تيغ و ترنج - وحيد قاسمي

مشاور شركت بيمه پارسيان

تيغ و ترنج - وحيد قاسمي

۷۱ بازديد

تيغ و ترنج

شاعر : وحيد قاسمي

كاروان بهشتيان آمد
كربلا ميهمان نوازي كن
متبّرك شدي به عطر حسين
برترين خاك؛ سرفرازي كن

كربلا دجله را خبر كن زود
قافله با شتاب آمده است
تكّه اي ابر سايبان بفرست
شير خوار رُباب آمده است

ياد تيغ و تُرنج افتادي
به تو حق ميدهم كه حيراني
قد و بالاي ديدني دارد
علي اكبر است مي داني

بوي شهر مدينه را حس كن
اين دو آئينه ي سخا هستند
مثل من بُغض كرده اي آري
يادگاران مجتبي هستند

مثل پروانه گرد اربابت
نوجوانان زينب كبري
بهترين هديه شد براي حسين
لب خندان زينب كبري

از فرات خودت بگو قدري
ساقي اين خيام عباس است
آب سرد و خنك به او برسان
چون به قولي كه داده حسّاس است

كربلا زينب است اين بانو
عزتّش را مگر نمي بيني
هي نگو دشت از چه ميلرزد
هيبتش را مگر نمي بيني

داغدار قبيله آمده است
اشك و خون دارد او به ديده هنوز
كربلا زود سر به زير انداز
سايه اش را كسي نديده هنوز


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد