بداء - رضا جعفري

مشاور شركت بيمه پارسيان

بداء - رضا جعفري

۷۵ بازديد

بداء

شاعر : رضا جعفري

قرار بود كه يك ابر بي قرار شود
در آسمان بوزد مدتي بخار شود

سه سال بعد بيايد سه بار پي در پي
ببارد و برود ، كوه ، نو نوار شود

و زندگي بكند مثل اين همه دختر
و عقد دائم يك مرد خواستگار شود

قرار بود همين دامني كه مي بينيد
بجاي اينكه بسوزد و پر غبار شود

فقط براي لباس عروسي اش باشد
نه كه كفن شود و زينت مزار شود

و در ادامه ي سير تكاملي خودش
الهه ي حرم رب روزگار شود

قرار بود ، ولي نه بداء حاصل شد
كه او عروسك زنجير نابكار شود

خدا نخواست عروسي كند بزرگ شود
خدا نخواست كه خانوم خانه دار شود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد