايد پريشان تو باشم

ايمان چشمانت مرا بيدار كرده
بايد چه گويم تا مسلمان تو باشم؟

بر گيسوانم گرد پيري هست ام
من آمدم طفل دبستان تو باشم

ديروز كمتر از پشيزي بودم، امروز
با ارزشم چون جنس دكان تو باشم

ديروز تحت امر شيطان بودم امروز
از لطف چشمت تحت فرمان تو باشم

ديروز يك گرگ بيابان گرد و بي عار
امروز مي خواهم كه اصلان تو باشم

هرچه شما فرمايي اما دوست دارم
تا در مناي عشق قربان تو باشم

شادم نمودي كه قبولم كردي آقا
من آمدم تا بيت الاحزان تو باشم

خواهم كه خاك پايتان باشم نه اينكه
چون خار در چشمان طفلان تو باشم

آقا اگر راضي نگردد زينب از من
ديگر چگونه بر سر خوان تو باشم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد